خبرگزاری فارس: کمیسیون اصل 90 مجلس در گزارشی به بررسی ابعاد فتنه 88 و خروش عاشورائیان در یومالله 9 دی پرداخت.
دبیركلی این جمعیت از جمله مسئولیت های سیاسی این نماینده صریحاللهجه است. ناگفتهها و تحلیلهای زاکانی از انتخابات دهم ریاست جمهوری را از نظر می گذرانید.
آقای دكتر زاکانی، به نظر شما ویژگیهای خاص انتخابات سال 88 چیست؟
انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته از چند جهت برجستگی داشت. از حیث نشاط و طراوت فضای انتخابات و حضور گسترده مردم پای صندوق رای و نوع انتخاب آنها ممتاز بود. حضور بی نظیر قریب به چهل میلیون نفر و کسب حد نساب 85 درصد در کنار رای به شعارها و جهتگیریهای انقلاب بعد از سی سال، ویژگی ممتاز این انتخابات بود؛ چرا که همه نامزدها تاکید بر ارزشهای انقلاب میکردند و خود را قابلتر برای کمک به رسیدن به آنها معرفی مینمودند. لذا علاوه بر رای دهندگان به آقای دکتر احمدینژاد، عمده افرادی که به آقای دکتر رضایی رای دادند و بخش زیادی از کسانی که به آقایان موسوی و کروبی رای دادند رای به شعارها و ارزشهای انقلاب اسلامی دادند که نشان از عمق ایمان و پایبندی آحاد مردم به نظام اسلامی دارد. از این رو پیروز میدان همه مردمی بودند که در انتخابات شرکت کردند. این انتخابات از نظر شکلگیری و جبههبندی نیز بینظیر بود؛ چرا که در مقابل جریان اصولگرا و نامزد آنها یعنی آقای دکتر احمدینژاد، سه نامزدی قرار داشتند که وجهه همت خویش را صرف عدم پیروزی نامزد اصولگرایان میکردند و مهمتر اینکه پشتوانه حمایتی آنها سه حلقه کاملاً ناهمگون ولی دارای وحدت نظر در شعار نه احمدینژاد قرار داشت. حلقه اول عناصر ضد انقلابی بودند که با پیروزی انقلاب از امام (ره) و مردم سیلی خورده بودند، دسته دوم ریزشهای انقلاب هستندکه به علتهای مختلف از اصول اولیه خود برگشتهاند و گروه سوم معترضانی که حاکمیت اسلام را قبول داشته ولی جهتگیریهای امروز جامعه را نمیپسندند و یا در عین قبول جهتگیریهای اصولگرایانه فعلی شخص آقای احمدینژاد را قبول نداشتند. وحدت هدف انتخاباتی بخشهای سهگانه ذکر شده و در کنار هم قرار گرفتن آنها نیز بی سابقه بود. این انتخابات از نظر حجم توطئهها و میزان سرمایهگذاری توسط دشمنان قسم خورده انقلاب اسلامی نیز مثالزدنی است؛ زیرا نظام سلطه همه تجارب و داشتههای خود را برای تقابل با نظام اسلامی بکار بست و از همه ظرفیتهای خود بهره جست و همراه آن از عناصر سادهلوح و یا قدرت طلب هم سود جست و سرجمع آن فتنه سال گذشته را خلق کرد؛ ولی سرافکنده میدان را واگذار نمود. انتخابات سال 88 از حیت قانونشکنی و حریمشکنی نیز قابل دقت و توجه است. در کل این فتنه علیرغم خسارتهای بسیاری که زد و فرصتسوزی بیشماری که داشت، تجربه بسیار گرانبهایی بود که باید به زوایای آشکار و نهان آن پرداخت و برای طی نمودن راه آینده از آن بهره جست.
تقریبا یك سال از فتنه پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم می گذرد، آیا زمان آنقدر گذشته كه بتوانیم یك برآورد و تحلیل جامعی از ماهیت خود این ماجرا كه از بیست و دوم خرداد 88 شروع شد و تا بیست و دوم بهمن ادامه پیدا كرد، ارائه دهیم؟
برای تحلیل فتنه 88 باید با یک نگاه تاریخی وارد مسئله شویم. به هر حال فتنه سال 88، بزرگترین هجمهای بود كه نظام سلطه در طی این سی و یك سال علیه نظام جمهوری اسلامی انجام داد. هر چند با عنایت الهی به واسطه رهبری هوشمندانه مقام معظم رهبری و بصیرت مردم، نتوانست موفق شود. من از این منظر نگاه میكنم كه امام (ره) با پیروزی انقلاب اسلامی هم در حوزه داخل كشور به پیروزی رسید، هم در سطح جهانی توفیق پیروزی یافت. این پیروزی در داخل کشور، در دو حوزه نظری و عملی محقق شد. در حوزه نظری و همچنین روش مبارزه در مقابل متحجرین و عناصری همچون انجمن حجتیه كه اساساً قائل به قیام نبودند و هرگونه حرکت مصلحانه را مانع ظهور حضرت بقیه الله(عج) برمی شمردند که اتفاقا امام سختیهای بسیاری از آنها كشید و گروههایی كه دچار التقاط شرقی یا غربی بودند، از جمله سازمان منافقین که روشهای صرفاً كور مسلحانه را پیشه خود ساخته بودند و یا نهضت آزادی که با حركتهای پارلمانتاریستی و اصلاحگرایانه ذیل حکومت ستمشاهی، بهدنبال تغییر در درون دستگاه سلطنت بودند و یا گروههای به اصطلاح ملیگرایی مثل جبهه ملی که زادگاه نهضت آزادی بوده و در مبارزه مشی شبیه به نهضت را داشتند یا گروههای مارکسیستی که روشهای مبارزه منافقین را توصیه می كردند. امام(ره) با طرح اسلام ناب محمدی(ص) و تاسی به سیره انبیاء الهی در روش مبارزه که متکی به بیدارسازی و آگاهی بخشی تودههای مردم بود، به پیروزی رسید. بدین ترتیب در داخل كشور بساط ستمشاهی برچیده شد و طبیعتا یك عده عناصر خود فروخته و سلطنت طلب وابسته به این رژیم هم جزء سیلی خوردگان حضرت امام قرار گرفتند. همه گروه هایی که ذکری از نام آنها رفت، بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب و یا با سپری شدن مدت کوتاهی حقد و کینه خود را نسبت به امام و امت امام معلوم کردند و رسماً به طرق مختلف بر علیه ملت ایران و انقلاب اسلامی صف آرایی نمودند، اما در فتنه سال گذشته همه این گروهها در کنار یکدیگر با تمام قدرت به میدان آمدند تا بلكه بتوانند بهعنوان حلقه ضد انقلاب نظام را از پا در آورند.
البته این طیفهایی كه گفتید در طول این سی سال هم بیكار ننشسته بودند؟
بله. عرض کردم بخشی از آنها از همان روزهای آغازین انقلاب تلاش برای استحاله انقلاب و انحراف آن را شروع كردند تا جایی که بطور نمونه امام فرمودند که اگر حضور دولت موقت استمرار پیدا میکرد، به کمتر از وابستگی ایران به آمریکا قناعت نمی کردند و یا حرکتهای جنایتکارانه منافقین و گروههای مارکسیستی و خوش خدمتیهای آنان در کمک به بیگانگان و مواردی از این دست حکایتگر این است که آنها از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی تا امروز هر روز سعی كردند به نوعی به ابراز مخالفت برای نفی انقلاب بپردازند؛ ولی ویژگی حوادث پس از انتخابات انسجام همه اینها بود. حلقه ضدانقلاب فوق توسط نظام سلطه به رهبری آمریکا و انگلیس و رژیم غاصب صهیونیستی تکمیل و هدایت و حمایت میشد. با توجه به اینکه استکبار جهانی نیز با پیروزی انقلاب اسلامی دچار چالش فراوان در همه جهان شد و از بسیاری منافع و غارتگریها محروم گردید، این حضور بی پروا و دخالت در امور داخلی کشور ما کاملاً قابل فهم است. سران زیاده طلب و ایادیان آنها در این سی و یک سال یک لحظه از توطئه بر علیه ما دست بر نداشتند؛چرا که امام(ره) با طرح درست عدالت و آزادی در کنار معنویت و دینداری و با تاکید بر استقلال و عدم وابستگی راه نویی را فراروی ملت ها گشود و این باعث شد که انقلاب اسلامی بزرگترین مانع چپاول و بردهداری نوین در مقابل سلطه گران قرار گیرد. لذا در یک کلام ضد انقلاب داخلی و خارجی و سیلی خوردگان از حضرت امام حلقه اول فتنه سال 88 را بهوجود آوردند. موضوع مهم این است كه اینها در انتخابات ریاست جمهوری دهم همدیگر را پیدا كردند و به واسطه اشتباه برخی شكستخوردگان انتخابات، همانطور كه گفتم جرات ظهور و بروز یافتند و مثل مارهای سرمازدهای که آفتاب خوردهاند به جان مردم افتادند.
شاهد مثالی برای این تحلیل خود دارید؟
-بله. شما نگاه کنید که بر خلاف سی سال گذشته، اپوزسیون و ضد انقلاب در انتخابات سال 88 شعار تحریم انتخابات را سر نداد. برای اولین بار از رادیو و تلویزیون آمریکا، انگلیس و حتی رسانههای رژیم صهیونیستی گرفته تا سلطنت طلبان، گروههای تجزیهطلب، منافقین، مارکسیست ها و نهضت آزادی همگی حضور پای صندوقهای رای را تبلیغ می كردند. شما كی در گذشته چنین اتفاقاتی را می دیدید؟ نگاه این طیف به نظام از منظر براندازی است؛ اما در این انتخابات اصل را بر حضور پای صندوق ها گذاشته بودند. در واقع این بار همه علیه نامزد اصولگرایان متحد شده بودند تا جهت گیریهای اصولگرایانه استمرار پیدا نكند و البته ضدانقلاب داخلی و خارجی این مرحله را مرحله گذار میدید و بهدنبال این بود که در صورت پیروزی با تسریع استحاله، انقلاب از درون تسلیم شده و یا با جنگ و درگیری داخلی بساط انقلاب اسلامی را برچیده شود.
اما در کنار حلقه ضدانقلاب حلقه ریزشهای انقلاب را هم مشاهده كردیم كه در هدف مقطعی انتخابات با آنها مشترك شدند و مرزی برای خود با ضد انقلاب قرار ندادند. البته خود همین طیف ریزشهای انقلاب هم از لحاظ نسبت دوری آنها از ارزشهای انقلاب با هم متفاوت هستند. بعضی از آنها كه دیگر برای خودشان نسبتی با انقلاب قائل نیستند و به سمت ضدانقلاب متمایل شدهاند، برخی هم هستند كه هنوز به انقلاب احساس علاقه میكنند؛ اما جهتگیریهای انقلاب را دیگر نمی پسندند و بهدلیل عدم تحمل سختیهای سالهای پس از پیروزی انقلاب و یا حقد و کینه توزی و یا بهواسطه قدرتطلبی نفی سرمایههای اساسی انقلاب اسلامی را در دستور کار خود قرار دادند. با این حال همه اینها اعم از ضد انقلاب و ریزشها با هم متحد شدند واین نوع پیوستگی و همبستگی در نوع خود بینظیر بود. همگرایی و اتحادی كه این مجموعه حول محور نفی نامزد اصولگرایان شکل داد، جریانی را بهوجود آورد كه از لحاظ پیچیدگی و عمق فتنه در تاریخ سی ساله انقلاب نظیر آن دیده نشده بود و نمونه عینی آن را در گذشته انقلاب ندیده بودیم.
یعنی به نظر شما فتنه سال 88 تنها محصول همگرایی ریزشهای انقلاب و ضدانقلاب خارجی بود؟ تودههای مردم و بدنه معترضان به دولت در این میان چه نقشی داشتند؟
بحث متن مردم تحلیل مجزایی دارد که عرض خواهم کرد. ولی بخشی از معترضین اصولگرایی که به دولت نهم اعتراض داشتند هم گرچه از نظر تعداد و کیفیت در برابر قاطبه اصولگرایان چندان بزرگ نبودند، به همراه بخشی از عناصری که در طیفبندیهای سیاسی اصولگرا نیستند ولی به انقلاب دلبستگی دارند نیز به عنوان گروه سوم بعد از سیلی خوردگان انقلاب و ریزشها سالهای بعد از پیروزی انقلاب در برابر خواست جریان اصولگرا صف آرایی کردند. این مجموعه گرچه بههیچ وجه در مقام مقایسه، سنخیتی با ضدانقلاب و ریزشهای انقلاب نداشت، ولی عملاً نتیجه کار آنها در انتخابات بهواسطه ساده لوحی و تحلیل غلط سیاسی و یا برخی قدرت طلبیها به سود اصحاب فتنه تمام شد که این موضوع جای تامل و دقت بسیار دارد.
با توجه به تحلیلی که بیان داشتید آیا همه سه حلقه ضد انقلاب، ریزشهای انقلاب و معترضین، وحدت هدف داشتند و یا اتفاقی در کنار یکدیگر قرار گرفته بودند؟
نه. اصلاً اینطور نیست. گرچه نتیجه عملی فعالیت آنها در انتخابات، نفی نامزد اصولگرایان و نه احمدی نژاد بود؛ ولی هر قسمت برای خود هدفگذاری ویژهای نیز داشت. ضدانقلاب بهدنبال ایجاد زمینه آشوب و بلوا و به تعبیری انقلاب رنگی و تغییر نظام بود. لذا از سالها قبل و با بهرهگیری از تجارب خود در کشورهای دیگر بهدنبال راهاندازی اعتراضات سازمان یافته و ایجاد تغییر در حاکمیت بود. بخشی از ریزشهای انقلاب هم در این بخش با ضدانقلاب همراه بودند. ولی بخش دیگری از ریزشهای دوره سی ساله انقلاب كه تا خرداد 88 دعوای قدرت داشتند و یا بهدنبال انتقامجویی بودند و یا برخی از آنان اساساً باورهای اولیه خود را به انقلاب اسلامی و ضرورت تشکیل جامعه اسلامی از دست داده و به الگوهایی مثل ترکیه و مالزی یا به تعبیری جامعه مسلمانان میاندیشند. از این رو تمام قامت در انتخابات ظاهر شدند. ولی در میان گروه سوم بهعنوان معترضین نیز شما بخشهای مختلفی را شاهدید همه آنها حاکمیت را قبول دارند، ولی برخی باز دعوای قدرت دارند. بخش دیگری جهتگیریهای کشور را نمیپسندند و یا در بخشی دیگر از معترضین ضمن قبول جهتگیریهای اصولگرایانه کشور، آقای احمدینژاد را قبول نداشتند. بههمین خاطر اگرچه فعالیت انتخاباتی همه آنها در صورت پیروزی نتیجهاش شکست اصولگرایان بود، ولی اهداف جدی هر حلقه و هر بخش از حلقههای سهگانه ضد انقلاب اعم از داخلی و خارجی، ریزشهای سی ساله انقلاب اسلامی و نهایتاً معترضان با هم متفاوت بود.
