جمعه 29 آبان 1394 05:09
بنویس ساعت پاکنویس! ()
"در گفتار بانگ و صدای خود را بلند مکن که بدترین و ناملایمترین اصوات صدای الاغ است!!! .................................................................. نه چندان شیرین باش که تو را بخورند و نه چندان تلخ که دور افکنند."
امشب پدرم بخشی از کتاب قصصالانبیا رو به من معرفی کرد تا بخونمش. بعد از خوندنش دیدم جالب بود و با توجه به اینکه توی هفتهی کتاب و کتابخوانی هم هستیم بد ندیدم که در اینجا بخشی رو که پدرم معرفی کرده بود رو منتشر کنم تا شما هم بخونید:
نصیحتهای حضرت لقمان:
ای فرزند من با خدا شرک میار که بزرگترین ظلم و ستم به نفس است و هرکس مشرک شود و برای آفرینندهی خود و این دستگاه با عظمت شریک قرار دهد در حضیض ذلت و زبونی خواهد ماند.
ای فرزند من کردار تو اگر بمقدار دانهی اسپندی باشد یا به اندازهی ذرهی خردلی و هرکجا باشی در زیر سخرهسما یا در طبقات آسمانها آن عمل برای تو به نام تو ثبت و ضبط میشود و به جانب تو میگذراند و در قیامت آفرینندهی این جهان تو را حاضر میکند از تو دربارهی آن عمل بازخواست مینماید و به جانب تو رسیدگی میکند.
ای فرزندان من بپای دارید نماز را و امر کنید به نیکویی و نهی نمایید از بدی و زشتی ؛ صبور و شکیبا باشید در آنچه به شما میرسد. در شداید و سختیها بردبار و متحمل باشید تا اجر جزیل دریابید.
فرزند دلبندم روی خود را از روی کبر و نخوت از مردم بر مگردان و بر روی زمین از روی کبر و خودپسندی گامی بر مدار که این صفت مبغوض خداوند است؛ بهترین صفات تواضع و فروتنی و بدترین آنها کبر و نخوت است.
ای فرزند من نه چندان به شتاب گذر کن که سبکبار . خفیف و تهیمغز بنمایی ، نه چندان دیرسیر باش که اظهار تجبر و بزرگنمایی کنی ؛ چه رفتار ستوده وسط این دو جنبه است. از افراط و تفریط در گذر و حد وسط و میانهروی را اتخاذ کن.
در گفتار بانگ و صدای خود را بلند مکن که بدترین و ناملایمترین اصوات صدای الاغ است!!!
لقمان در ضمن نصیحتها به پسر خود گفت:
ای فرزند از آن روز که به دنیا آمدی پشت به دنیا کردی و روی به آخرت ؛ باید بدانی که آن سرای به تو نزدیکتر باشد و شایستهتر به آبادی و عُـمران است.
ای فرزند چنان از دنیا کنارهگیری نکن که فرزند و عیال دیگران باشی و آنقدر نکوی که بیش از کفایت بدست آری که زیاد رنج فراوان آرد و وبال جان است!
چندان روزه بدار که شهوات و تمایلات نفسانی را بریزد نه آنقدر که نماز گذاشتن نماند!
ای فرزند! دنیا دریای عمیقی است که کشتی آن ایمان است و توکل بادبان آن و پرهیزگاری زاد و توشهی آن.
ای فرزند در خُـردسالی ادب بپذیر تا در سالخوردگی بکار بری و از آن بهرهمند گردی. چون با آداب پسندیده قرین باشی و مؤدب به تربیت نیکو باشی خلف و جانشین خوبی برای گذشتگان خواهی بود.
ای فرزند اگر دیگران در کار دنیا بر تو ظفر یابند اندوه مکن و دل غمین مدار ؛ بکوش در کار آخرت کسی بر تو سبقت نگیرد که این دنیا فانی و کارش عاری است و آن سرای باقی و اثرش پایدار است.
ای فرزند علم خود را پوشیده دار چنانکه زر خود را پنهان میداری و در پیشگاه خداوند با خوف و رجاء باش . بدان که اگر دل مومن را بشکافنـد دو نور یابند که هیچ یک از دیگری فزونی ندارد ؛ آن نیمی از خوف و نیمی رجاء باشد.
