شبیه ترین به پیامبر درصورت و سیرت
پیامبراکرم(ص) سنگ اساس رسالت خویش را بر اصلاح و پیرایش فکری و عملی
اعراب گذاردند. این اصلاح در عرصه رفتار غالبا با مظاهری برخورد میکرد که
ناشی از ذهن بحرانزده و نژادپرست تازی بود. در عین حال عواملی به ادامه
این بحران یاری میرساندند و پیامبر(ص) را ناچار میساختند تا علاوه بر
مبارزه با ذهنیت غالب، با آن عوامل مخرب نیز به مبارزه برخیزد. قبیلهگرایی
عربی که محور بسیاری از مشکلات اعراب بود و مهمترین مانع حرکت آنان به
سوی حقیقت به حساب میآمد، هدف اول مبارزه پیامبر بود. در این راه عواملی
هم به یاری پیامبر(ص) برمیخاستند. تاکید پیامبر بر اینکه امامانی از نسل
او برخواهند خاست و اصلاحگری او را ادامه خواهند داد و اینکه اصولا آنان
فرزندان اویند، در واقع علاوه بر اینکه هجمهای بر ذهن حقگریزِ قبیلهمحور
تازی بود، عوامل یاریگری آن را نیز به چالش میطلبید. در این مقاله تلاش
بر آن است تا به مناسبت پانزدهم رمضان، سالروز میلاد امام حسن مجتبی(ع) در
سال سوم هجری به واکاوی رابطه سبط اکبر و پیامبر(ص) در این باره بنشینیم.
قطره ای از صبر و کرامت امام حسن مجتبی(ع)
اشاره: آن چه بیش از دیگر ویژگی های امام حسن مجتبی علیه السلام -در مدت 48 سال حیات پر برکتش و پس از شهادت - از برجستگی برخوردار بود، صبوری و حلم آن حضرت بود که تاثیر بسزایی در زندگی وی و پیروانش داشت. امام حسن علیه السلام آن گونه صبور بود که صبوری وی زبانزد عام و خاص شد و ضرب المثل ((حلم الحسنیه)) درباره وی رواج یافت. در این گفتار برآنیم تا نتایج درخشان حلم را در زندگی امام حسن علیه السلام بنگریم.
حلم امام حسن علیه السلام
امام حسن علیه السلام و سایر امامان علیهم السلام فرهیخته و تربیت شده مکتب قرآن بودند، چنان که در روایت آمده: کنیزی شاخه گلی را به امام حسن علیه السلام اهدا نمود، آن حضرت او را آزاد کرد، انس بن مالک به آن حضرت عرض کرد: «آیا شما برای یک شاخه گل ناچیز، او را آزاد کردید؟» امام حسن علیه السلام در پاسخ فرمود: «أدبنا الله تعالی* خداوند ما را چنین تربیت کرده است، آن جا که می فرماید: «وإذا حییتم بتحیة فحیوا بأحسن منها أو ردوها* هنگامی که کسی به شما تحیت گوید، پاسخ او را به طور بهتر، یا همان گونه بدهید.»(1) پاسخ بهتر همان آزاد کردن اوست.»(2) حلم امام حسن علیه السلام از آیات قرآن نشأت گرفته بود، از جمله از این آیه که خداوند می فرماید: «ادفع بالتی هی أحسن فإذا الذی بینک و بینه عداوة کانه ولی حمیم* ناپسندی را با نیکی دفع کن، که ناگاه خواهی دید همان کس که میان تو و او دشمنی است، گویی دوستی گرم و صمیمی است.»(3)
آیا عزاداری برای امام حسین علیهالسلام، در زمان امامان علیهمالسلام سابقه دارد؟
بلی، در این جا تنها به ذکر نمونههای اندکی از آن چه که در تاریخ نقل شده، بسنده میکنیم:
1. عزاداری بنیهاشم در ماتم سیدالشهدا؛
از امام صادق علیهالسلام چنین روایت شده است: «پس از حادثه عاشورا، هیچ بانویی از بانوان بنیهاشم، سرمه نکشید و خضاب ننمود و از خانه هیچ یک از بنیهاشم دودی که نشانه پختن غذا باشد، بلند نشد تا آن که ابن زیاد به هلاکت رسید. ما پس از فاجعه خونین عاشورا پیوسته اشک بر چشم داشتهایم».1
نقش بصیرت در جاودانگی قیام امام حسین(علیه السلام)چیست؟
نهضت ها و انقلاب ها را به یک اعتبار می توان به دو قسم،انقلاب های انفجاری نا آگاهانه و انقلاب های آگاهانه تقسیم نمود.انقلاب های ناآگاهانه با بهره گیری از غفلت یاران و مردم به وجود می آید. رهبران این دسته از قیام ها سعی دارند که از غفلت مردم استفاده کنند و اجازة رشد سیاسی و بصیرت را به یاران نمی دهند. این دسته از قیام ها به دلیل عدم بصیرت یاران استمرار نداشته و نمی توانند الگوی مناسبی برای نهضت های دیگر باشند، از این رو جاودانه نیستند، زیرا جاودانگی در الگودهی ظهور می کند.