تحلیل شما راجع به تودههای مردم معترض چیست؟
بنده عرض کردم كه پیروز انتخابات مردم بودند؛ زیرا پیرو فراخوان جدی مقام معظم رهبری با حضور خود پای صندوقهای رای با هر ذائقه سیاسی به وظیفه خود عمل کردند. بالاخره یك انتخاباتی در نظام جمهوری اسلامی صورت گرفت؛ قریب به چهل میلیون نفر آمدند پای صندوق های رای؛ یعنی بالغ بر 85 درصد واجدین شرایط در این حماسه بزرگ مشاركت كردند. این یك حماسه بزرگ بود كه پیام جدی هم داشت. پیام این بود كه مردمسالاری در ایران نهادینه شده است و مردم باور دارند كه رای آنها ارزش دارد، بنابراین میآیند پای صندوقهای رای. نکته بعد نوع انتخابی که مردم میکنند نسبت مستقیمی با رای به جهتگیریها و ارزشهای انقلاب اسلامی که به صراحت و یا در کنایه توسط نامزدها زده میشد دارد. من عرضم این است كه این 40 میلیونی كه هستند بیش از 24 میلیون رای آنها به احمدی نژاد بوده و تكلیفشان روشن است. میماند حدود پانزده میلیون نفر آرای بقیه كاندیداها که آنها نیز شعار انقلابی بودن میدادند و بر ارزشها تاکید میکردند. اما بعد از انتخابات با زمینهسازیهایی که از قبل صورت گرفته بود اتهامی متوجه نظام می شود و عدهای سعی می كنند احساسات مردم را تحریك كنند. رای به آقای رضایی که معلوم است که باز به جهت گیریهای انقلاب است، اما اگر هم آرای آقایان موسوی و کروبی را در نظر بگیرید که حدود چهارده میلیون رای میشود، بخش عمده آنان نسبت به نتیجه انتخابات، مثل همه انتخاباتهای گذشته نتیجه را قبول داشتند، اما عده زیادی هم از آنان بودند که اعتراض داشتند. کسانی که اعتراض داشتند باز دو دسته بودند، اکثریتی که سئوال و ابهام داشت و اقلیتی که آشوب و بلوا را پیشه خود کرده بود. نظام به زیبایی بین سئوال کننده و ابهام دار و اغتشاشگر تفاوت قائل شد. بخش عمدهای از اینها كه سوال ذهنی داشتند، نظام نسبت به آنها مسئولیت داشت كه روشنگری كند و به سئوالاتشان پاسخ دهد و ابهامزدایی نماید. به هرحال وظیفه بود اگر جایی ابهام است، شفاف سازی كند. اما یك عده قلیل آشوبگر هم بودند كه بخشی از آنها اصلا پای صندوقهای رای نیامده بودند. نظام نسبت به آنها هم مسئولیت داشت. مسئولیت نظام نسبت به آنها، برخورد محكم و قاطع، برای جلوگیری از ناامنی و مخدوش شدن امنیت جامعه است؛ گرچه در مورد قاطبه اعتراض کنندگان وظیفه پاسخگویی و روشنگری است. در بین معترضین هم طیفهای متنوعی را شاهد بودیم و این طبقهبندی بعدها ماهیت خودش را در تنها گذاردن فتنهگران نشان داد. گرچه علیرغم اهتمام و پیگیریهای رهبر معظم انقلاب اسلامی آن طور كه بایسته و شایسته بود، ما موفق به گرهگشایی ذهنی نشدیم که به نظرم مشکلات متعددی این امر را ایجاد کرد. حجم سئوالات ایجاد شده و شیوههای تبلیغی بکار گرفته شده دائماً بر ابهامات میافزود و رسانههای تبلیغی جهانی و نکات مطرح شده در فضای مجازی به طور مستمر با دروغ پراکنی بر سئوالات و ابهامات میافزودند و از طرفی بخشی از نخبگان و کسانی که میتوانستند به تبیین موضوع بپردازند، خودشان مسالهدار شده بودند و یا حداقل اگر امر برایشان روشن بود، سکوت کرده بودند و از سوی دیگر سیستم تبلیغی ما هم مشكل داشت. یعنی دستگاه تبلیغاتی ما، به خصوص صداوسیما خودش گرهذهنی داشت و نتوانست به وظیفه خودش عمل کند. اما باز با اندکی فروکش شدن فضای غبارآلود جامعه و روشن شدن ابعاد فتنه مردم با هوشیاری تمام به صحنه آمدند و پاسخ جدی به توطئهگران دادند. وقتی پای دین و انقلاب به میان میآید دیگر مردم عزیز این کشور در دفاع از اسلام حضور تمام قد خواهند داشت. حوادث بعد از انتخابات بهویژه هتاکیها و حرمتشکنیهای عناصر معلوم الحال در روز قدس و بهویژه در عاشورای حسینی شرایط را کاملاً معلوم کرد و وابستگیها و نیات شوم عدهای قلیل اما پرادعا را مشخص نمود. لذا با حضور مردم حماسه بزرگ نهم دی ماه و بیست و دوم بهمن 88 رقم خورد که جای شکر الهی و قدردانی از مردم با ایمان و بابصیرت ایران را دارد.
طیف بندی سیاسی انتخابات دهم ریاست جمهوری در ظاهر این بود كه دو نامزد اصلاح طلب در برابر دو نامزد اصولگرا قرار گرفته اند؛ اما خود دكتر احمدی نژاد این تحلیل را قبول نداشت و معتقد بود كه محسن رضایی هم روبروی او قرار دارد. شما این تحلیل را قبول دارید؟
آرایش واقعی انتخابات خلاف آن چیزی بود كه در بیرون تبلیغ می شد. بله در یك سوی انتخابات سال 88 یك نامزد متعلق به جریان اصولگرا قرار داشت و در سوی دیگر سه نامزد كه رسما یا تلویحاً علیه نامزد اصولگرا فعالیت میكردند. حضور آقای رضایی عملا به نفع اصلاح طلبان و عاملی برای ریزش رای اصولگرایان بود. اولا با توجه به نظرسنجی ها از ابتدا مشخص بود كه وی رای نمی آورد. ثانیا گفته میشد که آقای رضایی به توصیه آقای هاشمی آمده یا لااقل توصیههایی از آقای هاشمی هم داشته است. طیف رای دهندگان به آقای رضایی هم شامل دو طیف عمده بود. یك سری كسانی كه علاقه مشخصی به وی داشتند و با توجه به گذشته ایشان پیوستگی را با او احساس می كردند، مثل بخشی از بچههای جنگ. یك بخشی هم حتما بهخاطر نوع تعامل و ارایه برنامههای او در مناظرهها به وی رای دادند؛ چرا كه دیدند برنامههایش منطقی است، بنابراین به او رای دادند.
یکی از پیچیدگیهای انتخابات دهم، بحث حضور آقای خاتمی و سپس انصراف وی به نفع موسوی بود. خیلی ها این موضوع را برنامه ای از پیش تعیین شده و برخی نشان دهنده ناهماهنگی میان دوم خردادی ها ارزیابی كردند.تحلیل شما از این حرکت سیاسی آقای خاتمی چه بود؟
طبیعی است كه جریان دوم خرداد یك نامزد اصلی بیشتر نداشت. آقای خاتمی هم آمد اما توی صحنه وقتی خودش را تست كرد و متوجه شد كه جواب نمیگیرد. فهمید اگر بیاید ممكن است همه داشتهها و سرمایههای كسب شده در گذشته خودش را هم از دست بدهد. دوستانش هم دیدند كه گرچه رای بالفعل خاتمی بیش از همه نامزدهای دوم خردادی است، اما در این فضا و در رویارویی با احمدینژاد رای نمی آورد. به همین خاطر خاتمی میدان را خالی كرد. رفتند دنبال كسی كه علاوه بر دوم خردادیها، بتواند از سبد اصولگرایی هم رای جمع كند. بنابراین موسوی مطرح شد. ایشان هم در کنار بیان سابقه خود سعی داشت یک وجهه جامعی از خود نشان دهد. ضمناً سعی شد همه سرمایهها به حمایت از آقای موسوی به میدان بیاورند. بهطوری كه برابر گفتههای برخی افراد دوم خردادی حتی آقای خاتمی در مقطعی از سفرهای خارجی خود سعی میكرد حمایت مسئولین برخی كشورهای خارجی ازجمله پادشاه عربستان را به نفع آقای موسوی جذب كند.
نامزدی آقای کروبی را چطور تحلیل میکنید؟ بالاخره حضور دو نامزد اصلاح طلب در یک میدان باعث ریزش رای آنها میشد. بعید است كه این نكته را در محاسبات خود نیاورده باشند. بنابراین فقط می توان گفت كه در ایجاد اتحاد و هماهنگی میان نامزدهای خود ناموفق بوده اند.
-خوب كروبی پیش از همه شروع كرده بود. البته در مقطعی زمزمه کناره گیری وی مطرح شد، اما بعدا تحلیل دوم خردادیها این شد كه ما در مرحله اول نمی توانیم پیروز شویم به همین خاطر اگر کروبی در انتخابات باشد با تكثری كه ایجاد میکنیم، بدنه اجتماعی بیشتری را جذب خواهیم كرد و هر قدر كه بتوانیم از آرای اصولگراها کم کنیم، در دور دوم به کمک ما خواهد آمد. ضمن این كه بسیاری از نیروهای چهره و درجه اول، خود را در اطراف كروبی كاشتند تا كنترل او برای كناره گیری یا ادامه كار را در دست بگیرند. مثل كرباسچی، نجفی، عبدی، الویری، كدیور و باقی. بعدها هم دیدیم كه در اغتشاشات بعد از انتخابات كروبی خیلی به درد آنها خورد و از طریق همین آدمها و مطالبی كه از جانب آنها به او القا می شد، اشتباهات بسیاری را مرتكب شد و اتهامات غیرقابل بخششی را به نظام زد.
این بحث تقلب از کجا شروع شد؟ چون ظاهرا از قبل از انتخابات هم برخی مرتبا به آن اشاره میکردند.
بحث بیان تقلب كه از قبل در دستور کار قرارگرفته شده بود و از ماهها قبل کمیته صیانت از آراء تشکیل دادند. دوم خردادیها فكر می كردند كه ما یا به پیروزی میرسیم و میرویم جلو. هدف آنها این بود كه جهتگیریها را تغییر دهند و بنا داشتند نسبت به محدودسازی رهبری اقدام کنند. این نکات را آقای موسوی در مصاحبه با هفتهنامه تایم قبل از انتخابات بیان داشت. خبرنگار تایم از ایشان سئوال میکند که اگر رئیس جمهور شوید، اگردر برخی از امور بهویژه سیاستهای خارجی نظام توسط رهبری و فراتر از دولت تنظیم شود، شما چه كار میكنید؟ فكر میكنید جواب آقای موسوی چیست؟ گفت كه با استمرار حضور خیابانی مردم نسبت به محدود کردن آن اقدام خواهم کرد. لذا آنها در اصل بدنبال تغییر مسیر انقلاب بودند. یعنی اینطوری فكر می كردند که اگر پیروز شدند این امر را دنبال کنند. بیان تقلب گزینه دوم آنها بود كه قرار بود اگر به پیروزی نرسیدند، بحث تقلب را پیش بکشند و نتیجه انتخابات را نفیكنند و التهابآفرینی بکنند. یعنی همان اتفاقی كه بعدها افتاد.
یعنی به نظر شما آشوبهای برخواسته از اتهام تقلب هدفمند و از پیش طراحی شده بود؟
- اینكه حالا به جرات بگوییم اینها برای تكتك برنامههای بعد از انتخابات برنامه داشته باشند، به اعتقاد من اینطور نبود. اینها بیشتر دچار پیروی از نفسانیات شده بودند كه میل باطن خودشان را دنبال میكردند. اما یك عدهای هم بودند كه روی این موج سوار شدند و آشوب كردند. هسته اولیه و عناصر محوری آشوبگران آدمهای سازمان یافتهای بودند كه به خارج از كشور هم مرتبط بودند. آدمهایی كه در واقع وابستگان رژیم پهلوی هم در میانشان بود. سیلی خوردگان انقلاب هم كه بودند. كسانی كه دچار نفاق یا دچار مشكلاتی بودند هم وجود داشتند. البته بین آنها حتی طیفهایی از عناصر ساده و بازیخورده هم دیده میشود؛ اما همه آنها در مقابل ملت رشید ایران مثل كف روی آب بودند. یك عده محدود و ورشكسته كه البته اثر خاص آنها این بود كه تا دور هم جمع می شدند، یك آشوب و بلوایی درست می كردند.
البته یكی از بركات فتنه هم این بود كه شبكههایی از منافقین توی این قصهها خودشان را نشان دادند. مثلا ببینید شبكه آنها در سی سال گذشته، در شهر تهران غیر از آن چند تا بمبگذاری سال 80، عملا نابود شده بود، اما دوباره در این انتخابات یك طیفهایی از منافقین رسما وارد كار شدند و در بحث اغتشاشات فعال بودند.
