از عایشه روایت شده که وی گفت : هرگاه فاطمه (س) بر حضرت رسول (ص) وارد میشد ، پیغمبر برای احترام وی از جای خود برمی خواست ، و پیشانیش را می بوسید و او را در جای خود می نشاند.   اعلام الوری با علام الهدی صفحه 224

پیامبر اسلام مى فرماید : دخترم فاطمه ، بانوى بانوان اولین و آخرین هر دو جهان است .فاطمه پاره وجود من است .فاطمه نور دیدگان من است .فاطمه میوه دل من است
فاطمه روح و جان من است .فاطمه حوریه اى است ، در چهره انسان .هنگامى كه او در محراب عبادت ، در برابر پروردگارش مى ایستد، نور وجودش به فرشتگان آسمان مى درخشد، همان گونه كه ستارگان به زمینیان مى درخشند.خداى مهربان به فرشتگان مى فرماید:هان اى فرشتگان من ! به بنده شایسته ام (فاطمه ) بنگرید! كه در درگاهم قرار گرفته است و از خوف و وحشت به خود مى لرزد. فاطمه با تمام وجود مشغول پرستش من است . اینك شما را شاهد مى گیرم شیعیان او را از آتش ‍ دوزخ امنیت بخشیدم .  بحارالانوار جلد 43 صفحه 174.

صدوق در كتاب : عیون اخبار رضا علیه السّلام نقل میكند كه ابن عباس به معاویه گفت: آیا میدانى كه فاطمه براى چه فاطمه نامیده شد؟ گفت: نه، گفت: براى اینكه او و شیعیانش از آتش جهنم آزادند، من این موضوع را از پیامبر خدا شنیدم.   بحارالانوار { زندگانى حضرت زهرا علیها السلام (ترجمه نجفى) } صفحه  13

 نیز در كتاب : سابق الذكر از حضرت رضا علیه السّلام از پیامبر خدا صلّى اللَّه علیه و آله نقل میكند كه فرمود: من این دخترم را بدین لحاظ فاطمه نامیدم كه خداى سبحان وى  و دوستانش را از آتش جهنم نجات داده است. بحارالانوار { زندگانى حضرت زهرا علیها السلام (ترجمه نجفى) } صفحه  13

 صدوق در كتاب علل الشرائع از جابر نقل میكند كه گفت: به حضرت امام جعفر صادق علیه السّلام گفتم: براى چه فاطمه اطهر زهراء نامیده شد؟
فرمود: براى اینكه خداى حكیم آن بانو را از نور با عظمت خود آفرید، موقعى كه درخشید آسمانها و زمین بنور او روشن شدند، چشم‏هاى ملائكه خیره شد، ملائكه خداى را سجده نمودند و گفتند: پروردگار ما! این چه نورى است!؟
خدا فرمود: این یكى از نورهاى من است كه آن را در آسمان خود جاى دادم، این نور را از عظمت خویشتن آفریدم، من این نور را از صلب یكى از پیامبرانم خارج مینمایم كه او را بر تمام انبیاء برترى داده ‏ام، از این نور امامانى بوجود میاورم كه براى امر و دین من قیام میكنند و براه راست هدایت خواهند شد، هنگامى كه وحى من قطع شود. بحارالانوار { زندگانى حضرت زهرا علیها السلام (ترجمه نجفى) } صفحه  13

 نیز در كتاب سابق الذكر از پدر ابن عماره نقل میكند كه گفت: به امام جعفر صادق علیه السّلام گفتم: براى چه فاطمه اطهر زهراء نامیده شد؟ فرمود:
براى اینكه هر گاه فاطمه در محراب عبادت میایستاد نور او براى اهل آسمان میدرخشید همان طور كه نور ستارگان براى اهل زمین میدرخشد.بحارالانوار { زندگانى حضرت زهرا علیها السلام (ترجمه نجفى) } صفحه  14

