شنبه بیست و هفتم مهرماه سال 1398  07:57 بعد از ظهر



پیر بوردیو، در ایران شهرتی متناسب با جایگاه علمی‌اش دارد و آثارش به فارسی ترجمه ‏شده‌اند. او سخت‌نویس است و بهره‌گیری‌اش از صنایع ادبی زبان فرانسه ( مانند ایهام، ‏استعاره، کنایه و..)، آثارش را سخت‌فهم و کژترجمه کرده‌است.‏
امسال، کتاب «جامعه‌شناس و مورخ» توسط انور محمدی و نشر گل‌آذین ترجمه و منتشر ‏شده است.کتاب شامل مجموع پنج مصاحبه رادیویی می‌شود که روژه شارتی ِ مورخ با ‏بوردیو، با هدف ایضاح فعالیت آکادمیک و  برخی از مفاهیم نظام اندیشگانی‌اش در ‏فضای روشنفکری و دانشگاهی  فرانسه انجام داده‌است. این مصاحبه‌ها حتی برای کسانی ‏که آثار مهم بوردیو را خوانده‌اند نکات خُرد جامعه‌شناختی بسیاری دارد. بوردیو گفته که ‏در شهره‌شدن، بیش از مخالفان، مدیون دشمنانش هست و در توصیف نحوۀ عملکرد جامعه‌شناسان بر آن است که « جامعه‌شناس نه تنها برای دیگران بلکه برای خودش نیز تحمل‌‏ناپذیر است، زیرا خود در اجتماعی واقع شده که تحلیلش می‌کند» و زندگی کردن با چنین ‏آدم‌هایی همیشه آسان نیست. این سنخ از جامعه‌شناسان را بوردیو دارای «اسکیزوفرنی ‏دردناک» می‌داند؛ کسانی که روی زغال داغ راه می‌روند تا سخنان‌شان فهمیده شوند. ‏تحمل‌ناپذیرند چون تصویری از افراد را مقابل دیدگان آنها می‌گذارند که تمایل به تحمل ‏آن ندارند. به نظر بوردیو، «حقیقت جامعه‌شناسی» پر از خشونت است؛ چنان پر، که به مردم ‏لطمه می‌زند. «حقیقت جامعه‌شناسی»  اسباب رنجیدن مردم است؛ پس مردم با برگرداندن ‏آن خشونت‌ها به جامعه‌شناس، خود را از این رنج می‌رهانند. بوردیو بر خلاف روایت ‏تاریخ جامعه‌شناسی، کنت را بنیان‌گزار جامعه‌شناسی نمی‌داند، بلکه با اساس‌نهادن همین ‏گزندگی و نقدی که جامعه‌شناس به جامعه وارد می‌کند، با دست و پا کردن یک شجره‌نامه با شکوه، سقراط را اولین جامعه‌شناس می‌نامد.‏
بوردیو در این مصاحبه‌ها نمایی کلی از فعالیت دانش جامعه‌شناسی نیز ارائه داده‌است. ‏معتقد است که در انکار کردن پدیده‌ای به نام «روشنفکر کلی» با فوکو هم داستان ‏است؛«روشنفکر کلی» مانند سارتر که در نقش پیامبری خزیده بود. رسالت جامعه‌شناس، ‏پاسخ به پرسش‌های جزئی‌است نه ( چنان که وبر قبلا گفته ) چون پیامبران به پرسش‌های ‏کلی، پاسخ کلی بدهد یا مانند فیلسوف، در جستجوی پاسخ‌های جهان‌شمول برای مسائل ‏وجودی باشد.‏
روشنفکری مانند سارتر، بدون‌شک در پی آزادی و آزادسازی مردم از چیزی بود که بوردیو ‏آن را «سلطه نمادین» می‌نامد. اما واقعیت این است که زندگی ما دچار محدودیت‌هایی ‏است که ما را له می‌کنند و اجازه نمی‌دهند که «مالکیت بر خویش را دوباره به چنگ» ‏بیاوریم؛ مالکیتی که در بدو تولد و حتی پیش از تولد، توسط ساختارهای کلان و نیروهای ‏سلطه‌گر از ما ستانده شده‌است. «تولد ما تعیین‌یافته است و شانس کمی برای پایان دادن ‏آزادانه به آن داریم؛ ما در وضعیتی نااندیشیده به دنیا می‌آییم و شانس کمی برای سوژه‌شدن ‏داریم». به عقیدۀ بوردیو، این سخن نقد کسانی است که همیشه در طلب آزادی و سوژه‌شدن ‏هستند و عاملان اجتماعی را به «توهم آزادی» مبتلا می‌کنند؛ یعنی روشنفکران؛چنین کسانی که ‏دچار توهم «آگاهی از خود» هم هستند. این دسته از روشنفکران، فرهنگ را مقدس می‌کنند؛ ‏فرهنگ چون مذهب؛ فرهنگ به‌مثابه مذهبی مقدس که قابل نقد نیست؛ که نقد آن ممنوع و ‏گناه محسوب می‌شود. نحوۀ عملکرد چنین کسانی را بوردیو در مفهوم «داگزوسوفیست» ‏تحلیل می‌کند؛ یعنی «دانانمایان»؛ آن‌هایی که « در همان حال که محققانی هستند که ظاهر را ‏مورد تحقیق قرار می‌دهند، خود نیز محققان ظاهری هستند». اما کار دانایان واقعی نقد ‏است؛ داشتن روحیه و بینش انتقادی تا راه را برای تحولات باز کنند. به زعم بوردیو، ‏مسیانیزم و امید دینی، یکی از موانع جدی و بزرگ تحولات محسوب می‌شود و کار جامعه‌شناس این است که مسیانیزم و توهم دینی را با امید عقلانی کاملا معتدل جایگزین کند.‏
نکته‌های فراوان دیگری در این کتاب توسط بوردیو مطرح شده‌اند اما به گمانم این چند ‏جمله برای معرفی آن و تشویق به مطالعۀ آن کفایت می‌کند.‏