-بله، درست است. شبكههای مكنون نفاق و ضد انقلاب بودند كه ریختند بیرون و معلوم شدند كه اینها اگر فرصت به دست بیاورند، چقدر از ملت كینه دارند. من معتقدم که دشمن بخش زیادی را که در این سی سال بافته بود، در این فتنه به لطف خدا به هدایت رهبری و هوشیاری مردم رشته شد. سطح عمق بینش و بصیرت مردم چند پله بالا آمد. بسیاری از عرصههای غیرظاهری و پنهانی كه دشمن روی آن سرمایهگذاری كرده بود، عیان شد. هرچند هنوز اعماق آن و وجوه مختلف آن دیده نشده است.
یعنی حتی با این همه اغتشاش كه چند ماه تمام كشور را در تب و تاب قرار داد و با وجود این كه فتنه گران همه توان خود را برای ادامه دادن اغتشاش به كار گرفتند، هنوز هم بخشهای پنهانی وجود دارد؟
- یقینا. یكی از این موارد پیوستگی بین بخشی از سران دوم خردادی با كسانی است كه نفی این انقلاب را در دستور كار خود دارند. مثلا دیدارهای آقای خاتمی در خارج از كشور با برخی از عناصر مسئله دار را میتوان ذکر کرد. بحث من فراتر از برخی عناصر مثل افراد تندرو و افراطی دوم خرداد یا ملی مذهبی ها و فراری های خارجی است. راجع به مدعیان خط امام میگویم. امام میگوید از آمریكا و صدام اگر بگذریم از آل سعود نمی گذریم. به هر حال یك وقتی بحث از ارتباط مجدد و ایجاد شرایط برای حضور مردم در حج است. این حرف دیگری است یا رایزنی مسئولان با عناصر مسئول عربستان برای محدود کردن توطئههای آلسعود است، می توان آن را قبول كرد وگرنه جنایت آنها در سال شصت و شش را كه كسی فراموش نمیكند و فراتر از آن تقابل حكومت وهابی آل سعود با نظام اسلامی در عرصه های متفاوت بهویژه در جهان اسلام عیان و بدیهی است. عرصه هایی كه فراروی ما و فراروی آنهاست در لبنان، در عراق و جاهای مختلف در سطح جهان را كه نمیتوان نادیده گرفت. ناگهان چنین جلسهای با حضور آقای خاتمی و ملک عبدالله برقرار میشود. دلیلی هم وجود ندارد كه یك كسی حتما دلش بخواهد عامل غیر بشود. ممكن است اصلا خودش هم نداند. حضرت امام میفرمود با ده واسطه ممكن است این اتفاق بیفتد.
فكر می كنم بعد از انتخابات یكی از سخنرانیهای شما كه به نظرم در دانشگاه امام صادق(ع) بود، بحث برانگیز شد. ظاهرا شما گفته بودید. نظرسنجی وزارت اطلاعات و کشور در هفته آخر نشان میداد كه دو كاندیدا به دور دوم خواهند رفت. این اظهار نظر شما بحث هایی را ایجاد کرد، خیلی ها فکر کردند شما به اصطلاح "گاف" دادید. جریان این سخنرانی و دلیل ان حرف شما چه بود؟
من در آن مقطع زمانی، وظیفه احساس كردم كه برای ابهام زدایی حرفهایی بزنم. البته در آن سخنرانی موارد متعددی ذکر شد که مستندی از وقایع و حوادث بعد از انتخابات و جنایتی بود که بر انقلاب روا داشته شد و ظلمی بود که بر رهبر معظم انقلاب و ملت ایران رفت. ببینید، به طور مثال طی این سالها، برخی در درون دستگاه حاكمه كشور آنچنان نفوذی پیدا كردهاند كه با تغییر دولتها هم تغییر نمی كنند. بهویژه بعد از دفاع مقدس، در دولت سازندگی و سالهای اصلاحات. آنها یك سری ظرفیتهای جدی در جاهای مختلف كشور تعبیه كرده بودند تا در موقع نیاز از آن استفاده كنند. بحثم این بود که آنها ظرفیت های مکنون خود را فعال كردند. در انتخابات سال گذشته از چند وقت قبل، همه نظرسنجیهایی كه دستگاههای معتبر انجام میدادند، حكایت از پیروزی اصولگرایان در انتخابات بود. اما ناگهان دو روز مانده به انتخابات از مجاری رسمی مثل وزارت اطلاعات و وزارت كشور نظرسنجیای بیرون آمد كه برخلاف تمام نظرسنجیهای تا آن لحظه، به صورت مشخص انتخابات را دور دومی پیش بینی می كرد. به نظر من آنها فهمیدند كه در انتخابات بازندهاند و برای آنكه دلیلی از دل حاكمیت برای خودشان بتراشند تا ادعای تقلب آنها را پذیرفتنی كند، این دو نظرسازی را بیرون دادند تا برای اغتشاش، ظرفیتسازی كنند. بنابراین آنچه توسط این دو وزارتخانه اعلام شد نظرسنجی نبود بلكه نظر سازی بود. عرض بنده از این زاویه بود كه در واقع اینها چقدر برایشان مهم بود كه حاضر شدند این ظرفیتهای مكنون و پوسیده خودشان را نیز در درون وزارت اطلاعات و وزارت كشور بسوزانند.
آقای دكتر! در مورد دیدارهایی که بعد از انتخابات باآقایان رضایی، موسوی، کروبی و بویژه با آقای هاشمی رفسنجانی در قالب آن کمیته ویژه مجلس داشتید، برای ما بگویید، ایشان چه دیدگاههایی داشت؟ خود آقای هاشمی هم صریحا بحث تقلب را مطرح میکرد؟
-بله. خود آقای هاشمی قائل به این بود كه بالاخره یك اتفاقی افتاده كه اینها بحث تقلب را مطرح میكنند. بعد هم مصادیقی را ذكر میكرد. مثلا میگفت محسن رضایی آمده و گفته كه سی و دو میلیون نفر بیشتر شركت نكردند و تردید تقلب در هشت میلیون رای مابقی وجود دارد. یا مثلا آقای هاشمی میگفت آقای ری شهری آمده گفته كه یكی از كارمندهای ما، هفته قبل از انتخابات منزل پدرش اطراف قم رفته. بعد دیده باباش نیست بعد هم كه پدرش آمده، دیده سر انگشتش جوهری است. شناسنامهاش هم دستش است. پرسیده باباجان كجا بودی؟ روز پانزدهم خرداد یك هفته قبل از انتخابات، طرف برگشته گفته من یك رای به آقای احمدینژاد دادم، پنجاه هزار تومان گرفتم. این صحبت را وقتی وزارت اطلاعات و همچنین خود آقای ریشهری دنبال كردند، معلوم شد كه بیاساس بوده است. راجع به گفته سی و دو میلیون رای هم در دیداری که با آقای رضایی داشتیم سست بودن دلایل وی معلوم شد. راجع به سلسله دیدارهایی که با آقایان هاشمی رفسنجانی، موسوی، رضایی و کروبی داشتیم در جلسه سخنرانی دانشگاه امام صادق(ع) مواردی را ذکر کردم؛ولی اجمالاً باید بگویم ما این دیدارها را انجام دادیم تا اگر حرفی هست آن را بشنویم و اگر تضییع حقی صورت گرفته شده آن را پیگیری نمائیم. ولی بعد از پنج دیدار با این آقایان دریغ از یک کلمه استدلال یا دلیل درستی که بر پایه آن بتوان موضوع را پیگیری نمود. آنها فقط کلیگویی میکردند و ادعا مینمودند بدون اینکه دلیلی را ارایه کنند. البته در دیدار اول با آقای هاشمی، گفت که روز 23 خرداد 88 یعنی فردای انتخابات که هنوز نتایج اعلام نشده بود آقایان سید حسن خمینی، خاتمی و موسوی به دفتر ایشان در تشخیص مصلحت نظام رفتهاند و پیگیر ابطال انتخابات بودند و هم ایشان میگفت که مسیر قانونی را نیز قبول نداشتند که این جای تعجب و تاسف دارد چرا که آقای موسوی با شعار عمل به قانون وارد عرصه رقابت شده بود، با کمال تاسف برخی از این نامزدها و عناصر پیرامونی آنان آنقدر لجاجت به خرج دادند تا جایی که خیانت آنان محملی جدی برای دشمنان قسم خورده انقلاب قرار گرفت. اتهامات آقای کروبی و آقای موسوی و صدور بیانیههای خلاف واقع و اظهارنظرهای نادرست، کار را بهجایی رسانده که اینک پیوستگی و چسبندگی زیادی با ضدانقلاب پیدا کردند که بی شک علاوه بر ضرورت پیگیری قانونی، در پیشگاه خدا نیز شرمسار و معذب خواهند بود.
شما یکی از کسانی بودید که در اولین ساعات درگیری در کوی دانشگاه به آنجا رفتید. از خاطرات آن مقطع هم بگویید.
صبح روز دوشنبه بود كه از دانشگاه زنگ زدند كه سریع بیایید كه داخل كوی دانشگاه درگیری پیش آمده است. به نظرم ساعت 8 صبح بود. دكتر نادران از من زودتر خبردار شده بود. وقتی كه من رسیدم، او آنجا بود. خیلی هم به ما سخت گرفتند. جالب است؛ مدیریت كوی ما را راه نمیداد. همه متعجب شده بودیم. به هزار زحمت وارد شدیم. وضعیت به شدت ناگوار بود. تا نماز ظهر با دانشجوها صحبت می كردیم. آقای ابوترابی هم آمد. متوجه شدیم كه بخشی از دانشجوها را برده اند. همانجا با آقای احمدیمقدم و با معاونت اطلاعات ناجا صحبت كردم. همه به دنبال راهحلی بودند كه مشكل حل شود. همان جا بلند شدیم، رفتیم پلیس امنیت و بعد هم مقری كه دانشجویان را منتقل كرده بودند. دو گروه دانشجوها دستگیر شده بودند كه سر جمعش فكر میكنم حدود 138 دانشجو بودند. البته دو سه نفر آنها هم از بیرون كوی دستگیر شده بودند. همان شب بعد از 12 نیمه شب بود كه اتوبوس آمد و آنها را به كوی منتقل كرد. آقای رهبر هم برای استقبال آنها آمد. به نظرم همین اقدامی كه انجام شد و هماهنگیهایی كه در اوج آن شرایط بین نیروی انتظامی و دادستانی برای آزادسازی دانشجویان اتفاق افتاد، خیلی نكته مثبت و مهمی بود که در این میان نقش سردار احمدی مقدم بارز بود. بعدازظهر روز 25 خرداد بعد از آنكه ما میخواستیم از پلیس امنیت به مقری كه دانشجوها بودند برویم، از مجلس برای تشكیل كمیته ای از نمایندگان زنگ زدند. بحث شرایط بعد از انتخابات و بحث كوی را مطرح كردند. قبل از من آقایان عباسپور، كاتوزیان، جلالی، نادران و حاج آقای ابوترابی آنجا حضور داشتند. مسئول دفتر آقای لاریجانی با نظر ایشان همان جا احكامی را تنظیم كرد كه ما قضایای انتخابات را پیگیری كنیم. لذا پایه اولیه آن گروه بر اساس موضوع كوی دانشگاه شكل گرفت اما در ادامه کار وقتی برای آن در صحن علنی رای گیری شد، اكثریت بسیار بالایی به گروه رای دادند. ما دیدارهایی با آقایان موسوی، هاشمی، كروبی و محسن رضایی داشتیم. در آخر دیدارها دوباره با آقای هاشمی دیدار داشتیم كه البته نتایج چندانی به دست نیامد. در خصوص مسایل خاص کوی دانشگاه نیز با تشکیل کمیته پیگیری کننده در دانشگاه تهران که هم مدیریت و اساتید و دانشجویان بودند و هم از مجلس آقایان ابوترابی، نادران و بنده بودیم، موضوع پیگیری شد و چون بنده در بخش آزادی دانشجویان فعال بودم با سایر عزیزان وظیفه خودمان را انجام دادیم. البته در این کمیته دو نظر کلی بود؛ برخی از آقایان فقط به مسایل کوی، بعد از ورود نیروهای انتظامی توجه داشتند و آن را محکوم میکردند، ولی بنده علاوه بر محکومیت ورود و اتفاقات افتاده، میگفتم به زمینههای آن نیز توجه شود تا دیگر امثال این جنایات در خوابگاهها اتفاق نیفتد و با عوامل پیدا و پنهان آن برخورد شود.