ای فرزند هیچ آفریده در نزد خداوند پستتر و دونتر از دنیا نباشد و به همین جهت آن را دنیا از دنائت گرفتند و شاهد بزرگ آن است که نعم و لذایذ را سبب روزی و بهرهی مطیعان و بندگان خالص نخواهد نمود و بلای آن را عقوبت عاصیان نگردانید.
ای فرزند با دشمن به مدارا باش تا آنچه در خاطر دارد ظاهر نسازد. هزار دوست بگیری کم است و یک دشمن بگیری بسیار است.
ای فرزند عبرت بگیر از آنکس که برای رزق به خداوند اطمینان و یقین نداشته باشد حال آنکه از آن ساعتی که لباس وجود پوشیده و در رحم مادر موجود شده روزی و قسمت خود را از طریق خون مرتب گرفته و چون متولد شده از طریق پستان گرفته و چون شیرش باز گرفتند مهر پدر و مادر سرمایهی روزی او بود که به رنج کسب معیشت میکرد و عیال و اولاد خود را بر خود مقدم داشتهاند و بعد هم خداوند تا آخرین ساعت نفس ضامن روزی بندگانش شده است.
هرکه ناموخت از گذشت روزگار هیچ ناموزد ز هیچ آموزگار
هیچگاه مرتکب کاری مباش که خدای تو مکفل آن است و کاری را ضایع مکن که خداوند به عهده ی تو گذاشته است.
ای فرزند بندهی نیکان باش و فرزند بدان مشو و علم را برای مجادله با سفیهان میاموز و بدان با دانایان مباهات نکن.
ای فرزند اگر در مرگ شک داری ترک خواب کن که هرگز نمیتوانی و اگر در حشر شک داری بیدار مشو که نیز نمیتوانی.
ای فرزند هرکه مجادله دوست دارد دشنام شنود و هرکه به مجلس ناشایسته وارد شود متهم گردد و هر که را زبان با اختیار نباشد پشیمانی برد و آن کس که با بدان نشیند از سلامت دور افتاد.
ای فرزند توبه را به تأخیر مینداز که مرگ بی خبر میرسد و شماتت بر مرگ کسی مکن که همان عاید تو خواهد شد.
ای فرزند بندهی نیکان باش و فرزند بدان مشو و علم را برای مجادله با سفیهان میاموز و بدان با دانایان مباهات نکن.
ای فرزند اگر در مرگ شک داری ترک خواب کن که هرگز نمیتوانی و اگر در حشر شک داری بیدار مشو که نیز نمیتوانی.
ای فرزند هرکه مجادله دوست دارد دشنام شنود و هرکه به مجلس ناشایسته وارد شود متهم گردد و هر که را زبان با اختیار نباشد پشیمانی برد و آن کس که با بدان نشیند از سلامت دور افتاد.
ای فرزند توبه را به تأخیر مینداز که مرگ بی خبر میرسد و شماتت بر مرگ کسی مکن که همان عاید تو خواهد شد.
ای دوست بر جنازهی دشمن چو بگذری شادی مکن که بر تو همین ماجرا بود
ای فرزند از مردم پند بگیر پیش از آنکه از تو پند گیرند.
ای فرزند با پیران مشورت کن و از مشورت با خردسالان نیز شرم مدار چون عقل و فطانت به سالخوردگی و خردسالی نیست.
تا شیطان در دنیاست از گناه ایمن مباش.
ای فرزند گزنده مباش که مردم تو را دشمن دارند و زبونی مکن که خوارت شمارند ؛ نه چندان شیرین باش که تو را بخورند و نه چندان تلخ که دور افکنند.
ای فرزند عزیز فخر مکن در دنیا و چکونه میتوان فخر کرد در حالیکه از مجرای بول دو بار خارج شده باشد!!!
ای فرزند راز خود با زن مگوی و در خانه خود محل نشستن قرار مده ؛ زن از استخوان کج خلق شده چون خواهی راستش کنی بشکند . چون به حال خود گذاری کج ماند! این جماعت را مگذار از خانه به در شوند و هرگاه نیکی کنند بپذیر و چون بدی کنند صبور باش که جز شکیبایی چارهای نخواهد بود.
