امام هادی علیهالسلام، دشمن را به زانو در میآورد
زمین تنها 41 سال توانست از وجود حضرت امام هادی علیه السلام بهرمند باشد و از این مدت 33 سال آن را دوران امامت ایشان تشکیل می دهد. این دوران مصادف با حکومت شش سلطان از سلاطین عباسی است. معتصم (حدود 5سال)، واثق (5سال و 7ماه)، متوکل (14سال)، منتصر (6ماه)، مستعین(2سال و 9 ماه) و معتزّ (8 سال و نیم). دوران طولانی حکومت متوکل، دشمنی بسیار شدید او نسبت به سایر عباسیان با اهل بیت علیهم السلام و شیعیان، شهوترانی بی حد او در مقایسه با باقی حکام، اسراف گسترده ی بیت المال و تشویق بیش از حد شاعران درباری ویژگیهایی است که دوران حکومت این حاکم ظالم عباسی را از سایرین ممتاز کرده است.
امام علیالنقی علیهالسلام، پرچمدار فرهنگ ناب اسلامی
در دوران امامت امام علیالنقی علیهالسلام، جهان اسلام از نظر فرهنگى و كشمكشهاى فكرى و اعتقادى از موقعیت و گستردگى خاصی برخوردار بود و بحثهاى علمى و برخورد افكار و بینشهاى گوناگون با یكدیگر نسبت به موضوعات دیگر، دارای جایگاه ویژه اى بود.
منشا پیدایش این تحول فرهنگى، شرایط سیاسى - اجتماعى جامعه اسلامى بویژه در دستگاه رهبرى بود. اظهار تمایل حكمرانان عباسى در این دوره نسبت به مسائل علمى و فرهنگى، باز شدن دروازه هاى علوم فلسفه و كلام ملتهاى دیگر بر روى مسلمانان و ترجمه بسیارى از كتابهاى علمى آنان به زبان عربى، راه یافتن دو تن از امامان شیعه - امام رضا و امام جواد علیهماالسلام - به دستگاه خلافت و فراهم آمدن موقعیت استثنایى براى بحث و مناظره با دانشمندان و سران مكتبها و گروههاى مختلف، از مهمترین عوامل پیدایش این شرایط بود.
در چنین جوى اصطكاك افكار و بینشها با یكدیگر امرى طبیعى و اجتناب ناپذیر است، بویژه با توجه به این واقعیت كه زمامداران عباسى از این جریان به عنوان تضعیف موقعیت امامان شیعه و مبانى فكرى و عقیدتى آنان استفاده مىكردند.
در این نوشتار به تشریح مواضع امام علیالنقی علیهالسلام در برابر مهمترین جریانهاى فكرى عصر ایشان مى پردازیم.
سال 212 هجری است و «صریا» غرق نور و شادی است. تقدیر دست اندرکار آفرینش معجزه خلقت است و جهان در انتظار یکی اززیباترین چهره های ملکوتی بوستان محمدی(ص) شگفتن گل چهارمین علی(ع) را در جمع خویش جشن گرفته و بر استمرار کوثر فاطمی قامت نماز و تکبیر بسته است.
«سمانه مغربیه »، مادر عارفش، خوشحال و خندان و پدر بزرگوارش «جوادالائمه(ع ») بر این نعمت بزرگ شکر گزار و شادان است. اوامام «علی النقی » است که باید در سن هشت سالگی، پس از پدر،سکاندار کشتی نجات انسانها از گردابهای گمراهی گردد و امت رابه ساحل عدالت و پاکی رهنمون شود. سرفصل های زندگی و درخشش خورشیدگونش در روزنه بیان و قلم نمی گنجد; زیرا امام ظهور اسم اعظم الهی و تجلی شکوهمند و تام تمامی اسمای الهی است; امامی توان از راه آثار و برکات پرتوی از آفاق وجودی و گستره روحی اش را دریافت. این نوشتار به بخشی از جلوه های امام هادی(ع) می پردازد.