یکی از دلایل خاتمه فتنه 88 بی گمان تدابیر داهیانه و خاص رهبرمعظم انقلاب بود، شما چه تحلیلی از نقش رهبری در مهار فتنه دارید؟
- نقش آقا در خنثی سازی این فتنه بینظیر بود و یکبار دیگر نشان داد که ولایت مطلقه فقیه چه نقش ممتازی در حفظ نظام اسلامی دارد. مقام معظم رهبری از نوروز 88 دعوت از مردم برای حضور در پای صندوقهای رای داشتند. شاید برای بعضیها كه واقعا افق دیدشان کوتاه است، این خواسته غیرقابل فهم بود؛ چرا که این عده شناخت درستی از مردم نداشتند. علاوه بر اینکه اهمیت موضوع حضور و شرایط ویژه كشور را درك نمیكردند، موضوع برای آنها محل سؤال بود. زیرا با تحلیل ناقص بعضی از دوخردادیها تحلیل میکردند. دوم خردادیها مدلی در جامعه ارائه داده بودند به این عنوان كه ما و اصولگراها یك اقلیت هستیم و اكثریت جامعه، اكثریت خاموشی هستند كه به دلیل ناراضی بودن از دولت بیشتر به سمت ما متمایل هستند. بنابراین مشاركت هر چقدر از 50 درصد بالاتر رود، ضریب اطمینانی برای پیروزی دوم خردادی ها خواهد بود. حالا در چنین فضایی مقام معظم رهبری فراخوان مشاركت برای حضور مردم در انتخابات می كردند. بعضیها با کوتاهی نظر، آن زمان این فراخوان را لااقل برای اصولگراها خطرناك می دیدند. اما آن چیزی كه برای نظام اهمیت داشت، یك حضور و مشاركت جدی بود. آقا دائما این را میخواستند. حضور 40 میلیونی در انتخابات لبیك ملت به فراخوان رهبری بود و بار دیگر عمق بینش و شناخت رهبر انقلاب را عیان نمود. نكته بعدی نكات و هشدارهایی بود كه مقام معظم رهبری در جهت ارائه شاخصها و ملاكها مطرح می كردند كه ایجاد زمینه و تحلیل میكرد. بعد هم كه در انتخابات آن اتفاقات تلخ رخ داد، آقا نقش ویژهای را ایفا كردند. رویکردی که پی گرفتند این بود كه اولا اگر كسی سؤالی دارد، حتما باید پاسخ سؤالش داده شود. اگر كسی حس میكند كه حقی از او ضایع شده، باید حتما به آن رسیدگی شود. هیچ وقت سابقه نداشت كه ایشان اینقدر با نماینده نامزدها و حتی خود نامزدها جلسه بگذارند. در جلساتی که گذاشته شد حرف آنان را شنیدند و بیان داشتند شما از مسیر قانونی اقدام كنید و ایشان در جهت بررسی و پیگیری حمایت میکردند. هم در دیدار با آقای موسوی، هم در دیدار نمایندگان ستادها، رهبری نظام به دنبال نشان دادن راه قانونی و اهتمام نظام اسلامی برای بررسی شکایات بود. جالب اینجاست كه در همان جلسه نماینده ستادها، آقای مهندس آخوندی از اعضای ستاد آقای موسوی بحث تقلب در آرا را وارد ندانست و گفت بحث ما مربوط به تخلفات قبل از انتخابات است. بعد از آن هم نماز جمعه، پیام فرمایشات مقام معظم رهبری در نماز جمعه كاملا شفاف بود. هم آنچه اثباتا بیان فرمودند و هم آنچه را نفی كردند كه عدهای به آن نپردازند و راه را باز كردند كه آنها از حداكثر ظرفیت نظام، در جهت احقاق حق خودشان بهره گیرند. اما متاسفانه با وجود همه این بزرگواری ها ما پاسخی جز لجاجت و یكدنگی ندیدیم. از طرفی واقعا آن بصیرت و آگاهی مردمی كار را به سمت و سویی برد كه این طمانینه و این امكانگذاری برای معترضین و نامزدهای معترض، منجر به یك روشنگری جدی در این عرصه برای مردم شد. محصولش هم این بود كه با این سرمایهگذاری كه مقام معظم رهبری فرمودند و هدایتهایی که در بزنگاهها فرمودند و توصیههایی كه داشتند، منشا بیداری و آگاهی بسیاری از افراد جامعه شد و نگذاشت دشمنان انقلاب به اهداف خود برسند. با وجود آن كه در این فتنه پیچیده حتی خیلی از آقایان و بزرگان مسئلهدار شده بودند، باز هم ایشان به لطف الهی انقلاب اسلامی را از این گردنه خطیر به سلامت عبور دادند و سربلندی بیشتری برای جمهوری اسلامی پدید آوردند. حضور مدبرانه ایشان و آگاهی كه در سطوح مختلف جامعه ایجاد كردند، به طوری كه حتی گاهی جلسه های خصوصی 20 تا 30 نفره میگذاشتند كه اگر كسی نكتهای دارد یا محل اعتراض و ابهامی وجود دارد، برطرف شود. حتی با برخی فضلای قم كه اطلاعات مختلف به ایشان میرسید و سئوال داشتند، جلسه میگذاشتند. آنها آمدند و صحبتهایشان را خیلی صریح بیان كردند. پاسخها را هم شنیدند كه خیلی مؤثر واقع شد. آقا در سطوح مختلف وارد شدند تا از این ابهامات گره گشایی كردند تا هم حق كسی تضیع نشود و هم فضای جامعه فضای شفافی شود. خدا هم توفیق داد و این كار به بهترین شیوه انجام شد. از طرفی در دوران فتنه اگر اشتباه و یا خودسری هم صورت میگرفت، حامی کسی که مظلوم واقع شده بود باز رهبر انقلاب بودند. بحث کهریزک و برخورد با جنایتی که انجام شده بود و دستور تعطیلی آن و پیگیری برخورد با عوامل موضوع و همچنین موضوع کوی دانشگاه و دستور برخورد با آن از این دست است. به هر حال دوره فتنه پیچیدگی خاصی داشت و در این میدان خیلی از خواص هم بودند كه پیروز شدند. بزرگان و عزیزان و مراجعی كه این پیروزی برایشان افتخاری شد، مثل حضرت آیتا... العظمی نوری همدانی كه حضور او در آن شرایط پیچیده و دفاعی كه از نظام جمهوری اسلامی كردند واقعا ارزنده بود، البته خیلی ها هم بودند كه متاسفانه مردود یا تجدید شدند. امیدوارم ان شاءا... انتخابات سال 88 و وقایع پس از آن، یك درس بزرگی باشد برای آینده و یك مزیت آن هم مصونیت سازی برای صحنههای پیش روی انقلاب باشد.
آقای دكتر ممنون از وقتی كه در اختیار ما قرار دادید.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، آیت الله سید احمد علمالهدی امام جمعه مردم مشهد در جمع عاشورائیان تهران طی سخنانی مقام ولایت فقیه را یكی از محوریترین نظام ارزشی كشورمان دانست و گفت: ایثارگری و دلاوریهای شما مردم دلاور مهر نومیدی و یاسی است كه برای همیشه بر دلها و مغزهای نابهكار ضد این نظام و ضد این انقلاب بر سراسر كره زمین میزند.
وی افزود: اجتماع باشكوه امروز شما مردم كه كیفیتی زاید الوصف دارد تداعی كننده بنیان مرصوص جریان حاكمیت الله و حاكمیت ولایت بر این جامعه شماست و نوید این حقیقت را به دنیا اعلام میكند كه این پایداری در ثبت حمایت از ولایت زمینه اصلی را مهیا ساخته تا صاحب اصلی از پشت پرده ظاهر شود و زمینه فرج ایشان را دقیقا آماده كند.
امام جمعه مردم مشهد همچنین تاكید كرد: امروز در برابر تمام كوششها و تلاشهای شیطانی جریانهای ناپاك داخلی و خارجی آخرین سخن و كلام از منطق شما مردم دقیقا باید اعلام شود؛ جریان واقعیت تجمع و اجتماع و حضور جریانهای سیاسی بر عرصه امت اسلام در منطق قرآن نیز به دو جریان استناد دارد یعنی همه تجمعات و همه احزاب همه تشكلها و جریانهای سیاسی در بستر دو جریان حزب الله و حزب الشیطان قرار دارد.خداوند در قرآن هم جریان حزب الله را و هم جریان شیطان را مشخص كرده است.
وی با تفسیر برخی از آیات قرآن بر ولایت امر تاكید كرد و گفت: ولایت پذیری از امیرالمومنین امام علی امروز برای ما امكان پذیراست اما چگونه باید ولایتپذیر ایشان باشیم آیا این جز معنی ولایت فقیه زمان دارد. مگر ولایت امیرالمومنین به ائمه تا امام زمان منتقل نشد؟ اجرای امامت امام زمان در میان ما مردمی كه دسترسی به امام زمان نداریم بر حسب توضیح و نامه شریف خود ایشان ولی فقیه و مجتهد جامعالشرایط است. وی افزود: اگر كسی امروز ولی فقیه را پذیرا نباشد ولایت امام زمان را پذیرا نیست. اصل ولایت فقیه همان اصل امامت است و مخالفت با اصل ولایت فقیه مخالفت با اصل امامت است.
عضو مجلس خبرگان رهبری تصریح كرد: مجلس خبرگان رهبری 20 سال پیش با 80 درصد آرا مقام معظم رهبری را انتخاب كردند اما در آخرین اجلاس خبرگان كه چند ماه قبل برگزار شد تمام خبرگان 80 و چند مجتهد عادل و نماینده مردم 100 درصد رای دادند كه روی كره زمین گزینه و مصداقی جز حضرت آیت الله خامنهای وجود ندارد.
آیتالله علمالهدی در ادامه سخنان خود در جمع عاشورائیان تهران اظهار داشت: امروز در زمین بر حسب اعلام خداوند در آیه 53 سوره مائده حزب الله كسی است كه ولایت ولی امر مسلمین را پذیرفته باشد و حزب شیطان كسانی هستند كه شیطان از پشت سر آنها را هدایت كند و هر طرف كه میخواهد ببرد و امام فرمود كه شیطان بزرگ امروز آمریكا است و كسانی كه به فرمان آمریكا گوش دهند حزب شیطان هستند.
وی افزود: كسانی كه دشمنی با خدا و رسول خدا میكنند از حزب شیطان هستند و دشمنی با رسول خدا امروز دشمنی با مظهر رسول خدا یعنی ولی فقیه است زیرا ولی فقیه مظهر رسولالله است و هركس با او بجنگد از حزب شیطان است. با این معیار قرآن در جامعه ما هم حزبالله معلوم شد و هم حزب شیطان.
آیتالله علمالهدی در بخش دیگری از سخنان خود تاكید كرد: امروز ولایتپذیر رهبری حزب الله است و دشمن رهبری حزب شیطان است وجنگ حزبالله و حزب شیطان در عرصه امت ما ظهور و بروز پیدا كرده است و این جنگ جنگ قطعی و صریح است.
وی خطاب به شركتكنندگان در تجمع عاشورایی تهران گفت: شما امروز جمع شدهاید تا تكلیف جبهه حزبالله در برابر حزبشیطان مشخص شود و من به سران فتنه اعلام میكنم كاری كه شما شروع كردهاید از بغی به محاربه رسیده است و كسانی كه بغی میكنند عذاب خدا به آنها خواهد رسید، شما حركت خود را با بغی آغاز كردید یعنی مطالبه ناحق و مقام معظم رهبری شما را به حق دعوت كردند ولی همچنان بر طبل ابطال انتخابات كه ناحق بود كوبیدید.
وی ادامه داد: بقی شما بستر را آماده كرد تا جریانهای كفر حركت خود را علیه نظام شروع كنند و در روز عاشورا بغی شما به محاربه انجامید. حركت روز عاشورا دقیقا محاربه بود و شرط محارب این است كه مسلحانه حركت كند.
عضو مجلس خبرگان رهبری در ادامه خاطرنشان كرد: فرمانده حرمتشكنی روز عاشورا منافقین بودند. زیرا شعارهایی كه آنان از روز 16 آذر در سایتهای خود گذاشته بودند در روز عاشورا سرداده شد وعدهای هم سرباز منافقین در روز عاشورا شدهبودند و هركس با منافقین اعلام همكاری كنند محارب و مهدورالدم است.
نماینده مجلس خبرگان رهبری در ادامه سخنان خود خطاب به سران فتنه تاكید كرد: این جمعیت میلیونی اعلام میكند از آنجا كه رهبری برای شما راه توبه را باز گذاشتهاند، در یك ضرب الاجل كه باید دستگاه قضایی تعیین كند، شما باید توبه كرده و به دامن مردم و رهبری بازگردید و اگر این كار را نكنید محارب هستید و این مردم و نظام با شما به عنوان محارب برخورد میكنند.
این سخنان علم الهدی با شعارهای "منافق بیحیا اعدام باید گردد "، تجمع كنندگان همراه شد.
علم الهدی خطاب به مردم اظهار داشت: متولیان نظام و مسئولان وظیفه دارند كه اقتدار نظام را در عرصههای بین المللی حفظ كنند چرا كه ما نظام مقتدری داریم كه در روی كره زمین مقتدرترین نظام است و به همه تجهیزات و امكانات و توانمندیهای نظامی و انتظامی مجهز است و میلیونها انسان پشتیبان این نظام هستند.
وی با تاكید مجدد بر اینكه نظامی با این اقتدار بر روی كره زمین وجود ندارد، خاطر نشان كرد: مسئولان اقتدار نظام یعنی دستگاه های امنیتی، نظامی و قضایی مسئولند اقتدار این نظام و هیبت آن را حفظ كنند.
نماینده مجلس خبرگان در ادامه با بیان اینكه ولایت فقیه اصل محوری نظام جمهوری اسلامی است گفت: این مملكت زیر چكمه 40 هزار مستشار خارجی و در دستهای رژیم ستمشاهی بوده است و این مردم با سینههای خشك به استقبال گلولههای داغ رفته و خون دادند تا ولایت فقیه را حاكم كنند، آن وقت یك مشت گوساله و بزغاله به ولایت فقیه توهین كنند؟
علم الهدی افزود: امروز در انتهای فلات آفریقا، در لابه لای جنگلهای آمازون و در اقصی نقاط جهان اگر یك مسلمان كه قلبش برای اسلام میتپد، بخواهد مظهری از فدائیان پیامبر در جنگ بدر و احد به یادآورد، منظره شما مردم در نظرش مجسم میشود.
وی خطاب به مردم ادامه داد: شما منزلت و مقام والایی دارید و با این وفاداری و فداكاری به موقعیتی رسیدهاید كه امیرالمومنین علی (ع) به شما افتخار میكند و خطاب به شما میگوید اگر آن روز من تنها بودم و دستم را بستند و عزیزترین عزیزانم را در مقابل چشمم كتك زدند، امروز این همه فدایی و ایثارگر در راه من وجود دارد.
این سخنان علم الهدی با شعارهای "ما اهل كوفه نیستیم علی تنها بماند "، همراه شد.
این نماینده مجلس خبرگان رهبری ادامه داد: از امیر المومنین علی (ع) و زهرا (س) آن روز یك نواده باقی مانده و سایهاش بر سر ما افتاد و ما میگوییم كه یا رسول الله این مردم این نواده باقی مانده علی (ع) و زهرا (س) را اینگونه روی دست گرفتند و خون خود را به او تقدیم میكنند.
این سخنان علم الهدی نیز با شعارهای "خونی كه در رگ ماست هدیه به رهبر ماست "، همراه شد.
علم الهدی در ادامه سخنان خود خطاب به مردم حاضر با تاكید بر اینكه شما باید بدانید جنگ، جنگ نرم است و جنگ نرم فضای كشور ما را گرفته است تاكید كرد: سربازان جبهه دفاع در برابر جنگ نرم، شما برادران و خواهران هستید لذا باید جنگ را جدی بگیرید و تهاجم دشمن را قطعی بدانید و خود دشمن را هدف قرار دهید.