  از حضرت امام محمّد باقر علیه السّلام  میفرمود: فاطمه زهراء نزد درب جهنم موقفى خواهد داشت- هنگامى كه روز قیامت فرا رسد در میان دو چشم هر كسى نوشته می ‏شود كه وى مؤمن یا كافر است، آنگاه بدوستدار فاطمه كه خیلى گنهكار باشد امر می ‏شود برو به طرف جهنم، وقتى كه میبیند كه بین دو چشم او نوشته شده:
دوست فاطمه میگوید: پروردگارا! تو مرا فاطمه نامیدى و وعده دادى بوسیله من كسى كه مرا با فرزندانم دوست داشته باشد از آتش جهنم نجات دهى، وعده تو بر حق و تو خلف وعده نخواهى كرد.
خداى رؤف خواهد گفت: راست میگوئى، من تو را فاطمه نامیدم، من كسى كه تو را با فرزندانت دوست داشته باشد از آتش جهنم بر كنار خواهم داشت وعده من حق است، من خلف وعده نخواهم كرد، من به دین منظور دستور دادم این بنده ‏ام را به جهنم ببرند كه تو براى او شفیع شوى و من شفاعت تو را بپذیرم تا مقام و منزلتى كه تو نزد من دارى براى ملائكه و پیامبران و اهل محشر معلوم شود دست هر كسى را كه در میان دو چشم او نوشته باشد مؤمن است بگیر و داخل بهشت كن. بحارالانوار { زندگانى حضرت زهرا علیها السلام (ترجمه نجفى) } صفحه  15

 ابن شهر آشوب در كتاب: مناقب از گروهى از اهل تسنن از حضرت امام جعفر صادق از پیامبر اكرم اسلام روایت میكند كه به حضرت على علیه السّلام فرمود:
آیا میدانى كه چرا فاطمه ، فاطمه نامیده شد؟ امیر المؤمنین گفت: براى چه یا رسول اللَّه! فرمود: براى اینكه فاطمه و شیعیانش از آتش جهنم در امان خواهند بود. بحارالانوار { زندگانى حضرت زهرا علیها السلام (ترجمه نجفى) } صفحه  16 

 شیخ مفید در كتاب: مجالس خود از رسول با عظمت اسلام نقل میكند كه فرمود:
ان اللَّه لیغضب لغضب فاطمة و یرضى لرضاها یعنى حقا كه خدا براى غضب فاطمه زهراء غضب میكند و براى خشنودى او خشنود می ‏شود. بحارالانوار { زندگانى حضرت زهرا علیها السلام (ترجمه نجفى) } صفحه  20   

صدوق در كتاب: عیون الاخبار رضا علیه السّلام روایت میكند كه پیغمبر فرمود: حسن و حسین بعد از من و بعد از پدرشان بهترین اهل زمین هستند و مادرشان بهترین زنان اهل زمین است.   بحارالانوار { زندگانى حضرت زهرا علیها السلام (ترجمه نجفى) } صفحه  20   

صدوق در كتاب : امالى از محمّد بن قیس روایت میكند كه گفت : هر گاه پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله از سفرى مراجعت میكرد اولین كسى را كه دیدار مینمود فاطمه زهراء بود. وى نزد فاطمه میرفت و مدت طولانى نزد او مكث مینمود، یك وقت كه پیغمبر اعظم اسلام به سفرى رفته بود فاطمه اطهر دو خلخال نقره و یك گردن‏بند و دو گشواره و پرده ‏اى خرید براى موقعى كه پدر و شوهرش از سفر باز میگردند.
هنگامى كه پیامبر اكرم از مسافرت بازگشت نزد فاطمه زهرا رفت، اصحاب همچنان بر در خانه فاطمه ایستاده بودند، نمیدانستند توقف كنند یا برگردند، زیرا از مدت مكث آن حضرت با اطلاع نبودند، ولى رسول اكرم چندان توقفى ننمود و در حالى از پیش فاطمه خارج شد كه آثار غضب از صورت مباركش مشاهده میشد و آمد تا نزدیك منبر نشست.فاطمه زهراء علیها السّلام دریافت كه خشم و ناراحتى پیامبر اعظم اسلام به خاطر خلخال و گوشوار و گردن‏بند و پرده بوده است.
فاطمه اطهر گلوبند و گوشوار و خلخال و پرده را به حضور حضرت رسول اكرم فرستاد و به آن شخصى كه آنها را برد فرمود: سلام مرا به پدرم برسان و بگو: اینها را در راه خدا به مصرف برسان، موقعى كه آن شخص آمد (و پیام زهراء را برسول خدا صلى اللَّه علیه و آله رسانید) پیغمبر خدا سه مرتبه فرمود:
فداها ابوها یعنى پدرش به فدایش شود، دنیا براى محمّد و آل محمّد صلى اللَّه علیهم اجمعین‏ ارزشى ندارد، اگر دنیا و خیر آن نزد خدا به قدر یك بال پشه ارزشى میداشت یك شربت از آب آن نصیب كافر نمیشد، پس از این جریان برخاست و نزد فاطمه اطهر رفت. بحارالانوار { زندگانى حضرت زهرا علیها السلام (ترجمه نجفى) } صفحه  21