الف- زیارت جامعه
یکی از آثار ماندگار وارزشمند امام هادی(ع) زیارت جامعه است که خود متقن ترین متن شناخت امامت راستین است. صحت صدور و ارزش سندی آن چنان است که مرحوم مجلسی می نویسد:
«انما بسطت الکلام فی شرح تلک الزیاره قلیلا و ان لم استوف حقهاحذرا من الاطاله لانها اصح الزیارات سندا و اعمها موردا و افصحهالفظا و ابلغها معنی و اعلاها شانا» اینکه درباره زیارت جامعه سخن اندکی به درازا کشید اگرچه حق آن را نیز ادا نکردم بدین خاطر است که این زیارت صحیح ترین آنهااز جهت سند وفراگیرترین آنها نسبت به ائمه علیهم السلام است و در مقایسه بادیگر زیارتها از فصاحت و بلاغت و منزلت بیشتری برخوردار است.
این زیارت را مرحوم صدوق در کتاب «من لایحضره الفقیه » و شیخ طوسی درکتاب تهذیب الاحکام از موسی بن عبدالله نخعی چنین نقل می کند: از امام علی النقی(ع) خواستم مرا زیارتی با بلاغت و کامل تعلیم دهد که به وسیله آن بتوانم هریک از ائمه را زیارت کنم.
حضرت فرمود: چون به درگاه رسیدی در حالی که غسل کرده ای بایست و شهادتین را بگو و چون داخل شدی و قبر را دیدی توقف کن وسی مرتبه الله اکبر بگو. سپس اندکی راه برو با گامهای کوتاه وبا آرامش و وقار; دوباره بایست و سی مرتبه الله اکبر بگو. پس به قبرمطهر نزدیک شود و چهل مرتبه تکبیربگو. اهمیت این زیارت را هنگامی می توان دریافت که بدانیم در آن زمان عده ای از«غلات » معصومان علیهم السلام را تا حد خدایی بالابرده، گروهی راتحت پرچم ضلالت خویش گرد آورده بودند. امام(ع) با سخنان خودمرز افراط و تفریط را مشخص کرد و دوستداران واقعی خویش را ازانحراف و تمایل به سوی افکار و آرای باطل دور داشت. نام چندتن از غلوکنندگان چنین است:
1- علی بن حسکه قمی
2- قاسم یقطینی
3- حسن بن محمدبن بابای قمی
4- محمدبن نصیر
اشاره
پیشوایان معصوم (ع) انسانهای کامل و برگزیده ای هستند که به عنوان الگوهای رفتاری و مشعلهای فروزان هدایت جامعه بشری از سوی خدا تعیین شده اند. گفتار و رفتار و خوی و منش آنان ترسیم «حیات طیبه» انسانی و وجودشان تبلور تمامی ارزشهای الهی است.
آنان، به فرموده امام هادی (ع) معدن رحمت، گنجینه داران دانش، نهایت بردباری و حلم، بنیانهای کرامت و ریشه های نیکان، خلاصه و برگزیده پیامبران، پیشوایان هدایت، چراغهای تاریکی ها، پرچم های پرهیزگاری، نمونه های برتر و حجتهای خدا بر جهانیان هستند.(1)
بدون شک، ارتباط با چنین چهره هایی و پیروی از دستورها و رفتارشان، تنها راه دستیابی به کمال انسانیت و سعادت دو جهان است.
پیشوای دهم امام هادی(ع) یکی از پیشتازان دانش و تقوا و کمال است که وجودش مظهر فضائل اخلاقی و کمالات نفسانی و الگوی حق جویان و ستم ستیزان است. در این نوشتار مختصر برآنیم تا با مطالعه در منابع معتبر اسلامی و تاریخی برای آشنایی بیشتر با پیشوای دهم(ع) فرازهایی زرّین از سیره تربیتی و ویژگی های اخلاقی آن برگزیده الهی را از باب تیمن و تبرّک نقل کنیم.
رشد و نموّ امام(ع)
امام هادی (ع) در خاندانی پا به عرصه جهان هستی گشود که اخلاق و انسانی مجّسم بودند، ادب و محبت بر سراسر این خانواده سایه گستر بود؛ کودک به بزرگ احترام می گذاشت و بزرگ در محبت و مهر به کودک پیش قدم بود. مورّخان نمونه های شگفت انگیزی از ویژگی های اخلاقی این خاندان را نقل کرده اند، مثلاً منقول است که: «امام حسین (ع) در برابر برادر خویش حضرت امام حسن (ع) هرگز سخن نمی گفت و این کار را برای تجلیل و بزرگداشت برادر انجام می داد.»(2) یا این که: امام سجّاد (ع) هرگز در حضور مادر یا دایه خویش غذایی نخورد، بخاطر این که مبادا نظر مادر یا دایه قبلاً به سمت آن غذا جلب شده باشد و بدین وسیله حقوق آنان را ضایع کند و دل ایشان را بشکند(3) رعایت این گونه موارد اخلاقی، مانند رفتار انبیاست و متخلّقین به آن در همان اوجی پرواز می کنند که انبیای الهی مطمح نظرشان بوده است. امام هادی در دامان پدر با یکایک فضائل و مکارم اخلاقی پدر مأنوس می گشت و از زلال دانش ایشان سیراب می شد، هر روز پدر جلوه هایی از روح آتشین خود را بر فرزند عیان می ساخت و او را برای مسئولیت بزرگ آینده، آماده می نمود. پدر آنچنان شیفته فرزند بود که از ابراز آن نمی توانست خودداری کند و بارها اعجاب و شگفتی خویش را از این انسان نمونه و ممتاز نشان می داد. نمونه زیر گویای این مطلب است.
مورّخین نقل می کنند هنگامی که امام جواد(ع) قصد حرکت به سمت عراق را داشت، امام هادی(ع) را که در آن زمان شش ساله بود در دامان خود نشاند و از او پرسید: دوست داری از عراق چه هدیه ای برایت بیاورم؟ امام هادی(ع) تبسّمی کرده فرمود: «شمشیری چون آتش...».
آن گاه امام جواد(ع) رو به فرزند دیگر خود «موسی» نموده از او پرسید: تو چه دوست داری؟ موسی پاسخ داد: «فرش خانه ای....»
امام جواد (ع) در حالی که از پاسخ امام هادی مشعوف بود فرمود: «ابوالحسن به من شباهت دارد و مانند من است».
پاسخ امام نشان شجاعت ذاتی و آمال وی بود و این چیز غریبی نیست؛ زیرا همه ائمه اطهار(ع) این خصیصه را در خود داشتند.
خداپرستی
همواره ملازم مسجد بود و میلی به دنیا نداشت. عبادت گری فقیه بود. شب ها را در عبادت به صبح می رساند. با پشمینه ای بر تن و سجاده ای از حصیر زیر پا به نماز می ایستاد. شوق به عبادتش به شب تمام نمی شد. کمی می خوابید و دوباره برمی خاست و مشغول عبادت می شد. آرام زیر لب قرآن را زمزمه می کرد و اشک می ریخت که هرکس صدای مناجات او را می شنید، می گریست. گاه بر روی ریگ ها و خاک ها می نشست. نیمه شب ها را مشغول استغفار می شد و شب ها را به زاری می گذراند.