وی با تاكید بر اینكه نباید انفعالی برخورد كنیم، تصریح كرد: درست نیست كه مزدور ناپاك جیره خوار دشمن دست به جنایت سخیف بزند و ما انفعالی برخورد كنیم، بلكه بایستی ابتكار عمل دست خودمان باشد و اینگونه نباشد كه یك عده دست به عثمان كشی زده و موج سواری كنند.
این نماینده مجلس خبرگان با بیان اینكه افرادی كه در برابر نظام و ولایت ایستادند منفور و مطرود همه هستند، خاطرنشان كرد: این افراد با هر سابقه، ژست و قیافهای از نظر مردم ناپاكترین و منفورترین اند اما اگر شعارهای شما متوجه اشخاص شود، شخصیت شما و شعارتان را پایین میآورد بنابراین باید در شعارها اشخاص را رها كنیم چرا كه جنگ ما در دنیا با ضد ولایت فقیه و استكبار است و بایستی جبهه را فراموش نكنیم.
پس از این سخنان علم الهدی، مردم یكپارچه شعار "مرگ بر ضد ولایت فقیه "، سر دادند.
علم الهدی در ادامه به ذكر خاطرهای از امام راحل پرداخت و گفت: روزی در محضر مقدس امام (ره) نشسته بودیم و ایشان با جمعی از علما مشغول صحبت بودند. یك عدهای از بسیجیان در داخل حسینیه جماران حضور پیدا كرده بودند تا امام را زیارت كنند و سپس به جبههها بروند. این جلسه امام (ره) با علما مقداری طول كشید و بسیجیان منتظر ماندند و در این بین شعارهایی با مضمون انتظار ورود امام به حسین جماران سر دادند. صدای شعار كه بلند شد احساس كردیم امام منقلب شدند. امام راحل به قدری قوی بودند كه یا احساساتی نمیشدند و یا كسی نمیتوانست ژست احساساتی شدن امام را درك كند اما امام راحل در این موقع صورتشان برافروخته شد و ساكت شدند و بعد از مدتی امام (ره) سرشان را بلند كردند و گفتند اگر 10 تا از اینها خدمت امیر المومنین (ع) بودند حق علی (ع) را نمیگرفتند. اگر بعد از شهادت یاران امام حسین (ع) 100 تا از اینها بودند امام حسین (ع) با این وضعیت به شهادت نمیرسیدند.
این نماینده مجلس خبرگان خطاب به بنیانگذار كبیر انقلاب اسلامی گفت: ای امام بزرگوار شما 20 سال است كه از بین ما رفتید اما نفوذ و معنویت و قدرت تربیتی شما در نسل این امت كه بسیاری از جوانها شما را از نزدیك ندیده و از طریق صدا و سیما شما را درك كردهاند، میلیونها انسان را در راه حمایت از ارزشی ترین اندیشه شما كه ولایت فقیه است اینچنین به میدان آورده و این فداكاریها و وفاداریها و قهرمانیها از سر نفوس معنوی شما در دل امت است.
علم الهدی ادامه داد: این نفوس معنوی امام خمینی راحل است كه دژ اسلام را در برابر كفر و دژ حزب الله در برابر حزب شیطان این طور قوی ساخته است.
وی افزود: اما دلها میسوزد از اینكه مردم در سایه پر بركت مقام معظم رهبری از تبار امام حسین (ع) این طور دفاع میكنند اما وقتی ابی عبدالله (ع) نوای هل من ناصر ینصرنی سر میدهد به صورت مبارك ایشان سنگ میزنند.
این نماینده مجلس خبرگان در انتهای سخنان خود گفت: خدایا به مظلومیت ابا عبدالله این مردم به پا خواسته از مرد و زن با شهدای كربلا و سپاه سید الشهداء در سرزمین عاشورا ملحق و محشور بفرما. این وفاداری امت را در دفتر مرسوس مولایمان امام زمان (عج) به عنوان فداكارترین سربازان ثبت و ضبط بفرما.
دیدارهای نوروزی میرحسین موسوی و همسرش زهرا رهنورد و همچنین مهدی كروبی و افرادی همچون مصطفی تاجزاده با خانواده شیوا نظرآهاری در حالی است كه سوابق گروهكی و ارتباطات گسترده وی با منافقین به اطلاع سران فتنه رسیده بود.
به گزارش رجانیوز، شیوا نظر آهاری 26 ساله است و در سال 1382 همکاری خود را با گزارشگران حقوق بشر آغاز كرد و با افرادی همچون حسن اردشیر زارع زاده و سعید کلانکی آشنا شد.
نظرآهاری در ادامه فعالیتهای خود با عناصر فعال پوششی گروهک منافقین ارتباط برقرار می کند و از طریق ایمیل، اخبار و اطلاعات داخل کشور را برای بهره برداری گروهک منافقین ارسال می کند. وی با هدایت گروهک منافقین در سال 1382 اقدام به تأسیس انجمن زنان تارا و همچنین جبهه متحد دانشجویی كرد.
وی همچنین از سال 1384 به ارتباطات خود به صورت مستقیم با سر پل گروهک منافقین ارتباط داشته است.
براساس این گزارش، فعالیت های وی در این کمیته به شرح زیر است:
1- ارتباط گیری با سرپل گروهک منافقین از طریق تلفن و اینترنت و جمع آوری اخبار و اطلاعات از زندانیان و ارتباط گیری با خانواده های آنان و ارسال برای گروهک منافقین.
2- ارتباط با رسانه های خارجی از سال 83 تا قبل از دستگیری و شانتاژ علیه جمهوری اسلامی ایران با انتشار اخبار کذب
3- جمع آوری اطلاعات متهمین نفاق از داخل زندان و ارسال به سایتهای خارجی و سرپل های گروهک
4- جمع آوری اطلاعات از معدومین گروهک تروریستی نفاق از جمله اعضای تیم های تروریستی این گروهک، و ارسال به سایتهای خارجی و گروهک منافقین به منظور محکوم کردن نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران
5- عضو هیأت مؤسس، دبیر سابق و سخنگوی فعلی کمیته گزارشگران به اصطلاح حقوق بشر و دفاع از زندانیان سیاسی.
6- حضور در تجمعات غیرقانونی و اغتشاشات اخیر در تهران در تاریخ 23/4/88، 13/7/88، 16/9/88 و ارسال اخبار متعدد به گروهک منافقین و رسانه های خارجی
7- تشویق و ترغیب دانشجویان و جوانان جهت حضور در تجمعات و اغتشاشات تهران
8- تهیه لیست اسامی کشته شدگان از اول انقلاب تاکنون برای گروهک منافقین و شانتاژ علیه جمهوری اسلامی ایران
9- اخذ وکیل برای زندانیان با رهنمود نفاق و تخلیه وکلای مزبور در راستای دستیابی به اطلاعات درون پرونده قضایی متهمین و ارسال برای منافقین و سوخت و سوز روش های اطلاعاتی
نظرآهاری که چندین بار دستگیر و با اخذ تعهد و رأفت اسلامی آزاده شده بود نهایتاً و با عنایت به مستندات فراوانی مبتنی بر ارتباط با گروهک بازداشت شد.
وضعیت نظرآهاری و اسناد انکارناپذیر ارتباط وی با گروهک نفاق در رسانه های جمعی اعلام شده است و با این حال، موسوی و كروبی در منزل وی حاضر شده اند.
موسوی و كروبی همچنین سال گذشته پس از اعدام دو تن از متهمان انجمن پادشاهی كه در بمبگذاری فروردین 87 حسینیه كانون رهپویان وصال نقش مستقیم داشتند، نسبت به این اقدام اعتراض كردند.
دو كتاب كاریكاتور "جنبش سبز مخملی" و مستند پژوهشی "شورش اشرافیت بر جمهوریت" در تبیین طنزگونه و دیگری مستند و تحلیلی فتنه پس از انتخابات سال گذشته در نمایشگاه كتاب عرضه شده و مورد استقبال بازدیدكنندگان قرار گرفته است.
به گزارش رجانیوز، كتاب جنبش سبز مخملی حاوی كاریكاتورهایی از مازیار بیژنی است. در این كتاب آمده است:
«پرونده انتخابات دهم در حالی بسته شده که جناح شکست خورده در طول دوره دولت نهم از همه ی ظرفیت های نرم و سخت خود برای بازگشت دوباره به عرصه قدرت استفاده کرده بود.
این جناح شکست خورده که طیف وسیعی از احزاب و گروههای سیاسی داخل و خارج نظام را شامل می شد آن چنان ماکیاولیسم را در عرصه سیاست نهادینه کرده بود که حتی از جاسوسی برای کشورهای غربی در پرونده هسته ای نیز ابایی نداشت. در شرایط بحران اقتصاد جهانی و وضعیت شکننده اقتصاد کشور که حاصل مدیریت 16 ساله طیف مورد اشاره بود با وارد و خارج کردن پول به بازارهای مختلف یک روز موجب افزایش قیمت مسکن می شدند و روز دیگر بازار مواد غذایی را دستخوش تغییرات میکردند. اما همه این رفتارها در مقابل رفتارشان در حوزه رسانه قابل چشم پوشی بود.
سنگینترین عملیات روانی و تخریب در طول چهار سال به کار گرفته شد و حاصل آن رقم غیر قابل باور سی و نه هزار مورد سیاه نمایی علیه دولت در حوزه رسانه بود.
با نزدیک شدن ایام انتخابات، هجمه های تبلیغاتی روندی صعودی به خود گرفت و صرف هزینه های سرسام آور تبلیغاتی که منشایی جز بیت المال و منابع لایزال نفتی مملکت نداشت در راستای اجرای دستورات جین شارپ تئوریسین انقلابهای مخملی قرار گرفت. استفاده از نماد رنگی یکی از آن دستورات بود که پیشی گرفتن آرای مهندس موسوی در تهران را سبب شد و موج سبزی به راه انداخت تا علاوه بر کارکرد انتخاباتی کارکردهای پسا انتخاباتی و توهمی نیز داشته باشد. و اینچنین بود که موسوی به بادکنکی تبدیل شد که آرام آرام بالا می رفت. اما چه سود که در شب مناظره، احمدی نژاد یکی از استوانه های نظام را به این بادکنک بست و بادکنک موسوی به قعر دره مقبولیت سقوط کرد.
اصلاح طلبانی که روزی برای بالا کشیدن خود پا بر روی همه ی استوانه های نظام می گذاشتند حق داشتند پس از مناظره به مرز انفجار برسند، چون تمام رشته های چهار ساله خود را پنبه می دیدند. وقتی سونامی احمدی نژاد به راه افتاد نه مناظره موسوی با "مفرد مذکر غایب" در حضور کروبی به جایی رسید و نه کاری از دست "ننه جون" کروبی برآمد و اگر چه تهران هنوز سبز پوش به نظر می رسید اما سراسر ایران معتقد بودند که رنگ سبز در کنار سفید و قرمز معنی دارد و نباید پرچم کشور را تکه تکه کرد.
اما پس از انتخابات بالاخره انفجار اتفاق افتاد و موج سبز به کار آمد تا دستورات جین شارپ همچنان راهنمای عمل کسانی قرار گیرد که به نام جمهوریت، جمهوریت نظام را نشانه رفته بودند غافل از اینکه هجمه به جمهوریت و بی اعتنایی به رای مردم علاوه بر ظلم به خود، ظلم به مردم نیز هست و "الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع ظلم".
غفلت کودتاچیان مخملی اما فقط از حق نبود بلکه آنان از باطل نیز غفلت کردند و در حالیکه که از دستورات اساسی براندازی نرم، "عدم خشونت" و "عدم آسیب رساندن به اموال عمومی" بود اینان پایتخت را فردای انتخابات در آتش انفجار خود سوزاندند و هیچ سطل زباله، اتوبوس، کیوسک تلفن و ایستگاه اتوبوسی در محدوده خیابان ولیعصر و فاطمی در امان نماند و دامنه این عدم "آسیب به اموال عمومی" در روزهای بعد به خودروهای سواری، موتورسیکلتها و مساجد نیز رسید و در نهایت دهها میلیارد تومان خسارت به تهران نتیجه این "عدم آسیب به اموال عمومی" بود.
در حوزه "عدم خشونت" نیز مانند حوزه قبل دستاوردها قابل توجه بود و آمار بیش از ده کشته و صدها زخمی در میان نیروهای امنیتی نشان دهنده عمق لطافت و عدم خشونت جنبش سبز است.
اینچنین بود که گرگ صفتان عالم پس از حماسه باشکوه حضور 85 درصدی مردم قصد زهر کردن آن در کام ملت را داشتند و " كارى كه در داخل، ناشیانه از بعضى سر زد، اینها را به طمع انداخت، خیال كردند ایران هم گرجستان است (!) یك سرمایهدار صهیونیست آمریكائى چند سال قبل از این، طبق ادعاى خودش كه در رسانهها و در بعضى از مطبوعات نقل شد، گفت من ده میلیون دلار خرج كردم، در گرجستان انقلاب مخملى راه انداختم؛ حكومتى را بردم، حكومتى را آوردم. احمقها خیال كردند جمهورى اسلامى، ایران و این ملت عظیم هم مثل آنجاست."مقام معظم رهبری 29/3/88
مجموعه حاضر تلاشی است جهت به تصویر کشیدن فعالیت احمقانه عده ای برای اجرای 198 دستور انقلاب مخملی که از سوی پدر کودتاچیان مخملی در جهان یعنی جین شارپ صادر شده است.»
همچنین حسین قدیانی در مقدمه این كتاب كه به تجلیل از مازیار بیژنی اختصاص دارد، مینویسد:
«سخت است مقاله نوشتن، بدون آنکه از کلمهای، جملهای، حتی حرفی استفاد کنی.
از این کار سخت، مازیار بیژنی به سهولت برآمده است و بدون هیچ حرفی و کلمهای مقالات بلند بالا مینویسد. نمکی که در قلم او هست، از کاریکاتورهایش، مقالههای تأثیرگذار ساخته، پس بر مخاطب خرده نباید گرفت که چرا وقتی چشم بر کارهای بیژنی میدوزد، انگار دارد مقاله میخواند. میاگین زمان توقف برای فهم یک کاریکاتور آن طور که نخبگان این رشته ادعا کردهاند، پنج ثانیه است. مخاطبان طرحهای بیژنی اما این زمان را برای فهم آثار دقیق و عمیق او ناچیز میدانند. کاریکاتورهای او البته ثقیل و دیر فهم نیست و شاید در ثانیهای مراد و منظور خود را به مخاطب نشان دهد اما سخن بر این است که بهراحتی و بیتعمق نمیتوان کاریکاتورهای او را تورق کرد.