دستة دیگر از انقلاب های انتخابی و بر اساس بصیرت و آگاهی یاران و مردم به وجود می آید. نهضت های همة انبیا از این دسته نهضت ها است، زیرا آن ها برای پیروزی در برابر دشمن ، هیچگاه از غفلت مردم بهره نگرفتند.
آیا گریه بر امام حسین (ع) تاثیر در اخلاق و رفتار شخص دارد؟
اولا : عظمت مقام حضرت سید الشهداء بیش از آن است که در فکر و اندیشه کوتاه ما قرار گیرد ، امام حسین (ع) در روز عاشورا از تمام هستی خود در راه پروردگار گذشت و هر آنچه را که داشت در طبق اخلاص تقدیم پروردگار متعال نمود ، و جای تعجب نیست خدایی متعال نیز هر آنچه را که بخواهد در اختیار حضرت سید الشهداء بگذارد هرچه بودت داده ای در راه ما هرچه دارم می دهم در راه تو بنابراین هیچ استبعادی ندارد و جای هیچگونه تردیدی نیست که از برکت اشک بر اباعبدالله الحسین (ع) گناهان گریه کنندهگان مورد آمرزش قرار گیرد و حتی شخصی بهشتی گردد ثانیا : حضور در مجالس ائمه (ع) مورد سفارش آن بزرگوران است ، چنانکه امام رضا (ع) می فرماید : خدا رحمت کند کسی را که در مجلسی بنشیند که امر ما در آن زنده می شود . حضور در مجالس ائمه (ع) انسان را مشمول رحمت الهی می سازد ، مجلس تذکر و موعظه است و انسان را از غفلت بیدار می کند و او را به فکر چاره و اصلاح اعمال و رفتار گذشته اش سوق می دهد .
آیا سینه زدن و گریه در زمان پیامبر وجود داشت همانطور که ما در این زمان برای آقا ابا عبدالله الحسین(علیه السلام) سینه زنی و گریه داریم؟
بدون شک در زمان شهادت شهدای صدر اسلام مجلس عزا و سوگواری وجود داشته است و عزاداری و گریه حضرت رسول خدا(ص) بر بدن عمویش حمزه سید الشهداء در تمام کتابهای شیعه و سنی آمده است که وقتی خانواده های شهدای احد هر کس برای شهید خودش عزاداری می کرد رسول خدا به منزل عمویش حضرت حمزه(ع) تشریف بردند و در آنجا مشغول عزاداری و گریه بر حضرت حمزه(ع)و وقتی علت را از آنحضرت پرسیدند که چرا به خانه حمزه تشریف آوردید آنحضرت فرمود:«فان عمی حمزه فلا یباکی له» همانا عموی شهیدم حضرت حمزه (ع) گریه کنی در خانه ندارد و من گریه کن عمویم هستم.