به مناسبت سوم رجب سالروز شهادت امام دهم (علیه السلام)
عباسیان و چالش های فرا روی
دوران امامت امام هادی(علیه السلام) بیش از 33 سال به طول انجامید که حدود سیزده سال آن را در مدینه سپری کرد. دراین مدت، گروه های بسیاری از شهرهای شیعه نشین ایران، عراق و مصر برای بهره گیری از محضر امام به سوی مدینه آمدند.1 امام در این شهر چنان موقعیت و محبوبیتی بین مردم یافت که دولتمردان عباسی، به شدت از این وضع احساس خطر می کردند. برای نمونه، بُرَیحه عباسی2 در نامه ای به متوکل نوشت: «اگر تسلط بر حرمین شریفین را می خواهی، علی بن محمد(علیه السلام) را از این شهر بیرون کن؛ زیرا او مردم را به سوی خود فرا خوانده و عده بسیاری نیز دعوتش را پذیرفته اند... .»3
عباسیان که هراس بسیاری از رهبری شیعه و خطر حرکت شیعیان برضد خود داشتند، به این نتیجه رسیدند که با دور کردن امام به عنوان قطب و محور تشیع از مدینه که کانون تجمع شیعیان شده بود، به این هدف دست یابند. بدین ترتیب، تبعید و مراقبت نظامی را که تجربه پیشین و موفق عباسیان به شمار می رفت، دوباره در دستور کار قرار دادند.
خبرگزاری فارس: دبیر همایش خروج منافقین از عراق گفت: منافقین عامل اصلی انفجارهای حرمین عسكریین (ع) و ناآرامی و انفجارهای استان دیاله هستند و باید اخراج شوند.
خبرگزاری فارس: تحمل شجاعانه زندان و سازماندهى شیعیان و حفظ آنها از طاغوت زمان كه هریك در این نوشتار جداگانه مورد بررسى قرار مىگیرد، بخشى از اقدامهاى امام حسن عسكری(ع) در عرصههاى فراز و نشیب اجتماع و سیاست است.
پیشوایان معصوم مظهر زیباى ارزشهاى متعالى انسان و تجلى آیات قرآنى در حیات اجتماعى و سیاسى خویشند. صفات متضاد در اقیانوس وجودشان به هم پیوند خورده و منظره دلانگیزى از انسان كامل را فرا روى عاشقان فضیلتها و پاكیها قرار داده است. شبانگاهان میعاد نیایشها و خلوت خالصانه آنها با معبود هستى است و روزها میدان جهاد و امید بخشیدن به آینده و نهراسیدن از شبهاى دیجور ظلم و ستم. دریاى فضیلت آنان مجموعهاى از بیم و امید، ولایت و برائت، شوق و اندوه، خروش و بردبارى، عبادت و جهاد و زهد و مسوولیت پذیرى در مسائل مهم اجتماعى است. همه اینها در سایه لطف الهى تحقق مىیابد كه همواره جامعه را از وجود آنان بهرهمند ساخته است. امام عسكرى (ع) ستاره درخشانى از منظومه نور و عصمت است. وقتى بر سجادهاش قامت نماز مىبندد، از همه دنیا مىبرد، عابدان را به حسرت وا مىدارد و انسانهاى دور افتاده از وصال و فطرت را به ساحل بندگى رهنمون مىشود. صالح ابن وصیف، زندانبان حضرت، بدین امر اعتراف كرده است. او در پاسخ به كسانى كه او را به سختگیرى بیشتر فرا مىخواندند، گفت: چه كنم؟ شرورترین افراد را بر وى مىگمارم، ولى پس از چندى جذبهاش آنان را به نماز و روزه وا مىدارد. امام (ع) در صحنههاى اجتماعى - سیاسى نیز براى حقباوران و عدالتجویان الگویى جامع است. تحمل شجاعانه زندان و سازماندهى شیعیان و حفظ آنها از طاغوت زمان كه هریك در این نوشتار جداگانه مورد بررسى قرار مىگیرد، بخشى از اقدامهاى آن امام راستین در عرصههاى فراز و نشیب اجتماع و سیاست است.