آیا میتوان کاریکاتور یک کاریکاتور را کشید؟ بیژنی در این کتاب زور خود را زده تا نشان دهد که کودتای مخملی در واقع کاریکاتوری از انقلاب اسلامی بوده است نامبرده در فصل اول مردان خاصی (!) را به تصویر کشیده که در حوادث پیش از انتخابات برای اثبات استقلال و آزادگی خود به بزرگانی چون جرج سوروس، جینشارپ و مایکل لدین آویزان شدند و دستور العملهای علمی آنها را نکته به نکته مو به مو به اجرا درآوردند. در بخش دوم نیز نشان داده که مردان نرم (!) قصد داشتند تا در چارچوب قانون اساسی، نظام جمهوری اسلامی را با یک کودتای چرب و نرم (!) براندازی و موجود ناقص الخلقهای بنام جمهوری ایرانی را جایگزین آن کنند. سرانجام این نوزاد مبارک و میمون (!) در وضعیتی بحرانی برای جلوگیری از سقط جنین (!) طی یک عمل سزارین ضربتی و با مساعدت دستهای داخلی و خارجی بیرون کشیده شد ولی با کمال تأسف و ناباوری مشاهده گردید که نوزاد بیچاره مدتهاست که در شکم مادر سقط شده است (!)
نثار روحش سه سوت و یک کف مرتب اهدا کنید.»
همچنین كتاب «شورش اشرافیت بر جمهوریت» كه به تازگی روانه بازار كتاب شده از نخستین كتابهایی است كه به موضوع انتخابات دهم ریاست جمهوری و حوادث پس از آن بهصورت تحلیلی و مستند میپردازد. نویسنده و ناشر این كتاب حمیدرضا اسماعیلی است.
در این اثر كه از 9 فصل تشكیل یافته، تلاش شده است ریشههای ایدئولوژیك، سیاسی و اجتماعی حوادث پس از انتخابات بررسی شود. فصل نخست این كتاب به بررسی ایدئولوژی منازعهجوی به كار رفته در جریان فتنه میپردازد. در این فصل به راهبردهای سیاسی جبهه دوم خرداد در طول دهه گذشته اشاره میشود و به تبیین ارتباط آنها با تولید خشونت سیاسی در سطوح مختلف جامعه و حكومت میپردازد.
همچنین مراکزی عرضه کننده کتاب در نمایشگاه کتاب به شرح زیر زیر است:
بوستان کتاب، سوره مهر، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، کیهان، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران، انتشارات نور و سروش.
نیمه پنهان؛ بازخوانی نقش هاشمی رفسنجانی در وقایع پس از انتخابات
اکنون به سبب همه خطاهای بزرگ و کوچک سردار سازندگی،آن ذهنیت مثبت که او را در دل مردم زنده نگه می داشت از دست رفته است/به هر حال ادامه تحرکات در قالب مناسبتهای پیش رو، ادامه مخالفت با ولایت، سقوط در دره بی اعتمادی، پیاده شدن از قطار نظام، حمایت از قانون جنگل و هرج و مرج زایی، عبور از هنجارها و منفور ملت شدن است.
|
مهدی هاشمی فرزند حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در واکنش به حکم جلب خود، بیانیهای صادر کرد . |
رضایی سخنان نماینده خود در اولین جلسه بعد از انتخابات با رهبری را نظر شخصی وی دانست و به این ترتیب از زیر بار آن سخنان شانه خالی کرد. او در مورد اظهارات دانش جعفری در جلسه معروف نمایندگان کاندیداها با رهبری گفت:«من زمان و فرصتی برای اینكه به دانش جعفری بگویم در دیدار خدمت حضرت آقا چه بگوید، پیدا نكردم؛ بنابراین ایشان هرچه كه گفتند از جانب خودشان بود.» | |
در ایام پایانی سال بود که گزارشی به قوه قضائیه رسید و از سفر قریب الوقوع مهدی هاشمی در تعطیلات نوروزی به ایران حکایت داشت. به دنبال این گزارش مأمورینی در فرودگاه تهران و کیش مستقر شدند و رسماً و کتباً به آنها اعلام شد که در صورتی که مهدی به ایران وارد شود، باید به دادسرای تهران معرفی شود |
مهدی هاشمی با پدر خودهاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در ایام نوروز در جزیزه کیش دیدار داشته است |
|
تفسیر آیه "افك" از نگاه استاد مطهری: شایعه را دفن كنید! در هر جامعهای یكی از بزرگترین خطرها این است كه صفوف مشخص نباشد، افراد مؤمن و افراد منافق همه در یك صف باشند. تا وقتی كه اوضاع آرام است، خطری ندارد. یك تكان كه به اجتماع بخورد، اجتماع از ناحیهی منافقین، بزرگترین صدمهها را میبیند. لهذا به واسطهی حوادثی كه برای جامعه پیش میآید، باطنها آشكار میشود |
نقدی بر مبارزه با مفاسد اقتصادی: تکلیف مدیران موروثی چه می شود!!! در انتخابات دوره دهم، رئیس جمهور محترم شعار مبنی بر شکستن حلقه های مافیای قدرت و ثروت و به کار گیری نیرو های ارزشی مطرح کردند و در عمل نیز تغییراتی به صورت نسبی آن هم در سطوح بالای مدیریتی انجام شد که آن هم مطلوب واقع نشد و چرخش مدیریتی دیگری صورت گرفت. |
رکورد دار چند شغلی: لیست کاملی از 17 شغل اسفندیار رحیم مشایی تا به امروز لیست کامل مسئولیت ها و سمت های اسفندیار رحیم مشایی که در طول عمر دولت نهم و دهم به وی داده شده را به معرض دید مخاطبان قرار می دهد و قضاوت در مورد این سوال که« براستی یک فرد چه میزان توانایی و تخصص برای فعالیت در مسئولیت های مختلف دارد؟» را به عهده خود مخاطبان می گذارد. |
نقدی بر مواضع اخیر هاشمی: آقای هاشمی در دامان انقلاب باقی بمانید آیا حق مردمی که برای برپایی این نظام از جان و مال خود دریغ نکردند و عده ای در پناه سکوت علنی و تشویق های پشت پرده آقای هاشمی تمام سعی خود را برای به چالش کشیدن نظام مقدس اسلامی به کار بردند و تنها با یک جلسه سخنرانی در مجلس خبرگان و حضور در بیت رهبری، ادا می شود؟ |
25 مارس 2010- مسجد الاقصی: تصاویر تكان دهنده از تحركات رژیم صهیونیستی برای تخریب مسجد الاقصی روزنامه و سایتهای رژیم صهیونیستی به صراحت گفته اند در تاریخ 25 مارس هیکل سلیمان بر مکان مسجد الاقصی قرار خواهد گرفت و زلزله ای را بین 16 تا 24 مارس پیش بینی کرده اند که موجب تخریب مسجد الاقصی خواهد شد. هیکل سلیمان نیز از سالها پیش توسط گروههای تندروی صهیونیست ساخته شده است و تنها منتظر تخریب مسجد الاقصی هستند تا آن را منتقل نمایند. |
وقتی عبدالعلی می شود مفسر قرآن+ زندگی نامه +عکس کفگیرشان آنقدر به ته دیگ خورده است که دیگرحتی شیخ یوسف صانعی هم برایشان تفسیر قران نمی گوید ، و بندگان آمریکا که هنوز در فکر مردم فریبی و دروغ گویی هستند از عبد العلی بازرگان برای تفسیر قران دعوت می کنند و باهیجان وصف ناشدنی توهمات ذهنی اورا به جای تفسیر قرآن مجید منتشر می کنند |
طنز نوشته: احتمال تقلب در انتخابات عراق در پی برگزاری انتخابات عراق كه با حضور چشم گیر شهرواندان عراقی در حال برگزاری است، شخصی به نام جعلی« المیر الحسین الموسوی» از احتمال تقلب در انتخابات عراق، شدیدا اظهار نگرانی كرد. |
نامه طلبه ای بسیجی به مهندس ضرغامی: پیشنهادی برای کنترل و اصلاح چهارشنبه سوری پیشنهاد می شود چهارشنبه آخر سال از سوی رسانه ملی به جای «چهارشنبه سوری» به عنوان «چهارشنبه انتظار» نامیده شود. و در آخرین شب چهارشنبه سال تمامی اهالی این مرز و بوم به دعوت رسانه ملی دست به دعا جهت ظهور آخرین منجی در آستانه سال جدید بردارند. |
نظر آیت الله صافی گلپایگانی دربارة چهارشنبه سوری: مراسم خرافی چهارشنبه سوری،مناسب با شأن و معرفت مردم مسلمان ایران نیست فرهنگ چهارشنبه سوری، فرهنگ ضد حجاب، فرهنگ به اصطلاح ملّی گرایی، مبارزه با مدارس دینی، فشار شدید آمریکا برحکّام آژانس بین المللی انرژی اتمی علیه ایران اسلامی، اوضاع فلسطین و افغانستان و عراق و ده ها مسائل دیگر، همه حرکت در خط استیلا برعالم اسلام و محو مدنیّت آن می باشد و همه در یک مسیر قرار دارد. |
به بهانه ی 8 مارس( 17 اسفند) روز بین المللی زن: تاریخ مصرف داروی بیهوش كننده فمینیسم گذشته است! زنان خوش خیال غرب چند قرن قبل به خود آمدند و جنبشی را در راستای احقاق حقوق پایمال شده ی خود به راه انداختند. حق رای از اولین خواسته های زنان غربی بود. همان حق رایی که در 1400 سال پیش به عنوان حق مسلم زن مسلمان تبین شده بود. بیعت دومین مردم یثرب با پیامبر در عقبه که پیش از هجرت روی داد و بیعت های بعدی که به دستور خداوند بود(ممتحنه/ 12) گواه حق رای زن مسلمان است. |
حجت الاسلام شریفی - موج فتنه: شیوه های در امان ماندن از گردباد فتنه یكی از نخستین كارهایی كه لازم است در برخورد با فتنه و كور كردن چشمان آن صورت گیرد، جدا كردن صف «فتنه زدگان» از «فتنه گران» است. بسیاری از كسانی كه در جبهه فتنه قرار دارند، فریفته شعارهای زیبا و فریبنده سران فتنه می شوند. آنان را نباید خیلی سرزنش كرد و نباید همه افرادی را كه در جبهه فتنه قرار دارند به یك چوب راند. |
وقتی در جنگ صفین قرآنها بر سر نیزهها رفت نمونه عالی بیبصیرتی در یاران علی(ع) مشاهده شده و آنها گفتند كه ما بر روی قرآن شمشیر نمیكشیم. |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
خبرگزاری فارس: رسایی در واكنش به تشكیل پرونده برای مهدی و فائزه هاشمی، این سؤال را كه چطور پرونده افرادی چون بهزاد نبوی، تاجزاده، ابطحی، عطریانفر و ... در هفته اول انجام و آنها بازداشت شدند، اما پرونده اینها علی رغم مستندات حضور در اغتشاشات تاكنون به درازا كشیده است، را مطرح كرد.
به گزارش خبرگزاری فارس، حمید رسایی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در واكنش به اظهارات مرتضی بختیاری وزیر دادگستری مبنی بر تشكیل پرونده برای مهدی و فائزه هاشمی، یاداشتی را در سایت شخصی خود به شرح زیر منتشر كرده است.
چند روز قبل در مصاحبه ای اعلام كردم كه با توجه به عدم پیگیری موضوع عملكرد مهدی و فائزه هاشمی در دستگاه قضا، نمایندگان مجلس قصد دارند تا با طرح سئوالی از وزیر دادگستری، تعلل در این خصوص را بررسی كنند. در همان مصاحبه هم اعلام كردم كه در حقیقت این سئوال از دستگاه قضاست و نه از وزیر دادگستری.
واقعیت این است كه نحوه برخورد دستگاه قضا با پرونده مهدی و فائزه هاشمی به موضوعی كلیدی برای حیثیت این دستگاه در افكار عمومی تبدیل شده. بدیهی است كه مقاومت های بسیاری نیز در برابر این رسیدگی صورت می گیرد. شاید به همین دلیل است كه هر بار پس از اعلام موضعی از سوی نهادهای مردمی و شخصیت های سیاسی، شاهدیم كه این سوژه تكانی می خورد و چند متر جلوتر می رود. در طول این مدت همچنین جریانات دانشجویی و شخصیت های بسیاری نسبت به عدم رسیدگی پرونده مهدی و فائزه هاشمی اعتراض كردهاند.
حدود یك ماه قبل بود كه در قالب تذكری در صحن علنی مجلس نسبت به مسكوت ماندن شكایت از مهدی و فائزه هاشمی و دادگاهی كردن چند روزنامه اصولگرا اعتراض شد، بلافاصله معاون اول قوه قضاییه در برابر سئوال افكار عمومی در مسجد اهل بیت قم اعلام كرد كه پرونده فرزندان هاشمی برای رسیدگی در وقت مقرر به دادسرای تهران ارجاع شده.
یك ماه بعد موضوع طرح سئوال از وزیر دادگستری مطرح شد، كه وزیر مربوطه در پاسخ به سئوال روحانیون جامعه وعاظ تهران اعلام كرده كه پرونده دو تن از فرزندان آقای هاشمی رفسنجانی تشكیل شده است.
اكنون همه منتظرند تا با ارسیدگی به این موضوع، به حرف و حدیث ها خاتمه داده شود و اگر كسی تخلفی كرده مانند هزاران متخلف دیگر با او برخورد شود تا مردم طعم عدالت را بچشند و احساس نكنند كه قانون فقط مربوط به ضعیفان است.