بهرود در تلگرام :  https://t.me/khayyamabbasee




  • آخرین ویرایش:شنبه بیست و هفتم مهرماه سال 1398
نظرات()   
   
نظرات پس از تایید نشان داده خواهند شد.
آخرین پست ها

مرگ در سال‌های دیگر کُشی..........شنبه پانزدهم آذرماه سال 1399

علم و مذهب..........چهارشنبه دوازدهم آذرماه سال 1399

انتظار زندگی در سودای بهشت..........دوشنبه سوم آذرماه سال 1399

دکتر فیرحی و یک پرسش..........دوشنبه بیست و ششم آبانماه سال 1399

زندگی، میعاد در لجن..........یکشنبه هجدهم آبانماه سال 1399

زندگی را تخیل و سپس تکرار کنید..........شنبه هفدهم آبانماه سال 1399

سیاستمدارانی چون شاعر در فیلم مادر آرنوفسکی..........شنبه سوم آبانماه سال 1399

رابطۀ ننگین..........شنبه بیست و ششم مهرماه سال 1399

عزادار خویشتنیم نه شجریان..........جمعه هجدهم مهرماه سال 1399

کشیش و پزشک در زمانۀ بیماری..........دوشنبه چهاردهم مهرماه سال 1399

لذت مشترک دیکتاتور و عاشق..........یکشنبه سیزدهم مهرماه سال 1399

خش‌خش ِ خنده‌های اشک‌آمیز برگ‌های پاییزی..........پنجشنبه دهم مهرماه سال 1399

شهر از عاقل تهی خواهد شدن به مناسبت روز مولانا..........سه شنبه هشتم مهرماه سال 1399

دروغ‌زن قضای مسلمانان را نشاید ..........سه شنبه بیست و پنجم شهریورماه سال 1399

سوغاتی..........سه شنبه هجدهم شهریورماه سال 1399

تحفه ای چون مرگ..........دوشنبه دهم شهریورماه سال 1399

داستانک..........یکشنبه دوم شهریورماه سال 1399

با یادی از مورّخ مشروطیت..........شنبه هجدهم مردادماه سال 1399

سارتر و نویسنده..........یکشنبه دوازدهم مردادماه سال 1399

کاش از تاریخ بیاموزیم..........یکشنبه بیست و نهم تیرماه سال 1399

خشونتی که بر ما می رود..........پنجشنبه بیست و دوم خردادماه سال 1399

سقف تزویر بر ستون ضدتبعیضی..........سه شنبه بیستم خردادماه سال 1399

تأملی در قتل رومینا اشرفی..........شنبه دهم خردادماه سال 1399

ما در کدامین جهان زندگی می‌کنیم؟..........دوشنبه بیست و پنجم فروردینماه سال 1399

دموکراسی آیینی..........شنبه سوم اسفندماه سال 1398

تعریضی بر واکنش آیت‌الله سبحانی به سخنان دکتر حسن محدثی..........جمعه بیست و پنجم بهمنماه سال 1398

دیکتاتوری، استالین و هنرمند غیرحکومتی..........جمعه بیست و هفتم دیماه سال 1398

مشترک میان دیکتاتورها..........دوشنبه بیست و هفتم آبانماه سال 1398

«چگونه است که استثمارشدگان به ادامۀ استثمار راضی می‌شوند؟».‏..........یکشنبه دوازدهم آبانماه سال 1398

جامعه‌شناس تحمل‌ناپذیر است!‏..........شنبه بیست و هفتم مهرماه سال 1398

همه پستها

شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات