یک
تفاوت مهم میان دولتهای ایدئولوژیک توتالیتر و دولتهای لیبرال در مدیریت بحران
نمود پیدا می کند.دولت را در اینجا به طور گسترده در معنای حکومت مد نظر دارم.همه
جوامع انسانی با انواعی از بحران ها روبرو می شوند.برخی از این بحرانها مستمر و کشدار اند و برخی مقطعی و
کوتاه مدت.بحران مشروعیت، بحران مشارکت و
بحران هویت، خاص دولتهای ایدئولوژیک توتالیتر هستند که البته علت تامه به وجود
آمدن هر سه هم از کارکردهای ذاتی این نوع حکومت محسوب می شوند.مدیریت دو بحران
مشروعیت و مشارکت برای این نوع از حکومتها اهمیت مهم حیاتی و مماتی دارند.نوع سوم
که معمولا گریبانگیر متن جامعه می شود، دست کم در ابتدا،اهمیت چندانی ندارد مگر
اینکه به دو نوع اول و دوم سرریز شوند. برخی از بحرانها ( مانند سیل و زلزله)،غیر
طبیعی ولی طبیعتی اند.علت بحرانهایی از این دست هرچه باشد،نفس بحران در ناگهانی و
غیرقابل پیش بینی بودن آن است اما وقتی به ایدئولوژی گره می خورد،نه طبیعی است و
نه طبیعتی؛ نتیجه ناکارآمدی مدیریتی است که از همان ایدئولوژی برآمده است. از
تعبیر آرنت که استفاده کنم، با تولد هر انسان تازه ای، نگاه و معنای جدیدی به
زندگی و برای زندگی هم خلق می شود.حکومت ایدئولوژیک توتالیتر،در ایدئولوژی اش متصلب
است و انسان جدید، زندگی جدید و معنای زندگی جدید را واپس می زند.خصلت جوامع جدید،
پیچیدگی روزافزون آن است.پیچیدگی رو به فزونی، نیاز به ابداع و ابتکار در شیوه های
مدیریت زیستن انسانها دارد و ایدئولوژی متصلب و بسته، فاقد این اصل مدیریتی مهم
است.این نکته را ویل دورانت در تاریخ تمدن به سادگی گفته که یکی از مشکلات فرهنگها
و جوامع سنتی، نداشتن پاسخ برای مشکلات جدید است.به تعبیر اینگونه حاکمان،
پاسخ هر نوع مشکل و مسئله ای(
سیاسی،فرهنگی، اقتصادی،اجتماعی، فردی،جمعی و ...) در انبان و انبار ایدئولوژی
موجود است،اما استخراج و استنباط حل مسأله در اهلیت حلقه حاکمیت است؛ در این حلقه
هم سابقه داران متهعد و کهنه سربازان،اولی ترند؛پیران قوم چون سابقه سرسپردگی
دارند،توان تحلیل بهتری دارند( پدیده ای که از این منظر به دست می آید،پیرسالاری
یا حکومت سالخوردگان است) .اما برای حل مسائل جدید، هم سنخی میان هدف و وسیله
مطلقا وجود ندارد و تلی از مشکلات حل ناشده،فرصت مهار و مدیریت را از پیران حاکم
می گیرد؛ در نتیجه، هر مسأله اجتماعی خردی، در زمانی کوتاه، تبدیل به مسأله ای ملی
می شود: بحران. به
این ترتیب، تمام هنر مدیریتی پیران حاکم، صرف گذر از یک بحران مثلا در حوزه اقتصاد
است که بحرانی جدید در حوزه سیاست یا در چارچوب جغرافیایی از راه می رسد و این
زنجیره را پایانی نیست. مهم ترین علت بحران سیل فروردین 1398،ایدئولوژی توتالیتری است
که به دست پیرسالارانی ارائه و اجرا می شود که برای مدیریت زندگی انسان جدید در جامعه
جدید، نه توان فکری و جسمی دارند و نه توان تخصصی؛ البته که علیرغم تبلیغات
فراوان،تعهد ایدئولوژیک هیچ کارکردی در این میان نمی تواند داشته باشد.هر بحران که
پیش آید: صد خلیفه گشته کمتر از مگس/ پیش چشم آتشینش آن نفس.
آخرین پست هامرگ در سالهای دیگر کُشی..........شنبه پانزدهم آذرماه سال 1399
علم و مذهب..........چهارشنبه دوازدهم آذرماه سال 1399
انتظار زندگی در سودای بهشت..........دوشنبه سوم آذرماه سال 1399
دکتر فیرحی و یک پرسش..........دوشنبه بیست و ششم آبانماه سال 1399
زندگی، میعاد در لجن..........یکشنبه هجدهم آبانماه سال 1399
زندگی را تخیل و سپس تکرار کنید..........شنبه هفدهم آبانماه سال 1399
سیاستمدارانی چون شاعر در فیلم مادر آرنوفسکی..........شنبه سوم آبانماه سال 1399
رابطۀ ننگین..........شنبه بیست و ششم مهرماه سال 1399
عزادار خویشتنیم نه شجریان..........جمعه هجدهم مهرماه سال 1399
کشیش و پزشک در زمانۀ بیماری..........دوشنبه چهاردهم مهرماه سال 1399
لذت مشترک دیکتاتور و عاشق..........یکشنبه سیزدهم مهرماه سال 1399
خشخش ِ خندههای اشکآمیز برگهای پاییزی..........پنجشنبه دهم مهرماه سال 1399
شهر از عاقل تهی خواهد شدن به مناسبت روز مولانا..........سه شنبه هشتم مهرماه سال 1399
دروغزن قضای مسلمانان را نشاید ..........سه شنبه بیست و پنجم شهریورماه سال 1399
سوغاتی..........سه شنبه هجدهم شهریورماه سال 1399
تحفه ای چون مرگ..........دوشنبه دهم شهریورماه سال 1399
داستانک..........یکشنبه دوم شهریورماه سال 1399
با یادی از مورّخ مشروطیت..........شنبه هجدهم مردادماه سال 1399
سارتر و نویسنده..........یکشنبه دوازدهم مردادماه سال 1399
کاش از تاریخ بیاموزیم..........یکشنبه بیست و نهم تیرماه سال 1399
خشونتی که بر ما می رود..........پنجشنبه بیست و دوم خردادماه سال 1399
سقف تزویر بر ستون ضدتبعیضی..........سه شنبه بیستم خردادماه سال 1399
تأملی در قتل رومینا اشرفی..........شنبه دهم خردادماه سال 1399
ما در کدامین جهان زندگی میکنیم؟..........دوشنبه بیست و پنجم فروردینماه سال 1399
دموکراسی آیینی..........شنبه سوم اسفندماه سال 1398
تعریضی بر واکنش آیتالله سبحانی به سخنان دکتر حسن محدثی..........جمعه بیست و پنجم بهمنماه سال 1398
دیکتاتوری، استالین و هنرمند غیرحکومتی..........جمعه بیست و هفتم دیماه سال 1398
مشترک میان دیکتاتورها..........دوشنبه بیست و هفتم آبانماه سال 1398
«چگونه است که استثمارشدگان به ادامۀ استثمار راضی میشوند؟»...........یکشنبه دوازدهم آبانماه سال 1398
جامعهشناس تحملناپذیر است!..........شنبه بیست و هفتم مهرماه سال 1398
همه پستها
سپاس از قلم تان
مانند همیشه،تیز و بی لکنت