امام عسكرى (ع) و زندانهاى طاغوت
هرچند حضور اجبارى امام حسن (ع) در محله «عسكر» شهر سامرا كه شهرت عسكرى را برایش به ارمغان آورد، نوعى زندان شمرده مىشود; اما طاغوتیان به این مقدار بسنده نكردند و بارها حضرت را به زندانهاى مخوف افكندند. بىتردید این زندانها نتیجه رویارویى آن بزرگوار به چهار خلیفه عباسى (المستعین بالله، المعتز بالله، المهتدى بالله، المعتمد بالله) بود; مبارزاتى كه نگاهى گذرا بدان سودمند مىنماید: 1- مرحوم كلینى مىنویسد: امام عسكرى (ع) را نزد على بن «نارمش» زندانى كردند. او ناصبى بود و بر آل ابى طالب سخت مىگرفت. درباریان به وى سفارش كردند كه بر حضرت سختبگیرد; ولى هنوز یك روز از زندانى شدن امام نگذشته بود كه ابن نارمش تحول یافت و چنان شد كه از هیبت و عظمت امام چشم از زمین برنمىداشت. چندى بعد، المستعین، خلیفه عباسى، تصمیم گرفتحضرت را به قتل برساند. او به سعید دربان دستور داد امام (ع) را سمت كوفه برده، در راه نابود سازد. این خبر میان شیعیان منتشر شد. پاكدلان ضمن نامهاى حضرت را از این تصمیم آگاه ساختند. امام در پاسخ آنان چنین نوشت: من از خدا خواستم این طاغوت را تا سه روز دیگر از میان بردارد. دعاى امام به اجابت رسید و روز سوم تركها المستعین را از خلافتبركنار كردند. 2- ابى هاشم جعفرى مىگوید: من همراه امام عسكرى (ع) در زندان مهتدى بودم. حضرت به من فرمود: ابو هاشم، این طاغوت مىخواهد امشب مرا به قتل برساند; ولى در این شب، عمرش پایان مىیابد. او فرزندى ندارد; ولى خداوند به من فرزندى عنایتخواهد كرد. خلیفه، بامداد، به وسیلهى تركان به قتل رسید، ناآگاهان با معتمد بیعت كردند و ما سالم ماندیم. 3- وقتى «معتمد»، خلیفه عباسى، حضرت را همراه برادرش «جعفر» به زندان على بن حزین فرستاد، پیوسته از حال وى مىپرسید و على بن حزین پاسخ مىداد: روزها را به روزه و شبها را به عبادت مىگذراند. معتمد روزى تصمیم گرفت امام (ع) را آزاد سازد. على بن حزین پیام معتمد را به حضرت ابلاغ كرد. حضرت از زندان بیرون آمد و منتظر ماند تا جعفر نیز به وى بپیوندد. على بن حزین گفت: منتظر نمانید، تنها فرمان آزادى شما آمده است. امام فرمود: به معتمد بگو، من و جعفر با هم دستگیر شدیم و مىدانى كه اگر تنها برگردم، چه خواهد شد؟ این پیام سبب شد معتمد با آزادى جعفر نیز موافقت كند. صمیرى مىگوید امام در حال بیرون رفتن این آیه را تلاوت فرمود: (یریدون لیطفئوا نور الله بافواههم و الله متم نوره و لو كره الكافرون)(صف، 61: 8) اراده مىكنند نور الهى را با دهانهاشان خاموش كنند، اما خداوند نورش را كامل مىكند، هرچند كافران را ناخوشایند باشد. سالهاى زندان بر امام بسیار سخت مىگذشت. رفتار زندانبانان اغلب بسیار وحشتزا بود. در یكى از زندانها همسر زندانبان شوهرش را نصیحت كرد و ضمن یادآورى شخصیت الهى حضرت، او را از بدرفتارى باز داشت. مرد گفت: تصمیم دارم وى را میان درندگان بیفكنم. آنگاه از مسؤولان اجازه گرفت و حضرت را میان درندگان افكند. البته درندگان حرمت فرزند فاطمه (س) را نگاه داشتند و بىهیچ آزارى پیرامونش حلقه زدند.