و پس از شهادت حضرت امام حسین علیه السلام امامان و پیشوایان دینی ، ما را امر و توصیه بر اقامه عزای سید و سالار شهیدان نموده اند و نحوه عزادای را به دست خود مردم سپرده اند و هر قوم و طایفه ای همانطور که رسم محلی خودش هست و برای عزیزانش عزاداری می کند برای سید و سالار شهیدان هم عزاداری می کند و سینه زدن بهترین نوع عزاداری است که تمام اقوام و قبیله ها آن را پذیرفته و هیچ عالم و مجتهدی با او مخالفت نکرد، بلکه خود مجتهدین نیز در صف سینه زنها حاضر و به سینه زنی مشغول می شوند و خود این سیره و روش همیشگی و جاری در بین مسلمانان بهترین دلیل و مجوز شرعی برای سینه زنی می باشد و هیچ معصومی ما را از آن منع نکرده و اگر سینه زدن کار ناشایستی بود باید حداقل یک امام یا یک پیشوا دینی و مذهبی مردم را از آن نهی می کرد .
چرا در روایات از مشورت با زنان نکوهش شده است؟
مهمترین هدف مشورت، یافتن بهترین گزینه و شیوههاى اجرایى است و لذا هر کس نمىتواند طرف مشورت قرار گیرد، زیرا گاه آنها نقاط ضعفى دارند که مشورت با آنها مایه بدبختى و عقب افتادگى است. چنانکه على(ع) مىفرماید با فرد بخیل، ترسو وحریص مشورت نکن، چون در هر یک از اینها نقطه ضعفى وجود دارد که مانع نیل تو به حقیقت مىشوند. در همین راستا، به خاطر برخى نکات بیولوژیکى و زیستشناختى در بانوان که همانا غلبه احساسات و هیجانها بر خردورزى آنها و نیز محدودیت اجتماعى که باعث کاهش تجربه آنان مىگردد احیانا رایزنى با بانوان را محدود نموده است.
آیاتصاویری که ازامام حسین و حضرت ابوالفضل می کشند واقعی است یاخیر؟
چهره و تصویری که امروزه از حضرت ابو الفضل یا امام حسین و امامان دیگر وجود دارد، واقعی نیست، زیرا ترسیم چهره آنان مبتنی بر آن است که با بهره گیری از وسیله و ابزاری مانند دوربین عکاسی یا دوربین فیلمبرداری، به تصویر کشیده شود؛ و حال آن که در آن زمان این گونه ابزار و وسایل وجود نداشت . هم چنین وجود نقاشانی چیره دست در آن زمان که بتوانند چهره و شمایل ایشان را ترسیم و نقاشی کنند، ثابت نشده است و دلیلی بر این مسئله وجود ندارد. به نظر می رسد چهره پردازی و تصاویری که از وجود ایشان دارند، با استفاده از متون تاریخی به وجود آمده است. برخی با مطالعه کتاب های تاریخی که شکل و قیافة ظاهری ابو الفضل العباس را تدوین نموده اند و با بهره گیری از خلاقیت و خیالات خود ، چهره پردازی و تصویر سازی کرده اند.
پیاده روی اربعین نشانه عشق به ثارالله است/ نظر آیت الله بهجت درباره پیاده روی اربعین
با اینکه زیارت سیدالشهدا(ع) در اکثر برهههای تاریخی به سختی انجام میشد و جان زائران در خطر بود، اما با این وجود عاشقانه خطرات را به جان میخریدند و به پابوسی امام حسین(ع) در روز اربعین نائل میشدند.
در برخی از روایات تاریخی بیان شده است که زیارت کربلا با پای پیاده در
زمان «شیخ انصاری»(متوفی سال ۱۲۸۱ قمری) رسم شد، اما در برههای از زمان
به ورطه فراموشی سپرده میشود که در نهایت توسط شیخ میرزا حسین نوری
دوباره احیا شد. این عالم بزرگوار اولین بار در عید قربان به پیادهروی از
نجف تا کربلا اقدام کرد که ۳ روز در راه بود و حدود ۳۰ نفر از دوستان و
اطرافیانش وی را همراهی کردند. محدث نوری از آن پس تصمیم گرفت هر سال این
کار را تکرار کند، وی آخرین بار در سال ۱۳۱۹ ه. با پای پیاده به زیارت حرم
أباعبدالله(ع) رفت.