ای فرزند طلب مکن چیزی را که بر تو پشت کرده و بدان که اسباب حصول آن امور مادی نیست. روی مگردان از کاری به تو روی کرده و سبب وصولش مهیا بود.
ای فرزند راز خود را پنهان دار و پنهان خود را نیکو حفظ نما و به موقع ابراز کن.
ای فرزند با پیران مشورت کن و از مشورت با خردسالان نیز شرم مدار چون عقل و فطانت به سالخوردگی و خردسالی نیست.
تا شیطان در دنیاست از گناه ایمن مباش.
ای فرزند گزنده مباش که مردم تو را دشمن دارند و زبونی مکن که خوارت شمارند ؛ نه چندان شیرین باش که تو را بخورند و نه چندان تلخ که دور افکنند.
ای فرزند عزیز فخر مکن در دنیا و چکونه میتوان فخر کرد در حالیکه از مجرای بول دو بار خارج شده باشد!!!
ای فرزند راز خود با زن مگوی و در خانه خود محل نشستن قرار مده ؛ زن از استخوان کج خلق شده چون خواهی راستش کنی بشکند . چون به حال خود گذاری کج ماند! این جماعت را مگذار از خانه به در شوند و هرگاه نیکی کنند بپذیر و چون بدی کنند صبور باش که جز شکیبایی چارهای نخواهد بود.
ای فرزند طلب مکن چیزی را که بر تو پشت کرده و بدان که اسباب حصول آن امور مادی نیست. روی مگردان از کاری به تو روی کرده و سبب وصولش مهیا بود.
ای فرزند راز خود را پنهان دار و پنهان خود را نیکو حفظ نما و به موقع ابراز کن.
راز خود با یار خود هرچند بتوانی مگوی
یار را یاری بود از یارِ یار اندیشه کن
یار را یاری بود از یارِ یار اندیشه کن
ای فرزند رنج بسیار را در طلب آنچه خود بخشد اندک شمار و زحمت اندک را در حول آنچه زین رساند بسیار بدان.
ای فرزند با مصاحبان به نحوی و عادت ایشان معامله کن و کار دشوار مفرمای. اگر تنها ماندی و مال فراوان نداشتی که با دوستان در میان نهی و بذل کنی از خوشرویی با ایشان تقصیر مکن و قصور مورز که بدین صفت تو را دوست خواهند گرفت.
ای فرزند اگر عزت خواهی رشتهی طمع را قطع کن و چشم از آنچه بدست مردم است بپوش و بدانچه خدایت داده راضی باش.
ای فرزند بر حذر باش از حسد و اجتناب کن از بدی با خلق که این هر دو صفت زیان بسیار به تو رسانند. پس بکوش که دشمن خویش نباشی که اگر دشمن خود شدی زیان غیر قابل جبران به نفس خود رسانی که دشمن بیگانه هرگز چنین نکند!
ای فرزند نه چندان احساس کن که خود معیشت نتوانی کرد و نه چندان امساک فرمای که بدون اندوخته اندیشه خواهی کرد.
ای فرزند بدترین پریشانی ، پریشانی عقل است و عظیمترین مصایب مصیبت دین است.
ای فرزند هرگز نادانی را به رسالت و نمایندگی به جایی مفرست و اگر دانایی نیابی خود رسول خویش باش که کار را بر تو مشکل نسازد.
ای فرزند از بدی دوری کن تا بدان از تو دوری کنند . هرگاه خواستی مسافرت کنی در کار خود با همراهان مشورت نما و با ایشان از آنچه زاد و مرحله داری کریم باش.
ای فرزند هیچ باری گرانتر از همسایه نباشد و هیچ تلخی چون احتیاج با خلق نیست.
مال تواند که ذخیرهی آن جهان شود نه آنکه از تو بمیراث ماند.
ای فرزند چون دوستی اختیار کنی در حال غضب وی را امتحان کن که اگر با انصاف باشد دوستی را شاید و اگر نه از وی بر حذر باش.
ای فرزند از اطعام گرسنه و از حکمت سیر باش و چون مردم تو را ستایش کنند بدانچه دارای آن نیستی فریفته مشو با زیردستان منازعت مکن و ایشان را نیز حقیر مشمار و با سوء ظن مباش که با هیچ کست جای صلح نماند.