اكنون افكار عمومی با خود می گوید كه آیا در خصوص متهمین دیگر هم به همین اندازه تعلل و امروز و فردا می شد؟ سئوال این است كه چرا اكنون پس از هشت ماه تازه بحث تشكیل پرونده این افراد مطرح می شود؟ چطور تشكیل پرونده افرادی مانند بهزاد نبوی، تاجزاده، ابطحی، عطریانفر و ... در همان هفته اول انجام شد و آنها بازداشت شدند، اما پرونده این اشخاص علی رغم مستندات علنی مبنی بر حضور آنها در اغتشاشات و حمایت و طراحی و برنامه ریزی برای آن تاكنون به درازا كشیده است؟ چرا پس از تشكیل پرونده كه یك ماه قبل توسط معاون دستگاه قضا ارجاع آن به دادگستری اعلام شد، تاكنون هیچ احضاریهای برای آنها ارسال نشده است؟
اصلا مگر مهدی هاشمی مشكل پرونده داشت! پرونده اول آقای مهدی هاشمی كه در دهه هفتاد تشكیل شده بود، چه شد ؟ همه میدانند كه مسئول این پرونده (آقا میثم) به دلیل پیگیری این موضوع از وزارت اطلاعات اخراج گردید و ای كاش آقای فلاحیان در برنامه تلویزیونی دیروز ، امروز، فردا به این شبهه پاسخ می داد كه به چه دلیل معاون خود را اخراج كرد؟!
شاید مهمترین عامل در تاخیر رسیدگی به پرونده فرزندان آقای هاشمی، شخص ایشان باشد. به نظر می رسد آقای هاشمی رفسنجانی، محاكمه فرزندانش را محاكمه خود تلقی میكند و به همین دلیل، علی رغم اعلام آمادگی در این خصوص، باز با لابی های پنهان، تلاش می كند تا آنها را از این مهلكه نجات دهد ! برای همین پیغام می دهد كه من به مهدی گفتم در لندن بماند و درسش را تمام كند والا الزام دستگاه قضا از طرف شخص آقای هاشمی برای رسیدگی به پرونده مهدی و فائزه كه قطعا به خاتمه دادن حرف و حدیث ها خواهد انجامید، ساده ترین راه حل است. از قدیم هم گفته اند آن را كه حساب پاك است از محاسبه چه باك است !
البته باید تاكید كرد كه اگر از نظر آقای هاشمی اینگونه است ، باید آن را تلقی اشتباهی دانست و قطعا مردم محاكمه اعضای متخلف خانواده یك نفر را به حساب خود او نمی گذارند . همانگونه كه در خصوص برخی شخصیت ها مانند آیت الله محمدی گیلانی و دیگران چنین نیندیشیدند . چه خوب بود آیت الله هاشمی رفسنجانی نیز مانند آیت الله محمدی گیلانی و آیت الله خزعلی با فرزندان خود برخورد می كردند تا هیچ شائبه ای در اذهان باقی نمی ماند . كاش آقای هاشمی رفسنجانی مانند امام امت عمل می كردند كه در كتاب پا به پای آفتاب جلد 1 صفحه 253چاپ سوم سال 1375 به نقل از حجت الاسلام والمسلمین آشتیانی آمده است: زمانی كه مرحوم آیتالله طالقانی فهمید كه فرزندش دستگیر شده، در اعتراض به این موضوع قهر كرد و چند روزی از نظرها پنهان شد. پس از مدتی وقتی به خدمت امام رسیدند ، حضرت امام به آقای طالقانی فرمودند : پسر شما یكی از منحرفین وابسته به گروه های چپ است و نباید این قدر از این بابت كه دستگیر شده است ، ناراحت باشید. حضرت امام سپس تاكید كرده بودند: والله اگر احمد دچار كوچكترین انحرافی باشد، من شخصا او را خواهم كشت!
آقای هاشمی! والله اگر پس از سی و یك سال هنوز هم امام امت در قلوب مردم جا دارد، به همین دلیل است و اگر مردم پس از سی و یك سال علی رغم خدمات برخی از شخصیت ها ، روی خود را از آنها برمی گردانند هم به همین دلیل است . لطفا كاری كنید كه هیچ مسئولی و فرزندانش، وقتی كه جرمی مرتكب می شوند احساس امنیت نكنند. امروز حضور مهدی و فائزه هاشمی در دادگاه ، مصونیت آقازاده را از بین خواهد برد و انقلاب برای مدت ها بیمه خواهد شد.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، مرتضی بختیاری وزیر دادگستری در جلسه هفتگی جامعه وعاظ تهران كه هفته پیش با حضور وی برگزار شد با اشاره به خواست عامه مردم برای رسیدگی به اتهامات مهدی و فائزه هاشمی رفسنجانی كه از جمله سئوالات روحانیون حاضر در این جلسه بود، گفت: پرونده برای مهدی و فائزه هاشمی تشكیل شده است.
نتیجه طرحی كه آقایان در دست تهیه داشته و برای قانونی شدن آن تلاش می كنند، چه بخواهند و چه نخواهند -والبته كه نمی خواهند- از یكسو «دور زدن قانون اساسی» و از سوی دیگر، تامین خواسته ای است كه دشمنان بیرونی نظام و دنباله های داخلی آن طی 20 سال گذشته با همه توان برای دسترسی به آن تلاش كرده و می كنند. |
|
به گزارش جهان، رئیس سازمان صدا و سیما در نشست ماهانه جامعه اسلامی مهندسین با اشاره به برخی انتقادات به برنامه های صدا و سیما گفت: به عنوان مثال در برنامه ای طنز درباره یک دیالوگ می گویند که این برنامه ساخته شده تا اصل نظام را زیر سوال ببرد. چه کسی گفته این گونه است ؟ کجای این برنامه خواسته نظام را از بین ببرد. باید انعطاف پذیری در جامعه بالا برود.
ضرغامی در خصوص رویکردهای این سازمان در مسائل انتخابات خاطرنشان کرد: تمام فیلم های تبلیغاتی را خود آقایان ساختند و صدا و سیما حتی یک فریم از آن را سانسوریا حذف نکرد و حتی در بخشی از ساختارشکنانه ترین مورد که فیلم اول کروبی بود ، از رهبری سئوال کردیم ، ایشان فرمودند انتخابات است پخش شود و همه باید حرفشان را بزنند.
وی اضافه کرد: در جریان مناظره ها نیز برنامه های زنده مفصل پخش کردیم و این برنامه ها به نحوی بود که نامزدها هر چیزی را می توانستند بگویند اما همه باید برای حفاظت از آزادی ها تلاش کنند. اگر در 25 خرداد کسی کشته نمی شد و آن اتفاق ها نمی افتاد عده ای حرفشان را می زدند و مشکلی هم بوجود نمی آمد.
ضرغامی با بیان اینکه اگر در 25 خرداد کسی کشته نمی شد و آن اتفاق ها نمی افتاد عده ای حرفشان را می زدند و مشکلی هم بوجود نمی آمد ، گفت: با بوجود آمدن آن مسائل حاکمیت تلاش کرد اوضاع را کنترل کند و به طبع آن رسانه نیز باید مسائل را کنترل می کرد اما بعد از چند روز رسانه ملی بعد از اینکه اوضاع تا حدی کنترل شد فضا را باز کرد تا حرف ها گفته شود .
رئیس سازمان صدا و سیما در خصوص یکی از مواردی که نشان داد نمی توان بر مناظره های زنده کنترل داشت گفت: آقای پورحسین واقعا فداکاری کرد و در بسیاری از موارد سعی می کرد سئوالات تخصصی بپرسد. به عنوان مثال از آقای کروبی درباره اقتصاد سئوال کرد که آقای کروبی در پاسخ گفت این سئوال سئوال خوبی است اما من می خواهم از آقای احمدی نژاد بپرسم موضوع هاله نور چه بود و یا یک بار خواست از آقای موسوی یک سئوال بپرسد که دیدید چه برخورد خشنی با وی شد.
وی در پاسخ به سئوال دیگری درباره رویکرد صدا و سیما نسبت به شخصیت آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص نظام تصریح کرد: ما احترام ویژه ای برای جایگاه و شخصیت آقای هاشمی با توجه به سوابق انقلابی ایشان داریم و همواره به آن توجه داشته ایم اما تعارف نداریم در حوادث بعد از انتخابات برخی مواضع ایشان خلاف مسیر درست بود. با این حال در راهپیمایی اخیر 22 بهمن ما خیلی تلاش کردیم تصویری از ایشان داشته باشیم که مردم در اطراف ایشان شعار نمی دهند و تصویری قابل پخش باشد که شان و جایگاه آقای هاشمی تضعیف نشود.
ورود موسوی و كروبی به فاز مسلحانه با حمایت صریح؟
مهدی کروبی و میرحسین موسوی در دیداری ضمن اعتراض به آنچه كه آن را تداوم وضعیت موجود نسبت به احکامی که بدون رعایت مراحل دادرسی برای اعدام برخی از شهروندان صادر شده و اجرای عجولانه آن میخواندند، با ابراز تاسف نسبت به اعدام برخی از شهروندان خواستار رسیدگی قانونی به وضعیت بازداشت شدگان اخیر شدند.
خبرگزاری فارس: یكی از نامزدهای معترض انتخابات ریاست جمهوری دهم تصریح كرد كه در صورت لزوم، نیروهای نظام برای "انقلاب " نظام و جمهوری اسلامی " با همه متحد خواهند شد.
به گزارش خبرنگار سرویس "فضای مجازی " خبرگزاری فارس، مهدی كروبی در مصاحبه با روزنامه فایننشیال تایمز گفت: "نیروهای دو جناح جمهوری اسلامی كه دغدغه نظام اسلامی را دارند، به محض اینكه متوجه شوند، خدایی نكرده، انقلاب، نظام و جمهوری اسلامی در خطر است، با هم متحد خواهند شد. "
به گزارش سایت فردا، كروبی همچنین اظهار داشته كه این اتفاق به زودی روی خواهد داد.
وی با اشاره به سخنان چند روز پیش هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام مبنی بر لزوم همكاری نیروهای معتدل دو جناح برای یافتن راه حل، ضمن تائید این سخنان تصریح میكند كه "آقای هاشمی رفسنجانی به درستی گفتند كه بهترین كسی كه میتواند موجب حل مشكلات شود، رهبر انقلاب هستند. با آقای هاشمی موافقم. "
مهدی كروبی در واكنش به شعارهای ساختارشكن و ضدانقلابی نیز میگوید: " به نظر من، این شعارها 100 درصد اشتباه است و هیچ فایدهای ندارد. "
وی تصریح كرد كه شعارهای حامیان وی باید در چارچوب نظام و قانون اساسی باشد.
رئیس مجلس ششم تاكید میكند كه به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، چارچوبهای نظام و اصل ولایتفقیه پایبند است.
اخبار تكمیلی متعاقبا از سوی خبرگزاری فارس منتشر خواهد شد.
سرویس سیاسی-
برای نخستین بار پس از انتخابات ریاست جمهوری در بهار گذشته، جمعی از اصلاح طلبان كه در حاشیه كنگره حزب مردمسالاری گردآمده بودند در معرض پرسش های خبرنگاران قرار گرفته و ناچار از پاسخگویی درباره عملكرد خود شدند.
حضور چهره هایی چون مهدی كروبی، مجید انصاری ، هادی غفاری، هادی خامنه ای و محمدحسن ابوترابی فرد در این كنگره به خلق صحنه های جالبی منجر شد خصوصاً اینكه این عده در مقابل پرسش های مكرر خبرنگاران تلاش كردند خود را از مجموعه حوادث 7 ماه گذشته كنار بكشند و چنان رفتار كنند كه گویی هیچ نسبتی با این فتنه نداشته اند!
هدف از این گردهمایی ظاهراً قبل از هر چیز این بوده كه فعالیت سیاسی اصلاح طلبان عادی و جاری جلوه داده شود در حالی كه عقیده غالب در میان مردم و مسئولان اكنون این است كه این افراد تا زمانی كه بابت جرائم خود مجازات نشوند حق فعالیت سیاسی عادی ندارند.
كروبی: رئیس جمهور را
به رسمیت می شناسم!
نخستین اظهارنظر جالب در حاشیه این كنگره، به رسمیت شناخته شدن رئیس جمهور توسط مهدی كروبی بود.
مهدی كروبی در گفت وگو با فارس، در پاسخ به این سوال كه آیا شما رئیس جمهور قانونی و منتخب ملت ایران را به رسمیت می شناسید، عنوان كرد: بنده اشكالات خود را همچنان وارد می دانم اما درخصوص سوال شما باید بگویم بله، رئیس جمهور را نیز به رسمیت می شناسم. هر چند برای ابراز چنین موضع جالب توجهی از سوی نفر پنجم انتخابات اخیر خیلی دیر شده اما كارشناسان عقیده دارند این لحن جدید كروبی چیزی به مشروعیت دولت اضافه نمی كند همچنان كه ادعای وی درباره تقلب چیزی از آن نكاست. كروبی همچنین درخصوص سوالی مبنی بر اینكه آیا در موضوع تحقق وحدت، مشاركت می كنید؟ گفت: نمی توانم؛ ما وحدت نمی خواهیم بلكه تحمل یكدیگر را می خواهیم.
در همین حال حسین كروبی فرزند مهدی كروبی هم در گفت وگو با خبرگزاری فرانسه گفت پدرش عقیده دارد همچنان در انتخابات تقلب شده ولی چون آیت الله خامنه ای انتخابات را تایید كرده، آن را به رسمیت می شناسد.
به نظر می رسد سخنان جدید كروبی ادامه «موج بازگشت» در میان سران فتنه است كه اخیراً در حال انتقال از پشت پرده به جلوی صحنه است. هاشمی رفسنجانی هم اخیراً گفته بود كه شروط او در نمازجمعه 26 تیر «اضافات و زوایدی داشته است». میرحسین موسوی در بیانیه شماره 17 خود تلویحاً مشروعیت دولت را پذیرفت و محمد خاتمی هم در نامه ای به رهبری قبل از همه این افراد ادعاهای افراطی خود پس از انتخابات را پس گرفته بود. كارشناسان می گویند «یقین به استحكام نظام»، «ترس از تنفر مردم» و «گریز از مجازات» اصلی ترین عامل این روند است.