نظر میرزاجواد آقا ملکی تبریزی
میرزا جوادآقا ملکی تبریزی که بارها با پای پیاده از عتبه علویه، رهسپار
عتبه حسینی شده بود، درباره مراقبه و بزرگداشت روز اربعین حسینی چنین
میگوید: «به هر روی بر مراقبه کننده لازم است که بیستم صفر(اربعین) را
برای خود روز حزن و ماتم قرار داده بکوشد که امام شهید را در مزار حضرتش(ع)
زیارت کند، هر چند تنها یک بار در تمام عمرش باشد(ترجمه المراقبات، کریم
فیضی، صفحه ۸۵)
نظر آیت الله بهجت
آیتالله محمدتقی بهجت
درباره نقش پیادهروی روز اربعین میگوید: روایت دارد که امام زمان(عج) که
ظهور فرمود، پنج ندا میکند به اهل عالم، اَلا یا اَهلَ العالَم اِنَّ
جَدِی الحُسَین قَتَلُوهُ عَطشاناً، اَلا یا اَهلَ العالَم اِنَّ جَدِی
الحُسَین سحقوه عدوانا،... امام زمان خودش را به واسطه امام حسین(ع) به
همه عالم معرفی میکنند ... بنابراین در آن زمان باید همه مردم عالم،
حسین(ع) را شناخته باشند... اما الان هنوز همه مردم عالم، حسین(ع) را
نمیشناسند و این تقصیر ماست، چون ما برای سیدالشهدا(ع) طوری فریاد نزدیم
که همه عالم صدای ما را بشنود، پیادهروی اربعین بهترین فرصت برای معرفی
حسین(ع) به عالم است.
نظر آیت الله مکارم شیرازی
آیت الله مکارم شیرازی پیاده روی اربعین را یک نوع ابراز عظمت امام
حسین(ع) می داند و می نویسد: عیناً در روایات داریم ائمه پیاده از مدینه می
رفتند مکه. امام سجاد(ع) بیست و پنج سفر شاید با پای پیاده رفت. گاهی
مرکب هم همراه خودشان می بردند. به دو فایده؛ یک فایده اگر وسط راه ناچار
شوند سوار بشوند، دیگر اینکه بگویند از بی مرکبی نیست که ما پیاده می
رویم، مرکب هم داریم و پیاده می رویم، این به احترام امام حسین(ع) است.
این یک نوع اظهار عظمت و تجلیل از مقام شامخ اباعبدالله(ع) است. این پیاده
رفتن، این دلیل بر این است. و لذا این پیاده رویِ اربعین خیلی در دنیا
صدا می کند؛ و تبلیغ خوبی برای عالم تشیّع و عالم اسلام است. یکی از مبلّغ
های بسیار خوب است.
وی می افزاید: می دانید که در ایام اربعین،
اجتماع در کربلا، از عاشورا بیشتر است، انبوه جمعیت خیلی بیشتر است. آن
وقت عدۀ زیادی پیاده، زن، بچه، با اینکه خطراتی هم که احتمال می دهند
تهدیدشان بکند می آیند، این دلیل بر این است که واقعاً عاشق این مکتب
هستند. تنها عشق است که آنها را به این سمت و سو می برد. آن تأثیری که در
این پیاده روی هست، در زیارت معمولی نیست. انسان یک حال و هوایی دیگری
پیدا می کند. تا آدم نرود، توجه پیدا نمی کند؛ یک شور و نشاط و یک عشق
دیگری پیدا می کند.
آثار و برکاتی که از زیارت معمولی حاصل می
شود، ارزشمند است. خب می رود زیارت می کند، به جای دو روز، سه روز چهار
روز زیارت می کند، تکرار زیارت؛ اما این یک خاطره ای می شود برای تمام
عمر. اصلاً در موقع راه رفتن وقتی به آن سمت می رود، دارد خودسازی می کند.
غیر از بحث هایی که[در طول راه] می شود، شب هایی که مستقر می شوند و صحبت
هایی که می شود، اصلاً خودِ این یک تأثیر در خودسازی دارد. و خب همین
اشکال را هم به امام سجاد می کردند، چرا شما این کار را می کنید؟ خب سریع
با مرکب بروید و بیشتر طواف خانه خدا کنید. چرا؟ یک آثاری در پیاده روی
هست که در آن نیست و بنابراین جای این ایراد نیست. بعضی ها که حوصله پیاده
روی ندارند، معمولاً این گونه اشکالات را می کنند که خودشان را تبرئه
بکنند و یک مجوز برای خودشان پیدا بکنند و بهترین دلیلش این است که ممکن
است خاطره زیارت نماند، اما خاطره این پیاده روی و این برنامه، تا آخر عمر
بماند.