ای فرزند عزیز از همهی کلمات حکمت آمیز چهار سخن اختیار کردهام و آن این است که دو چیز را پیوسته به یاد داری و دو چیز را فراموش فرمایی :
نخست یزدان پاک را همواه به یاد باید داشت و از مرگ نیز باید غافل نبود اما چون احسان با کسی کنی با نیسان محو سازی و چون کسی با تو بدی کند آن را فراموش فرمایی.
لقمان عمری به حکمت و عافیت گذرانید و در مرگ فرزندان هیچ زاری و جزع نکرد و تا زمان حضرت یونس بن متی میزیست و بدرود جهان گفت.
سپهر عمرش را دویست سال نوشته و مرگش در ایله رخ داد ؛ جسدش در همانجا که اعمار فلسطین است مدفون شد و قبرش مذار عمومی است.
انباذ قلیس حکیم شاگرد لقمان بود و از علم و حکمت او بهرهمند گردید.
ای فرزند با مصاحبان به نحوی و عادت ایشان معامله کن و کار دشوار مفرمای. اگر تنها ماندی و مال فراوان نداشتی که با دوستان در میان نهی و بذل کنی از خوشرویی با ایشان تقصیر مکن و قصور مورز که بدین صفت تو را دوست خواهند گرفت.
ای فرزند اگر عزت خواهی رشتهی طمع را قطع کن و چشم از آنچه بدست مردم است بپوش و بدانچه خدایت داده راضی باش.
دست طمع چو پیش کسان میکنی دراز پل بستهای که بگذری از آبروی خویش
ای فرزند بر حذر باش از حسد و اجتناب کن از بدی با خلق که این هر دو صفت زیان بسیار به تو رسانند. پس بکوش که دشمن خویش نباشی که اگر دشمن خود شدی زیان غیر قابل جبران به نفس خود رسانی که دشمن بیگانه هرگز چنین نکند!
ای فرزند نه چندان احساس کن که خود معیشت نتوانی کرد و نه چندان امساک فرمای که بدون اندوخته اندیشه خواهی کرد.
ای فرزند بدترین پریشانی ، پریشانی عقل است و عظیمترین مصایب مصیبت دین است.
ای فرزند هرگز نادانی را به رسالت و نمایندگی به جایی مفرست و اگر دانایی نیابی خود رسول خویش باش که کار را بر تو مشکل نسازد.
ای فرزند از بدی دوری کن تا بدان از تو دوری کنند . هرگاه خواستی مسافرت کنی در کار خود با همراهان مشورت نما و با ایشان از آنچه زاد و مرحله داری کریم باش.
ای فرزند هیچ باری گرانتر از همسایه نباشد و هیچ تلخی چون احتیاج با خلق نیست.
مال تواند که ذخیرهی آن جهان شود نه آنکه از تو بمیراث ماند.
ای فرزند چون دوستی اختیار کنی در حال غضب وی را امتحان کن که اگر با انصاف باشد دوستی را شاید و اگر نه از وی بر حذر باش.
ای فرزند از اطعام گرسنه و از حکمت سیر باش و چون مردم تو را ستایش کنند بدانچه دارای آن نیستی فریفته مشو با زیردستان منازعت مکن و ایشان را نیز حقیر مشمار و با سوء ظن مباش که با هیچ کست جای صلح نماند.
ای فرزند عزیز از همهی کلمات حکمت آمیز چهار سخن اختیار کردهام و آن این است که دو چیز را پیوسته به یاد داری و دو چیز را فراموش فرمایی :
نخست یزدان پاک را همواه به یاد باید داشت و از مرگ نیز باید غافل نبود اما چون احسان با کسی کنی با نیسان محو سازی و چون کسی با تو بدی کند آن را فراموش فرمایی.
لقمان عمری به حکمت و عافیت گذرانید و در مرگ فرزندان هیچ زاری و جزع نکرد و تا زمان حضرت یونس بن متی میزیست و بدرود جهان گفت.
سپهر عمرش را دویست سال نوشته و مرگش در ایله رخ داد ؛ جسدش در همانجا که اعمار فلسطین است مدفون شد و قبرش مذار عمومی است.
انباذ قلیس حکیم شاگرد لقمان بود و از علم و حکمت او بهرهمند گردید.
منبع : کتاب قصص الانبیاء