به علاوه، برداشت هابرماس از قلمرو عمومی، حق را به آن چیزی
نمیدهد كه برای حوزه ها سودمندترین و مهم ترین است؛ ]مثلا[ در این معنا، در جنبش های اجتماعی به شیوه
ای عمل می کنند که قوانین تنظیمات اجتماعی را به چالش می کشند.آنها ارتباطات
اختیاری را از طریق نمایش در صحنه عمومی سیاست گزاری کرده و از نظر فرهنگی به صورت
قانون در می آورند(هم چنان که آرنت هم تأکید کرده) و زمانی در شاهکارهایشان
نمایانش می دادند (ن.ک: تورن، 1981؛ مِلوشی، 1989). این وضعیت خصوصاً برای حركات و
اقداماتی صحت دارد كه سلسله مراتب هنجارین پنهان در پس منطق را آشكار میكنند. برای این گروهها كه اغلب بر
اساس مخالفت یا بیطرفی و عقل سلیم متمایز میشوند، با چیزی كه به نظر عقلانی میرسد،قلمرو
عمومیِ بیش از حدّ عقلانی شده مثال مهّمی از روابط اجتماعی پیچیده است كه آنها
برای تغییر و مختل كردن آنها مبارزه میكنند (وارنر، 2005: 54). درك مشترك مورد توافق طرفین كه هدف بحث همگانی انتقادی-
منطقی هابرماس است، با مفهوم حوزه های متضاد یعنی حوزه هایی روبرو می شود كه بر
اساس تضاد و تنش با حوزه بزرگتر یا مسلط تعریف میشوند. (وارنر، 2005: صفحه 56).ایضا
مواجه می شود با رقابت قلمروهای عمومی مانند اغتشاشهای زنان آمریكای شمالی در قرن
نوزدهم به عنوان معاصران قلمرو عمومی سرمایه داری (رایان، 1993: 73-272؛ همچنین ملاحظه
كنید: اِلی، 1993: 31-330/1). عجیب آنكه، همین عقلانیت عام كه فرض میشود قلمرو عمومی را
برای تمام انسانها دسترسپذیر میسازد،سلسله مراتبی از پایگاه، طبقه، و جنسیت را معلق
گذارده که به عنوان استراتژی محرومیت به كار گرفته شده است (فراسر، 1993: 115).
بنابه گفته مورّخان تجدیدنظر طلب، از همان آغاز ، این عقلانیت بخشی از یک عادات و
رسوم قومی و شیوه ای بود که تمایز طبقه سرمایه دار از دیگران، از سیاست ها و رقابت طبقاتی را نشان می داد. (الی،
1993: 306-297؛ رایان، 1993: 73-272؛ لندس، 1998: 89 ؛ فراسر، 1993: 114). این
مشاهده از آغاز، ایده وجود قلمروهای رقابتیِ بعضا در تضاد را با درجات مختلفی از
قدرت پیشنهاد میكند. همین قلمرو همگانی منفرد، به خاطر محدودیت مفهومی یا حداقل به
خاطر محدود كردن مشاركت گروههای اصلی و از این رو، مخالفت با ایدهآل برابری
مشارکتی مورد انتقاد قرار گرفته است. بنابه گفته فراسر، مسئله قلمرو عمومی كه به
عنوان رخداد شگفت تصور میشد، در ابتدا از عدم امكان تفكیك قلمرو عمومی از بافت
اجتماعی نابرابریهای آن و در وهله دوم از گرایش فرایند بررسی برای سودرسانی به
گروههای غالبی ناشی می شود كه تجلی فرهنگی
عادات و رسوم و دیدگاههای فصاحت و بلاغت شان حتی در غیاب استثنائات رسمی برایش
اساسی هستند (فراسر، 1993: 28-122). با توجّه به این انتقادات،امروزه چگونه ما باید از قلمرو
عمومی بورژوایی بازدید كنیم؟. قلمرو عمومی بورژوایی میتواند به عنوان یک لحظه در
زنجیرة گسترده قلمروهای عمومی ناقص یا آسیب دیده اما حوزه عمومی مباحثه ای واقعی
نگریسته شود.(وارنر، 2005: 51-50). لحظه حتی با پتانسیلی بزرگتر، لحظه جریان جنبش
های اجتماعی مدرن است. این جنبش ها را میتوان به صورت حركات فعال در همان «محیط
قلمرو عمومی» فرض كرد كه هابرماس مطرح كرد؛ که حتی در همان زمان، از آن بافت ظاهر
میشوند ، در حالی كه این جنبش ها نقایص قلمرو عمومی بورژوایی را تصحیح می کنند،
(وارنر، 2005؛ لی، 1993: 407). علاوه بر این، وجود فضاهای متعدد و متضاد به وضوح نشان میدهد
كه قلمرو فضاها نه فقط عرصهای برای ارائه و بحث منافع گروه است بلكه فضای مهّمی
برای شكلگیری و تقویت هویتهاست كه میتوانند تفاوتی را که هابرماس میان قلمرو عمومی و قلمرو خصوصی می
گذارد،مجدداً مطرح کنند. دوگانگی و تضاد، سلسله مراتب میان مسائل برابری (خصوصی) و
آزادی (عمومی) را از میان میبرد و امكان ارتباطات میان این دو را میسّر میسازد
(وارنر، 2005: 57؛ کالهون، 1997: 82، 86 ؛ بن حبیب، 1993: 90-89).