تأمّلی در یک زیارتنامه
مرسوم است که روز اربعین را به عنوان یک روز خاص برای عزاداری سالار شهیدان علیه السلام قرار میدهیم؛ اما در حقیقت موضوع اصلی که در اربعین مطرح است موضوع زیارت است.
در اینجا میخواهیم به کمک مضامین زیارت اربعین، کمی بیشتر با مفهوم زیارت آشنا شویم.
مراسمی ریشه دار در مقابل سنتی درست
بزرگداشت نام سیدالشهداء علیه السلام همیشه رواست؛ اما دستوری برای عزاداری ویژه در این روز به ما نرسیده است. با آنکه برای روز اربعین زیارت مخصوصی در کتب ادعیه موجود است، کمتر کسی است که به قرائت زیارت اربعین و تفکر در معنای آن بپردازد و همت بیشتر دوستداران اهل بیت علیهم السلام در این روز به عزاداری معطوف است. شهید مطهری در این باره مینویسد:
در اربعین تنها موضوعى كه مطرح است موضوع زیارت امام حسین علیه السلام است چون اولین زائرش جابر بوده است و در این روز زیارت امام حسین علیه السلام سنت شده است. اربعین جز موضوع زیارت امام حسین علیه السلام هیچ چیز دیگرى ندارد، موضوع تجدید عزاى اهل بیت علیه السلام نیست، موضوع آمدن اهل بیت علیه السلام به كربلا نیست، اصلًا راه شام از كربلا نیست. ( مجموعه آثار شهید مطهرى، ج17، ص 79)
40 پاداش باورنکردنی برای یک زیارت
در طول تاریخ انسانهایى بوده و هستند كه پس از مرگشان، زندگى و حیاتشان ادامه پیدا كرده و با مرگ بدنشان، وجودشان و شخصیت و اندیشه شان ادامه یافته است. مردان خدا و شخصیتهاى الهى، همانگونه كه در زمان حیات خویش استوانه دین و محور انسانیت و پشتوانه حق و عدالت هستند، در زمان پس از مرگ نیز آرامگاه و زیارتگاهشان پشتوانه حق و عدالت و فضیلت است. و در این میان، زیارت مشهد حسینى از ویژگیهاى برجسته اى برخوردار است.
آنانكه توفیق پیدا مى كنند و به زیارت مرقد مطهرش مشرف مى شوند، روى به آستان امام حسین علیه السلام آورده و به جانب این مدرسه عشق و فضیلت و دانشگاه كمال و تربیت مىگرایند، مدرسه ای که براى هیچ ملتى از ملل گیتى میسر و مقدور نیست .
مطمئنترین راه
ملحدین و معاندین و مخالفین مكتب تشیع به خیال خود شبهات و اشكالهاى مى كنند و مى گویند: «زیارت قبور، بت پرستى است؟!» در حالى كه هر كس كه به زیارت قبور ائمه علیهم السلام مى رود هرگز به عنوان «بت» آنها را زیارت نمىكند. چه كسى است كه حسین بن على علیهماالسلام را خدا بداند؟!! شیعه، امام را مقرب درگاه خدا مى داند و با توسل به او قربى به خداوند پیدا مى كند، همانطور كه خودش در قرآن مجید فرمود: «به سوى او وسیله بگیرید» (مائده/39) امام را وسیله الهى مى داند. زیرا توسل و شفاعت، بُعدى از ابعاد زیارت است كه زائر از این طریق خود را به درگاه الهى نزدیك مى كند، و پیشوایان ما وعده فرموده اند كه از زائران خود دستگیرى كنند.
امام رضا علیه السلام مى فرماید: هر امامى بر گردن دوستان و پیروانش عهد و پیمانى دارد و وفاى به این عهد، با زیارت قبر آنان ممكن مىباشد. و كسى كه به شوق زیارت آنها و با تصدیق به فضیلت آنها به سوى قبور آنها برود مورد شفاعت ائمه علیهم السلام در قیامت قرار مى گیرد.