انصاری: اصلاح طلبان
برای دفاع از كیان نظام
به صحنه بیایند
حجت الاسلام مجید انصاری عضو شورای مركزی مجمع روحانیون مبارز هم در حاشیه همین همایش عنوان كرد: برخی امروزه این جمله امام كه «حفظ نظام از اوجب واجبات است» را مطرح می كنند اما از این سخنان استفاده ابزاری می كنند.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینكه اصولگرایان و اصلاح طلبان واقعی باید برای دفاع از كیان نظام اسلامی به صحنه بیایند تاكید كرد: متاسفانه در حالی كه اسلام به آبروی مومنان تاكید فراوانی داشته و آن را به اندازه حرمت خانه خدا محترم شمرده است، سایت ها و رسانه ملی به راحتی آب خوردن به اشخاص اهانت می كنند و این برای جامعه اسلامی مطلوب نیست. وی در مورد نظر اسلام درباره «آبروی حكومت اسلامی» توضیحی نداد.
انصاری همچنین با اشاره به راهپیمایی مردم در روز 9 دی در اعترافی جالب گفت: «به ما می گویند راهپیمایی بیایید، آیا انتظار دارید كه به راهپیمایی بیائیم تا به ما اهانت كنند»!
این را هم وی توضیح نداده كه ابراز انزجار مردم از سران فتنه را چگونه شعار علیه مسئولان نظام تفسیر كرده است.
انصاری با اشاره به راهپیمایی 22 بهمن و با بیان اینكه شعار اصلاح طلبان استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی است، یادآور شد: شعار ما در روز قدس نیز همین بود. هر چند تصریح به چنین شعاری برای روز 22 بهمن از سوی اصلاح طلبان را می توان به عنوان حركتی مثبت قلمداد كرد اما چنین ادعای خلاف واقعی نسبت شعارهای روز قدس با توجه به اظهارات پیشین انصاری، تنها حاكی از این واقعیت است كه وی به نمایندگی از هم قطارانش به دنبال ترمیم چهره كاملاً مخدوش اصلاح طلبان است.
در ایران اغتشاشگری
وجود ندارد!
حجت الاسلام هادی غفاری فعال سیاسی اصلاح طلب هم در حاشیه این نشست در حالی كه به ظاهر چشمان خویش را بر كلیه حوادث این 7 ماه بسته بود اظهار داشت: «اینكه در ایران اغتشاشگر وجود دارد، بنده منكر این معنا هستم».
وی البته درخصوص آتش زدن سطل آشغال ها و اماكن عمومی نظری نداد و اضافه كرد: «ما به عنوان اصلاح طلبان یقیناً می دانیم كه حیات و بقای مان فقط بر این است كه ضد آشوب هستیم. ما كشورمان را دوست داریم ولی اتهام ارتباط با بیگانه به هر كسی كه بچسبد، حداقل به غفاری نمی چسبد».
غفاری در ادامه اظهار داشت: «هیچ اصلاح طلبی معتقد به انقلاب كردن نیست، اصلاح طلبی غیر از انقلاب كردن است». این بار اول نیست كه هادی غفاری «انكار بدیهیات» را سیاست ورزی تصور می كند.
ابوترابی: موسوی به پیشنهاد هاشمی درباره بازشماری آراء جواب نداد
حجت الاسلام محمدحسن ابوترابی فرد، نایب رئیس مجلس شورای اسلامی هم - كه معلوم نیست چرا در این جمع حاضر شده- در این نشست تصریح كرد: آقای هاشمی در جریان اعتراض به نتایج انتخابات گفت بهتر است نمایندگانی كه برای بازشماری آراء اقدام می كنند از افراد مورد تایید كاندیداها باشند. بر همین اساس وی با موسوی و خاتمی تماس گرفت و این پیشنهاد را ارائه كرد. این پیشنهاد مورد استقبال خاتمی قرار گرفت ولی موسوی گفت كه باید در این خصوص مشورت كند و در نهایت جوابی نیز از سوی او نیامد.
سیدهادی خامنه ای، دبیركل مجمع نیروهای خط امام(ره) هم درباره اینكه چرا پیروان خط امام درباره شعار «نه غزه نه لبنان» یا موضع گیری نكرده یا دیر موضع گرفتند، از در سكوت وارد شده و گفت: باید اول صورت مسئله روشن شود كه اینها چه كسانی هستند اما خبر نداریم اینها چه كسانی هستند.
البته مشخص نیست كه محكوم كردن و تقبیح چنین اقدام ساختارشكنی چه ارتباطی به عاملان و افراد دخیل در ماجرا دارد اما آنچه مسلم است چنین سكوتی نیز كاملاً با هدف نهایی این جماعت در عدم موضع گیری شفاف، به منظور جلوگیری از آبروریزی بیشتر، كاملاً منطبق است.
احمد توكلی نیز كه در این همایش شركت كرده بود، با ترك زودهنگام سالن مورد سوال بسیاری از خبرنگاران قرار گرفت.
وی در جواب این سوال كه برخی تصور كردند كه شما به خاطر كروبی كنگره را ترك كردید؟ اظهار داشت: البته به این دلیل جلسه را ترك نكردم. من با مواضع كروبی به شدت مخالفم و برای ایشان متاسفم. در توبه همیشه باز است ولی وی با اقداماتش راه تاثیرگذاری بر امور كشور را به دست خود مسدود كرده است
خبرگزاری فارس: رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با اشاره به حوادث پس از انتخابات گفت: همان روزها كه سخن از كمیته نظارت بر آرای مردم سخن به میان آمد دریافتم كه مسئله چیز دیگری است زیرا با وجود شورای نگهبان، معنی ندارد كمیته حفاظت از آرا ایجاد شود.
خبرگزاری فارس: لایحه بودجه سال 1389 كل كشور با سقف 368 هزار و 505 میلیارد تومان صبح امروز توسط احمدی نژاد رئیس جمهوری به مجلس ارائه شد.
خبرگزاری فارس: یك استاد دانشگاه در آمریكا، روحانیون مخالفِ حكومت ایران و ژنرالهای نظامی در هندوراس را مجری سیاستهای بیثبات سازی معرفی كرد كه از سوی واشنگتن طراحی شده بود.
خبرگزاری فارس: آیتالله صادق لاریجانی گفت: برخوردهای قضایی قاطع با متخلفان و مجرمانی كه قصد فتنهانگیزی در جامعه دارند از وظایف ذاتی دستگاه قضایی است و تفاوتی هم در برخوردها وجود نخواهد داشت و ملاك اجرای قانون است.
خبرگزاری فارس: هواپیمای توپولف متعلق به شركت هواپیمایی "تابان " كه از آبادان به مشهد پرواز می كرد، صبح امروز در فرودگاه مشهد سانحه آفرید و با برخورد به باند فرودگاه دچار آتش سوزی شد. بروز این حادثه، 42 مجروح به دنبال داشته است.
خبرگزاری فارس: نیروهای تفنگدار ارتش آمریكا بدون دستیابی به هیچ هدف امنیتی قابل توجهی، سرانجام مجبور شدند به ماموریت نظامی خود در كشور عراق پایان دهند و مسئولیتهای امنیتی این كشور را به ارتش آن واگذار نمایند.
خبرگزاری فارس: رییسجمهور با بیان اینکه نظم استكباری و ناعادلانه حاكم بر جهان در حال افول است، گفت: امروز زمان هوشیاری ملتهای آزادیخواه است و باید خودمان را پیدا كرده و آینده را بسازیم.
خبرگزاری فارس: مانوئل سلایا رئیسجمهور خلع شده هندوراس در اثر كودتای 28 ژوئن 2009 خروج خود از این كشور در چند روز آینده را تایید كرد.
خبرگزاری فارس: در حالی كه كمیته مركزی انتخابات اوكراین اول فوریه را برای مناظره دو كاندیدای راه یافته به دور دوم انتخابات ریاست جمهوری تعیین كرده است یانوكویچ از شركت در این مناظره تلویزیونی امتناع كرد.
خبرگزاری فارس: سخنگوی كمیسیون برنامه و بودجه شورای اسلامی از تشكیل كمیتهای برای بررسی تنگناهای نظام بانكی از سوی كمیسیون برنامه و بودجه و برخی از مسئولان بانكی و وزارت امور اقتصادی و دارایی خبر داد.
خبرگزاری فارس: عضو هیئت رئیسه كمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس از تأكید و نظر مثبت اعضای كمیسیون متبوعش بر كاهش سطح روابط با انگلستان خبر داد.
خبرگزاری فارس: نهمین كمیسیون مشترك همكاریهای اقتصادی ایران و ارمنستان ششم و هفتم بهمنماه (سهشنبه و چهارشنبه) با حضور منوچهر متكی وزیر امور خارجه كشورمان در ایروان برگزار میشود.
خبرگزاری فارس: معاون اول رییس جمهور به منظور شركت در اجلاس كشورهای همسایه افغانستان فردا (دوشنبه) عازم تركیه می شود.
خبرگزاری فارس:مدیرعامل اتحادیه مسكن شهرستان میاندآب گفت:اجرای مسكن مهر باعث شده است به صورت میانگین كاهش قیمت 30 درصدی در مسكن و 40 درصدی زمین در سطح شهر ایجاد شود.
خبرگزاری فارس: رئیسجمهور ونزوئلا معتقد است كه به هنگام وقوع زمینلرزه ویرانگر 7 ریشتری در هائیتی، آمریكا در حال انجام آزمایش بر روی یك سلاح تكتونیك برای ایجاد تخریبهای اكولوژیكی بوده است.
|
نویسنده وبلاگ آهستان در آخرین پست وبلاگش نوشت:
آقای علمالهدی امام جمعه محترم مشهد، گفته است: «این مردم در انتخابات ریاست جمهوری به فردی متدین، صادق و سادهزیست رای داد آن وقت فردی مانند مگس درکنار گوش وی وزوز میکند که به رئیس جمهور در ابتدا تذکر دادهایم. ما اجازه حضور یک مگس در کنار گوش رئیس جمهور را نمیدهیم!»
لازم به توضیح نیست که منظور آقای علم الهدی از مگس، اسفندیار آقای احمدی نژاد است. میخواستم خدمت آقای علمالهدی عرض کنم که خاصیت مگس مزاحمت و وز وز کردن است. بر مگس نمیتوان خرده گرفت که چرا وز وز میکنی! اما از آدمها میتوان انتظار داشت که مگس را از خود برانند. یعنی ما کسی را سراغ نداریم که مگس روی بینیاش بنشیند و او عکس العملی نشان ندهد. اما اگر کسی خودش از مگس خوشش بیاید و کاری هم به او نداشته باشد، چه؟
این حرف آقای علمالهدی وقتی درست است که فرض کنیم آقای مگس، علیرغم میل احمدینژاد روی صورت او نشسته و مزاحم او شده است! اما همه ما میدانیم که اینطور نیست. واقعیت این است که وی اصلا مزاحم احمدینژاد نیست. یعنی آقای مشایی به زور و اجبار، خودش را به احمدی نژاد نچسبانده و خودش را رییس دفتر او نکرده، بلکه این موضوع دقیقا خواسته شخص احمدینژاد است. مشایی همهکاره احمدی نژاد است و احمدی نژاد هم بدون مشایی نمیتواند وجود داشته باشد. پس چرا بیخود سر خودمان و سر دیگران کلاه بگذاریم و حرفهایی بزنیم که خودمان هم میدانیم حقیقت ندارد؟
این چه مگسی است که آقای احمدینژاد به او عادت کرده و بدون او نمیتواند زندگی کند؟ چند ماه است که برخی از حامیان آقای احمدینژاد که از یک طرف نمیتوانند از او دل بکنند و از طرفی دل خوشی هم از مشایی ندارند، با یک سری توجیهات سر خودشان کلاه میگذارند. مثلا به مشایی فحش میدهند و فریاد میزنند که ما تحمل نمیکنیم و سکوت نمیکنیم و اجازه نمیدهیم رییس جمهور محبوب ما را از مردم جدا کنی و چنین میکنیم و چنان! اما همه این افراد خودشان هم میدانند که واقعیت چیز دیگری است و این داد و فریادها هیچ فایدهای ندارد.
من نمیگویم مشایی خیلی آدم بدی است و الان مثلا دارد کودتا میکند. نه خیر، اما چرا قضیه را برعکس میکنیم؟ مشایی، خوب یا بد، مطمئنترین و نزدیکترین فرد به احمدینژاد است. احمدینژاد هم که نشان داده برای از دست دادن مشایی، به حرف هیچکس اهمیت نمیدهد!
پس بیخود به خودتان زحمت ندهید و مثلا عصبانی نشوید! تعارف را هم کنار بگذاریم. این موضوع دو راه حل بیشتر ندارد. اول، پذیرفتن احمدینژاد به همراه مشایی و دوم، کنار گذاشتن نگاه و دیدگاه سابق خود نسبت به احمدینژاد. البته منظورم این نیست که احمدینژاد را کنار بگذاریم. این یعنی اینکه آدمها را مطلق و سیاه و سفید ببینیم. اما منظور من این است که هر کسی را با توجه به اندازه و ظرفیت و شخصیت خودش در نظر بگیریم و همان قدر از او انتظار داشته باشیم، نه کمتر و نه بیشتر. چه بخواهیم و چه نه، وزن و ظرفیت آقای احمدینژاد همین قدر است!
واقعیت را باید پذیرفت و از شنیدن آن، نباید ترسید. مساله آقای مشایی هم آنقدر بزرگ و مهم نیست که به مساله اول مملکت تبدیل شود. ظاهرا خود وی بدش نمیآید به موضوع اول تبدیل شود اما وظیفه ما آن است که اولویتها را در نظر بگیریم. هنوز مساله اول مملکت فتنهای است که بعد از انتخابات به راه افتاده و هرگونه انحراف اذهان عمومی از مساله اصلی، یک خیانت است. به نظر من، همه دوستانی که دلشان برای این مملکت میسوزد، باید با در نظر گرفتن شرایط و مصالح و با توجه به اولویتها، به همه این موضوعات بپردازند و درباره همه آنها بنویسند. هم درباره فتنهی سبز و هم درباره فتنهی دیگران!
و حرف اصلی این که باید به سوی فردا رفت. به یک نفر راضی نشویم و فقط او را اصولگرای واقعی ندانیم و بقیه را دور نریزیم که فردا کسی باقی نمیماند جز مشایی! توضیحات بیشتر را بعدا مینویسم…