این حکمرانی ناصرالدینشاهی بود که سه سفر به فرنگ داشت اما مانند فتحعلیشاه برای سیاستورزی هم به فال و استخاره و جنبل و جادو متوسل میشد، هم متدینِ درجه اول مناسکگرا و تعزیهگردان بود. در سیاست داخلی و خارجی، اولویتهایش هم بر مبنای قوانین دینی بود این شاه شهید.
مقاومت حاکمان ایران از سلطنت صفویه تا انقلاب سال 57 در مقابل ورود مدرنیته به ایران ( که جانفوران به درستی «مقاومت شکننده» نام نهاده) را به ذات تجددستیز دین نسبت بدهیم یا به تفسیری مضیق از دین که حاکمیتهای غربستیز به حوزۀ سیاست تحمیل کردهاند؟.
تقابل با غربی که خاستگاه مدرنیته و جهان جدید است و از نگاه حاکمی چون شاه شهید دیار کافران و حربیهاست، در دو قرن اخیر باعث شده ایران از شمار کشورهای در حال توسعه هم خارج شود. وقتی قوانین دینی که بنا بر ادعای مفسران دینی ازلی و ابدیاست، به نهاد سیاست و روابط سیاست بینالمللیای تزریق شود که ذات آن بر تغییرات مصلحتی و برآورد کردن سود و هزینه و ارجحیت منافع ملی استوار است، اولین نتیجهای که عاید میشود، حذف مخالفان تصمیمگیرهای سیاسیاست که به مخالفان دینی تعبیر میشوند. بدیهیاست که حکومت دینیای که هویتاش بر پایۀ مفاهیم کافر، باغی، مرتد، تقلید، انحصارگرایی و جباریت شکل گرفته، نه تنها هیچ مخالفی را تحمل نمیکند بلکه رسالتش در جنگ و نابودی مخالفانش تعریف و عملی میشود. به این ترتیب، موافقان و رهروان و مقلدان اندکی که در دایرۀ ایدئولوژی حاکمیت قرار میگیرند( بگیرید امثال اتابک)، منافع جمعی و گروهی خود در سیاست را به قوانین حاکم تبدیل میکنند و با این روند، کارشناسان و متخصصان و عقلا و منتقدین و نخبگان یا مهاجرت میکنند یا معزول و خانهنشین میشوند.
اگر گزارش تاجالسلطنه را بدون تاریخ مطالعه کنید، گمان میبرید متعلق به قرن نوزدهم باشد؟.
تاجالسلطنه دختر ناصرالدینشاه در خاطراتش آورده که اتابک با قوامالدولۀ وزیر مالیات مخالف بود.این برادر عزیز من هم با حرف بچۀ دوساله، وزیری را معزول و با حرف مقلدی، صدر اعظمی را سرنگون میکرد؛ یعنی صدر اعظمی و وزارت در دورۀ برادر من شبیه تعزیه شده بود که دقیقه به دقیقه تعزیهخوان رفته، لباس عوض کرده و برمیگردد. با بدگوییهای اتابک، قوامالدوله را وارونه سوار الاغ کردند و به شمیران بردند. تاجالسلطنه میگوید این را مقیاسی بگیرید برای فهم وضع امورات و بیقانونی و هرج و مرج. «هرکس مسخره بود بیشتر طرف توجه بود؛ هرکس رذلتر بود، بیشتر مورد التفات بود؛ تمام امور مملکتی در دست یک مشت اراذل اوباش هرزهی رذل. مال مردم، جان مردم، ناموس مردم، تمام در معرض خطر و تلف، تمام اشخاص بزرگ عالی عاقل، خانهنشین؛ تمام مردم مفسد بیسواد نانجیب، مصدر کارهای عمدهی بزرگ». ظهور جنبش باب از آغاز تا پایان در دورۀ قاجاریه اتفاق افتاد. مرسوم بود که هر کاردان و خبرهای را میخواستند از دایرۀ قدرت اخراج کنند، اتهام بابیگری را از آستین در میآوردند. اتهامی، حکمی از قلم فقهای حکومتی و نابودی جان و مال متهم؛ بدون محکمه و قضاوت.
آخرین پست هامرگ در سالهای دیگر کُشی..........شنبه پانزدهم آذرماه سال 1399
علم و مذهب..........چهارشنبه دوازدهم آذرماه سال 1399
انتظار زندگی در سودای بهشت..........دوشنبه سوم آذرماه سال 1399
دکتر فیرحی و یک پرسش..........دوشنبه بیست و ششم آبانماه سال 1399
زندگی، میعاد در لجن..........یکشنبه هجدهم آبانماه سال 1399
زندگی را تخیل و سپس تکرار کنید..........شنبه هفدهم آبانماه سال 1399
سیاستمدارانی چون شاعر در فیلم مادر آرنوفسکی..........شنبه سوم آبانماه سال 1399
رابطۀ ننگین..........شنبه بیست و ششم مهرماه سال 1399
عزادار خویشتنیم نه شجریان..........جمعه هجدهم مهرماه سال 1399
کشیش و پزشک در زمانۀ بیماری..........دوشنبه چهاردهم مهرماه سال 1399
لذت مشترک دیکتاتور و عاشق..........یکشنبه سیزدهم مهرماه سال 1399
خشخش ِ خندههای اشکآمیز برگهای پاییزی..........پنجشنبه دهم مهرماه سال 1399
شهر از عاقل تهی خواهد شدن به مناسبت روز مولانا..........سه شنبه هشتم مهرماه سال 1399
دروغزن قضای مسلمانان را نشاید ..........سه شنبه بیست و پنجم شهریورماه سال 1399
سوغاتی..........سه شنبه هجدهم شهریورماه سال 1399
تحفه ای چون مرگ..........دوشنبه دهم شهریورماه سال 1399
داستانک..........یکشنبه دوم شهریورماه سال 1399
با یادی از مورّخ مشروطیت..........شنبه هجدهم مردادماه سال 1399
سارتر و نویسنده..........یکشنبه دوازدهم مردادماه سال 1399
کاش از تاریخ بیاموزیم..........یکشنبه بیست و نهم تیرماه سال 1399
خشونتی که بر ما می رود..........پنجشنبه بیست و دوم خردادماه سال 1399
سقف تزویر بر ستون ضدتبعیضی..........سه شنبه بیستم خردادماه سال 1399
تأملی در قتل رومینا اشرفی..........شنبه دهم خردادماه سال 1399
ما در کدامین جهان زندگی میکنیم؟..........دوشنبه بیست و پنجم فروردینماه سال 1399
دموکراسی آیینی..........شنبه سوم اسفندماه سال 1398
تعریضی بر واکنش آیتالله سبحانی به سخنان دکتر حسن محدثی..........جمعه بیست و پنجم بهمنماه سال 1398
دیکتاتوری، استالین و هنرمند غیرحکومتی..........جمعه بیست و هفتم دیماه سال 1398
مشترک میان دیکتاتورها..........دوشنبه بیست و هفتم آبانماه سال 1398
«چگونه است که استثمارشدگان به ادامۀ استثمار راضی میشوند؟»...........یکشنبه دوازدهم آبانماه سال 1398
جامعهشناس تحملناپذیر است!..........شنبه بیست و هفتم مهرماه سال 1398
همه پستها