حضرت مهدی(علیه السلام) و زنده نگه داشتن عاشورا
روز عاشورایی بود و موج سوگواران از هر سو به سوی كربلا در حركت بود.
علامه بحرالعلوم (رحمت الله علیه) نیز به همراه گروهی از طلاب به استقبال عزاداران حركت كردند به محله ی (طُوَیرِج) رسیدند ، كه دسته ی سینه زنی و سبك سوگواریشان مشهور بود.
هنگامی كه علامه و همراهانش به آنان رسیدند،ناگهان علامه بحرالعلوم (رحمت الله علیه) با آن كهولت سن و موقعیت اجتماعی و علمی،لباس خویش را به كناری نهاده و در صف سینه زنان،با شوری وصف ناپذیر به سینه زدن پرداختند.
پس از پایان سوگواری ، یكی از خواص از ایشان پرسید:
چه رویدادی پیش آمد كه شما چنان دچار احساسات پاك و خالصانه شدید كه آن گونه سر از پا نشناخته،لباس از تن درآوردید و به سینه زنان پیوستید؟
علامه بحرالعلوم (رحمت الله علیه) در جواب فرمودند:
حقیقت آن است كه با رسیدن به دسته ی سوگواران،ناگاه چشمم به محبوب دل ها، امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) افتاد و دیدم ایشان،با سر و پای برهنه در میان انبوه سینه زنان،در سوگ پدر والای خود امام حسین (علیه السلام) با چشمانی اشك بار به سر و سینه می زنند،به همین جهت آن منظره مرا به حال انداخت كه قرارم از كف رفت و در برابر كعبه مقصود و قبله موعود به سوگواری پرداختم.
اربعین حسینی واسرای کربلا
بیستم ماه صفر، چهل روز پس از شهادت امام حسین (ع) و یاران با وفای آن حضرت، در تاریخ به "اربعین" حسینی مشهور شده است.
اربعین واژه ای است عربی که در متون دینی ما زیاد به آن توجه شده است .به گونه ای که این کلمه از قداست خاصی برخوردار است .حضرت آیت الله جوادی آملی قائل است :در رقم اربعین خصوصیتی وجود دارد که در سایر ارقام آن خصوصیت وجود ندارد .غالب انبیا در سن چهل سالگی به مقام رسالت رسیده اند . مدت مناجات حضرت موسی (ع)در کوه طور چهل شب بود .[1]گفته اند در نماز شب 40 مومن را دعا کنید ...برای حسین بن علی (ع)آسمان و زمین چهل روز گریستند .[2]
در برخی از روایات به بزرگداشت این روز اشاره شده است . در حدیثی از امام حسن عسکری (ع)زیارت اربعین به عنوان یکی از نشانه های مومن شمرده شده است . در این حدیث آن حضرت می فرماید:علایم مومن پنج چیز است :1 - پنجاه و یک رکعت نماز در هر شبانه روز (17 رکعت واجب، بقیه مستحب )2 - انگشتر به دست راست کردن 3- پیشانی به خاک مالیدن 4- بلند گفتن" بسم الله الرحمن الرحیم" در نماز 5 - زیارت اربعین .[3]
در این زیارت که متن آن را شیخ طوسی به نقل از امام صادق (ع) آورده است ،[4] جملات بسیار ارزنده ای آمده است . در بخشی از این زیارت هدف از قیام امام حسین (ع)، همان هدف نبی اکرم (ص)معرفی شده است ."وبذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من الجهالة و حیرة الضلالة"[5]امام حسین (ع) جان خویش را فدا کرد تا بندگان را از جهالت و سرگردانی گمراهی نجات دهد . آیت الله جوادی آملی می نویسد : این کلمه" لیستنقذ عبادک"معنایش این است که همه کارهای حسین بن علی(ع) برای آن بود که هدف رسول گرامی (ص) عمل شود. یعنی اگاه کردن مردم به تکالیف ، سپس عمل کردن به ان "[6]
در منابع (اربعین) بیشتر به دو رویداد اشاره دارد :
1 - روزمراجعت اسرای کربلا از شام به مدینه .
2 - روزی که جابر بن عبدالله انصاری به زیارت قبر امام حسین (ع) مشرف شد .