امام عسكرى (ع) و رابطه تشكیلاتى با شیعیان
یكى از روشهاى امام (ع) در مبارزه با خلفاى ستمگر، ایجاد رابطه عمیق با شیعیان است. ابو هاشم جعفرى مىگوید: در یكى از روزها امام مرا فرا خواند، چوبى در اختیارم گذارد و فرمود: این را به «عمرى» برسان. در راه به سقائى رو به رو شدم. مرد آبكش از من خواست كنار روم تا مزاحم استرش نباشم; من كنار نرفته، چوب را بلند كردم و به استر زدم. ناگهان چوب شكافته شد و نامههاى درونش بر زمین فرو غلتید. شتابان، نامهها را جمع كردم و در حالى كه سقا دشنامم مىداد پى ماموریتخویش شتافتم. وقتى به خانه امام (ع) باز گشتم، عیسى، خادم حضرت، نزدم شتافت و گفت: آقایت مىگوید: چرا استر را زدى و چوب را شكستى؟ دیگر چنین مكن. اگر شنیدى كسى به ما دشنام مىدهد، از معرفى خود بپرهیز و راه خویش پیشگیر; زیرا ما در بد سرزمینى زندگى مىكنیم. آنچه احمد بن اسحاق بیان مىكند نیز در همین راستاست. او مىگوید: از امام عسكرى (ع) خواستم چیزى بنویسند تا خط حضرت را بشناسم و بتوانم نامههاى آن بزرگوار را تشخیص دهم. امام (ع) فرمود: خط گاه با قلم درشت و زمانى با قلم باریك است; از این جهتبه خود تردید راه مده. سپس دوات خواست و به نوشتن پرداخت. با خود گفتم: خوب است قلم حضرت را بگیرم. پیش از آنكه سخنى به زبان آورم، حضرت قلم را به من بخشید. روایات فوق نشان مىدهد كه ارتباط امام (ع) با شیعیان از دقت و ظرافتخاصى برخوردار بود و حضرت همواره آنان را در یك حركت هماهنگ و نظاممند رهبرى مىكرد.
امام و پاسدارى از شیعیان
یك حركت اصیل، براى تداوم، به حفظ موجودیت و استفاده درست و به جا از نیروهاى وابسته است. حركتهاى غیر اصولى و نابجا خطر بزرگى است كه حتى نهضتهاى الهى را سمت نابودى پیش مىبرد. بدین سبب، امامان معصوم (علیهم السلام)، همواره شیعیان را به رعایت اصل قرآنى «تقیه» سفارش مىكردند. امام عسكرى (ع) ضمن تاكید بر برائت از دشمنان، پیوسته این اصل را به شیعیان یادآورى مىكرد. بخشى از روایاتى كه بدین حقیقت اشاره مىكند، عبارت است از: 1- یكى از دوستداران امام (ع) مىگوید: در سامرا به انتظار زیارت حضرت در بیرون از خانهاش به سر مىبردیم كه نامه امام را دریافت كردیم. حضرت نوشته بود: كسى به من سلام و اشاره نكند، در این صورت امنیت جانى نخواهد داشت. 2- صمیرى مىگوید: حضرت برایم نوشت: مواظب خود باشید و آمادگى داشته باشید. پس از سه روز، حادثهاى رخ داد. به حضرتش نوشتم: آیا منظورتان آمادگى براى این حادثه بود؟ پاسخ داد: خیر، مواظب باشید; پس از چند روز، معتز كشته شد. 3- ابو هاشم جعفرى، یاور نزدیك امام (ع) مىگوید: وقتى در زندان بودم، امام عسكرى (ع) را همراه برادرش جعفر به زندان آوردند. براى عرض سلام به حضورش شتافتم; حضرت به مردى كه خود را علوى معرفى مىكرد، اشاره كرد تا بیرون رود. پس از خروج او، فرمود: مواظب این مرد باشید كه جاسوس است و گزارشى از شما براى خلیفه آماده كرده است. اندكى بعد، لباسهاى آن مرد را گشتیم چنانكه حضرت فرموده بود گزارشى دقیقى به همراه داشت.
تبرا و تولا
چهارمین جلوه مبارزاتى امام (ع) فرمان بیزارى از دشمنان اهل بیت (علیهم السلام) و اظهار ولایت و همبستگى با آنان است. على بن عاصم به امام عسكرى (ع) گفت: من بر حمایت عملى از شما توانا نیستم و جز ولایتشما و برائت از دشمنانتان سرمایهاى ندارم. حضرت فرمود: كسى كه توان یارى ما را ندارد; ولى در خلوت دشمنان ما را لعنت مىكند; خداوند فرشتگان را از كردارش آگاه مىسازد و آنها براى او آمرزش مىطلبند. سلام و رحمت پروردگار بر یازدهمین گوهر درخشان دریاى عصمت. هنگامى كه در سال 232 ه. ق دیده به جهان گشود و زمانى كه در سال 260 به شهادت رسید. و وقتى كه كنار پدر بزرگوارش به خاك سپرده شد.
خبرگزاری فارس: یكى از راههاى پى بردن به شخصیت واقعى انسانها، آگاهى از زمان آنهاست. با توجه بدین حقیقت، برآنیم تا نگاهى گذرا به عصر امام عسكرى(ع) بیفكنیم تابخشى از عظمتشخصیت تابناك آن امام معصوم را دریابیم.
افشای توطئهای خطرناک در بازسازی حرمین عسگریین(ع) |
امضاء کنندگان متعهد شدند در برابر تلاشهای دولت برای بازسازی حرمین عسکریین علیهما السلام مقاومت کنند مگر آنکه دولت با برخی از شرایط آنان موافقت کند: نام حرمین به مسجد بزرگ سامرا تغییر داده شود. مرقد توسعه نیابد و در همین محدوده کنونی بازسازی شود. گنبد و مناره های مرقد طلاکوب نشود. ... |
کشف سندی خطرناک متعلق به موضوع بازسازی حرمین عسکریین علیهما السلام در سامرا، از دفتر عدنان دلیمی رهبر بزرگترین ائتلاف سنی های پارلمان عراق، سبب شگفتی محافل سیاسی این کشور شد. |
قسمتی از حرم عموی امام زمان(عج) در عراق ویران شد
بخشی از حرم حضرت سید محمد بن علی(ع)، عموی امام زمان(ع) در شهر "بلد" عراق، بر اثر اصابت چند فروند خمپاره ویران شد.
به گزارش فارس، شبكه تلویزیونی "اهلالبیت(ع)" كه برنامههای آن از كربلا پخش میشود با اعلام این خبر در زیرنویس خود، گزارش داد: این حمله موشكی به تخریب باب شرقی صحن مطهر حضرت سید محمد(ع) انجامید.
از سوی دیگر یكی از مقامات مسؤول در شهر "بلد" در گفتوگو با خبرگزاری "براثانیوز" كه از منابع خبری نزدیك به مجلس اعلای اسلامی عراق به شمار میرود با تأیید این خبر، گفت: این حمله موشكی، كه از یك محور انجام گرفته است خساراتی را به این مرقد مطهر وارد آورد.
حمله شدید موشكی دیروز (جمعه) به محله "الزهراء" واقع در نزدیكی حرم مطهر در مركز شهر "بلد" نیز كه از دو محور انجام گرفته بود به كشتهشدن 15 تن كه بسیاری از آنها را زنان و كودكان تشكیل میدادند انجامید.
حمله موشكی پنجشنبه گذشته به این شهر نیز به كشته شدن سه دختر جوان و آتشسوزی و تخریب اماكن تجاری این شهر انجامید كه در پی این اقدامات، مردم معترض با ریختن به خیابانها خشم خود را از این قبیل اقدامات تروریستی ابراز كردند.
هنوز عامل این حملات مشخص نشده است اما كارشناسان ابراز عقیده كردهاند كه این حملات از سوی تروریستهای تكفیری انجام میگیرد.
این در حالی است كه مسلمانان جهان طی روزهای اخیر با برپایی تظاهراتهای اعتراض آمیز متعدد در شهرهای مختلف خاورمیانه، اروپا و آمریكا، خشم خود را از صدور فتاوایی از سوی مفتیهای وهابی عربستان سعودی مبنی بر وجوب تخریب عتبات عالیات در عراق و سوریه اعلام كرده بودند.
گفتنی است قدر و منزلت حضرت سید محمد(ع) به اندازهای بوده كه عدهای از شیعیان گمان میكردهاند پس از امام هادی(ع) ایشان به امامت خواهد رسید. امامین عسگریین(ع) به حضرت سید محمد(ع) علاقه شدیدی داشتند بگونهای امام حسن عسگری(ع) كه پس از رحلت او برایش مجلس عزا برپا نموده و در غم فراق آن حضرت گریبان چاك كردند.
تا كنون كرامات زیادی از حرم آن حضرت كه دارای گنبد و صحن و غرفههای متعدد است مشاهده شده و تعدادی از فرزندان وی نیز كه در ایران به شهادت رسیدهاند در شهرهای "لار" در استان فارس و شهر "خوی" در منطقه آذربایجان مدفون هستند.
مسئول بازسازی حرمین عسگریین(ع) ترور شد
خبرگزاری فارس: تروریستهای مسلح بعد از ظهر امروز با یورش به منزل هماهنگكننده سازمانهای مردمی برای بازسازی حرم امامین عسگریین(ع) در سامرا وی را به رگبار گلوله بسته و به قتل رساندند.
مفتیهای سعودی انهدام حرمین عسگریین(ع) را تبریك گفتند |
شیخ "عبدالله بن جبرین"، شیخ "الحربی" و شیخ "العمر" از مفتیهای برجسته عربستان سعودی، انهدام گلدستههای حرم امامین عسگریین(ع) را به یكدیگر تبریك گفتند. |
به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه خبری "النهریننت"، این افراد كه سال گذشته به همراه دهها تن دیگر از مفتیان سعودی، بیانیهای را در تكفیر شیعیان صادر كرده بودند در پی وقوع فاجعه چهارشنبه گذشته در سامرا، تبریكات شفاهی و كتبی برای یكدیگر ارسال كردند. به گفته منابع مطلع در منطقه "العوامیه" این سه مفتی سعودی از تخریب بقایای حرمین عسگریین(ع) ابراز خشنودی كرده و این جنایت را تبریك و شادباش گفتند. بر اساس این گزارش، شیخ بنجبرین بهتازگی با صدور فتوایی، از پیروان وهابی خود خواسته بود بقایای حرم عسگریین(ع) را كه از انفجار سال گذشته برجای مانده بود نیز با خاك یكسان كنند. از سوی دیگر، یك كارمند شركت ارتباطات همراه سعودی اعلام كرد: حجم ارسال پیامهای تبریك بر روی تلفنهای همراه مشتركان سعودی، طی پیش از ظهر تا عصر چهارشنبه گذشته بالغ بر 70 درصد كل پیامهای كوتاه این كشور بود كه نسبت به دیگر روزهای عادی، رقمی بیسابقه است. وی افزود: بیشتر این پیامهای كوتاه شامل تبریك انفجار این مرقد شیعی بود و ارسالكنندگان این پیامها نیز بیشتر بر روی "جهادیبودن"، "توحیدیبودن" و "ضد شرك بودن" این اقدام تأكید داشتند. |