آخرین پست هامرگ در سالهای دیگر کُشی..........شنبه پانزدهم آذرماه سال 1399
علم و مذهب..........چهارشنبه دوازدهم آذرماه سال 1399
انتظار زندگی در سودای بهشت..........دوشنبه سوم آذرماه سال 1399
دکتر فیرحی و یک پرسش..........دوشنبه بیست و ششم آبانماه سال 1399
زندگی، میعاد در لجن..........یکشنبه هجدهم آبانماه سال 1399
زندگی را تخیل و سپس تکرار کنید..........شنبه هفدهم آبانماه سال 1399
سیاستمدارانی چون شاعر در فیلم مادر آرنوفسکی..........شنبه سوم آبانماه سال 1399
رابطۀ ننگین..........شنبه بیست و ششم مهرماه سال 1399
عزادار خویشتنیم نه شجریان..........جمعه هجدهم مهرماه سال 1399
کشیش و پزشک در زمانۀ بیماری..........دوشنبه چهاردهم مهرماه سال 1399
لذت مشترک دیکتاتور و عاشق..........یکشنبه سیزدهم مهرماه سال 1399
خشخش ِ خندههای اشکآمیز برگهای پاییزی..........پنجشنبه دهم مهرماه سال 1399
شهر از عاقل تهی خواهد شدن به مناسبت روز مولانا..........سه شنبه هشتم مهرماه سال 1399
دروغزن قضای مسلمانان را نشاید ..........سه شنبه بیست و پنجم شهریورماه سال 1399
سوغاتی..........سه شنبه هجدهم شهریورماه سال 1399
تحفه ای چون مرگ..........دوشنبه دهم شهریورماه سال 1399
داستانک..........یکشنبه دوم شهریورماه سال 1399
با یادی از مورّخ مشروطیت..........شنبه هجدهم مردادماه سال 1399
سارتر و نویسنده..........یکشنبه دوازدهم مردادماه سال 1399
کاش از تاریخ بیاموزیم..........یکشنبه بیست و نهم تیرماه سال 1399
خشونتی که بر ما می رود..........پنجشنبه بیست و دوم خردادماه سال 1399
سقف تزویر بر ستون ضدتبعیضی..........سه شنبه بیستم خردادماه سال 1399
تأملی در قتل رومینا اشرفی..........شنبه دهم خردادماه سال 1399
ما در کدامین جهان زندگی میکنیم؟..........دوشنبه بیست و پنجم فروردینماه سال 1399
دموکراسی آیینی..........شنبه سوم اسفندماه سال 1398
تعریضی بر واکنش آیتالله سبحانی به سخنان دکتر حسن محدثی..........جمعه بیست و پنجم بهمنماه سال 1398
دیکتاتوری، استالین و هنرمند غیرحکومتی..........جمعه بیست و هفتم دیماه سال 1398
مشترک میان دیکتاتورها..........دوشنبه بیست و هفتم آبانماه سال 1398
«چگونه است که استثمارشدگان به ادامۀ استثمار راضی میشوند؟»...........یکشنبه دوازدهم آبانماه سال 1398
جامعهشناس تحملناپذیر است!..........شنبه بیست و هفتم مهرماه سال 1398
همه پستها