امام حسین علیه السلام و اربعین
یک سوالی که شاید به فکرمان برسد شاید این باشد که چرا فقط برای امام حسین علیه السلام روز اربعین تعیین شده و برای امامان دیگر و حتی پیامبر اکرم صلی اللّه علیه وآله، مراسم روز اربعین نداریم؟
برای توضیح جواب این سوءال، به این مطالب توجه کنید:
1. فداکاری های امام حسین علیه السلام، دین را زنده کرد و نقش او در زنده نگه داشتن دین اسلام، ویژه و حائز اهمیت است. این فداکاری ها را باید زنده نگه داشت؛ چون زنده نگه داشتن دین اسلام است. گرامی داشت روز عاشورا و اربعین، در حقیقت زنده نگه داشتن دین اسلام و مبارزه با دشمنان دین است.
2. مصیبت حضرت امام حسین علیه السلام، برای هیچ امام و پیامبری پیش نیامده است. مصیبت امام حسین علیه السلام، از همه مصیبت ها بزرگ تر و سخت تر بود. اگر عامل دیگری هم در کار نبود، همین عامل کافی است که نشان بدهد چرا برای امام حسین علیه السلام بیش از امامان دیگر و حتی بیش از پیامبر اسلامصلی اللّه علیه وآله عزاداری می کنیم و مراسم متعددی برپا می کنیم.
3. در ماه محرم سال 61ق. امام حسین علیه السلام، فرزندان، خویشان و یاران آن حضرت را کشتند و اسیران کربلا را به کوفه و شام بردند و همین اسیران داغدیده، روز اربعین شهادت امام حسین علیه السلام و یارانش، به کربلا رسیدند و همه مصائب روز عاشورا در آن روز تجدید شد و آن روز، روز سختی برای خاندان پیامبر بود.
4. دشمنان اسلام با به شهادت رساندن امام حسین علیه السلام، قصد نابود کردن دین اسلام را داشتند. دشمنان امام حسین علیه السلام تلاش کردند تا حادثه کربلا، به کلی فراموش شود و حتی کسانی را که برای زیارت امام حسین علیه السلام می آمدند، شکنجه می کردند و می کشتند. در زمان متوکل عباسی، همه قبرهای کربلا را شخم زدند؛ مزرعه کردند و مردم را از آمدن برای زیارت قبر امام حسین علیه السلام، منع کردند. شیعیان هم برای مقابله با اینها، از هر مناسبتی استفاده می کردند که یکی از این مناسبت ها، حادثه روز اربعین است.
5. یکی از نشانه های موءمن، زیارت امام حسین علیه السلام در روز اربعین است. از حضرت امام حسن عسکری علیه السلام روایت شده است که علامت های موءمن پنج چیز است؛ پنجاه و یک رکعت نماز فریضه و نافله در شبانه روز، زیارت اربعین، انگشتر به دست راست کردن، پیشانی بر خاک نهادن در سجده و بسم الله را بلند گفتن1 و یکی از وظایف شیعیان را اهتمام به زیارت اربعین بر شمرده اند.
پی نوشت :
1. شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، ص 545.
--بعد از نماز مغرب و عشا شهرک شهید بهشتی روبروی دانشگاه امام حسین علیه السلام مسجد جامع پیامبر اعظم با مداحی حاج محسن عرب خالقی
-- ساعت 21 انتهای خ ایه الله کاشانی شهر زیبا خ شهید مرادی روبروی نانوایی بربری منزل حاج وزیری با مداحی حاج حمید منتظر
وارث: دومین شب از مراسم عزاداری به مناسبت فرا رسیدن اربعین حسینی در حسینیه شهید همت خیابان 17 شهریور به همت هیئت آل یاسین با سخنرانی حجت الاسلام بهاری و مداحی حاج ابوالفضل بختیاری، حاج رضا هلالی و حاج روح الله بهمنی برگزار شد.
بنابراین گزارش، این مراسم با اقامه نماز جماعت آغاز و سپس استاد حامد شاکرنژاد به قرائت قرآن پرداخت. در ادامه و پس از قرائت زیارت عاشورا و مداحی پیش منبر، حجت الاسلام بهاری به منبر رفته و سخنرانی خود را اینچنین آغاز نمود:
شعار هایی که ظهر عاشورا بر زبان دشمن جاری شد این بود که پیروز این میدان چه کسی است؟
. مجموعه 30 هزار نفری دشمنان اهل بیت علیهم السلام خودشان را پیروز میدان می دانستند
و البته ظاهر جریان هم همین بود
72 نفر غرق در خون شدند و بدن های مبارکشان زیر سم اسبان در بیابان کربلا ... و سرهای مبارکشان به نی!
خانواده آنان به اسارت رفت و ...
این ظاهر است. این اسارت بزرگترین اتفاقات ویژه تاریخ را بر هم زد.
خدا خواست به عالم نشان دهد که امام حسین زنده است. خواست نشان بدهد که کشته شدن حسین علیه السلام آغاز یک انقلاب فرهنگی در جامعه است.
اگر افشاگری های حضرت زینب سلام الله علیها نبود یقیناً کربلا در کربلا می ماند
این که می گویند: "کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود ... سر نی در نینوا می ماند اگر زینب نبود" اغراق نیست! واقعاً چنین است.
اسرای دشت کربلا مسیری را طی می کنند که این مسیر رنج دنیوی دارد. اما همه رنج هایی که اهل بیت می کشند مسبب سقوط دستگاه بنی امیه است.
می توانید در ادامه صوت این سخنرانی را بشنوید.
در ادامه، حاج ابوالفضل بختیاری، حاج رضا هلالی و حاج روح الله بهمنی به عزاداری و سینه زنی پرداختند.
این مراسم در شام اربعین نیز برگزار خواهد شد.
صوت شب 18 محرم
عقیق: مراسم عزاداری دهه دوم محرم با حضور جمع زیادی از عاشقان اهل بیت (ع) در هیئت آل یاسین برگزار شد.
به گزارش عقیق در این مراسم که به مدت سه شب در مسجد امام صادق(ع) برگزار شدحجت الاسلام بهاری به سخنرانی و حاج سعید حدادیان ، حاج سید مجید بنی فاطمه و حاج محمد رضا طاهری مداحی کردند.
کربلایی مهدی سعیدی نیز پیش از منبر دقایقی به روضه خوانی پرداخت.
گزیده ای از سخنرانی حجت الاسلام بهاری را بخوانید:
*حضرت ولی عصر (عج) در روایتی به قاسم بن اعلا می فرماید: شهادت حضرت حسین بن علی(ع) سه ویژگی برای آن بزرگوار از طرف خدا ارزانی داشت. اول اینکه 9 امام از نسل ایشان به جود امدند ، دوم اینکه خاک و محل دفن ایشان شفای هر درد لاعلاجی شد. سوم اینکه هر با ایشان بود قیض نجات شامل حال او شد چه این بودن حضور شعاری باشد چه شعوری. چه عملا در حضور حسین(ع) باشد، چه از لحاظ فکری یاری گر ایشان باشد چه در رفتارهای اجتماعی زندگی اش باعث یاری سیدالشهدا(ع) باشد.
*در فرازی از زیارت وارث داریم که امام حسین(ع) جان خودش را برای خدا بذل کرد . بذلت مهجته فیک. یعنی حضرت امام حسین(ع) جانش را در راه حق تعالی فدا کرد بدون هیچ منتی .
*یعنی در حالی این جان خود را ارزانی داشت که هیچ توقعی از ذات ربوبیت نداشت و خدا در عوض این بذل خون حسین(ع) را محوریت بزرگی بخشید. که در همین زیارت می خوانیم این خون باعث می شود نه فقط یک جامعه و یک قبیله بلکه تمامی عباد خدا از گمراهی و جهالت نجات پیدا می کنند.
* بعضی تعجب می کنند که وقتی امام حسین (ع) از قاسم بن الحسن (ع) سوال کردند که مرگ در نظر تو چگونه است چطور با سرعت جواب داد : اهلا من العسل. اولا قاسم امادگی ذهنی داشت. در مکتبی پرورش یافته بود که این مکتب همه وجودش انسان ساز بود و بعد بنا بود سخن از دهان کسی خارج بشود که در نسل های آینده همان اثر را بگذارد.