سیف فرغانی از شاعران کم – نام ادب پارسی است.از این جهت می گویم
کم –
نام، که به اندازه شعرایی چون سعدی و حافظ و مولانا و... در میان عامه مردم شهره
نیست. سیف در نیمه دوم قرن 7 و نیمه اول قرن 8 می زیست. در شاعری، از سعدی
«استقبال» بسیار کرده و اشعارش در سادگی پهلو به پهلوی شیخ اجل می ساید. امروز
صبح، غزل زیر را از سیف می خواندم.این غزل،عارفانه نیست؛ بلکه عاشقانه است در اوج؛
در اوج با این توضیح که شاعر مضمون غزل را به تعبیر اهالی فلسفه و جامعه شناسان،
به عنوان یک نمونه از «تجربه زیسته» در آستین داشته است.این غزل، در حقیقت، چنان
مستی ای می آوَرَد که از دوصد چشم خمار بر نمی آید. رفتی و دل ربودی یک شهر مبتلا را تا کی کنیم بی تو صبری که نیست ما را بازآ که عاشقانت جامه سیاه کردند چون ناخن عروسان از هجر تو نگارا! ای اهل شهر! ازین پس، من ترک خانه گفتم کز نالههای زارم زحمت بود شما را از عشق خوبرویان من دست شسته بودم پایم به گِل فرو شد در کوی تو قضا را از نیکوان عالم کس نیست همسر تو بر انبیای دیگر فضل است مصطفا را در دور خوبی تو بیقیمتند خوبان گل در رسید و لابد رونق بشد گیا را ای مدعی که کردی فرهاد را ملامت باری ببین و تن زن شیرین خوش لقا را تا مبتلا نگردی گر عاقلی مدد کن در کار عشق لیلی مجنون مبتلا را ای عشق بس که کردی با عقل تنگخویی مسکین برفت و اینک بر تو گذاشت جا را مجروح هجرت ای جان مرهم ز وصل خواهد این است وجه درمان آن درد بیدوا را من بندهام تو شاهی با من هر آنچه خواهی میکن، که بر رعیت حکم است پادشا را گر کردهام گناهی در ملک چون تو شاهی حدم بزن ولیکن از حد مبر جفا را از دهشت رقیبت دور است سیف از تو در کویت ای توانگر سگ میگزد گدا را سعدی مگر چو من بود آنگه که این غزل گفت «مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا»
آخرین پست هامرگ در سالهای دیگر کُشی..........شنبه پانزدهم آذرماه سال 1399
علم و مذهب..........چهارشنبه دوازدهم آذرماه سال 1399
انتظار زندگی در سودای بهشت..........دوشنبه سوم آذرماه سال 1399
دکتر فیرحی و یک پرسش..........دوشنبه بیست و ششم آبانماه سال 1399
زندگی، میعاد در لجن..........یکشنبه هجدهم آبانماه سال 1399
زندگی را تخیل و سپس تکرار کنید..........شنبه هفدهم آبانماه سال 1399
سیاستمدارانی چون شاعر در فیلم مادر آرنوفسکی..........شنبه سوم آبانماه سال 1399
رابطۀ ننگین..........شنبه بیست و ششم مهرماه سال 1399
عزادار خویشتنیم نه شجریان..........جمعه هجدهم مهرماه سال 1399
کشیش و پزشک در زمانۀ بیماری..........دوشنبه چهاردهم مهرماه سال 1399
لذت مشترک دیکتاتور و عاشق..........یکشنبه سیزدهم مهرماه سال 1399
خشخش ِ خندههای اشکآمیز برگهای پاییزی..........پنجشنبه دهم مهرماه سال 1399
شهر از عاقل تهی خواهد شدن به مناسبت روز مولانا..........سه شنبه هشتم مهرماه سال 1399
دروغزن قضای مسلمانان را نشاید ..........سه شنبه بیست و پنجم شهریورماه سال 1399
سوغاتی..........سه شنبه هجدهم شهریورماه سال 1399
تحفه ای چون مرگ..........دوشنبه دهم شهریورماه سال 1399
داستانک..........یکشنبه دوم شهریورماه سال 1399
با یادی از مورّخ مشروطیت..........شنبه هجدهم مردادماه سال 1399
سارتر و نویسنده..........یکشنبه دوازدهم مردادماه سال 1399
کاش از تاریخ بیاموزیم..........یکشنبه بیست و نهم تیرماه سال 1399
خشونتی که بر ما می رود..........پنجشنبه بیست و دوم خردادماه سال 1399
سقف تزویر بر ستون ضدتبعیضی..........سه شنبه بیستم خردادماه سال 1399
تأملی در قتل رومینا اشرفی..........شنبه دهم خردادماه سال 1399
ما در کدامین جهان زندگی میکنیم؟..........دوشنبه بیست و پنجم فروردینماه سال 1399
دموکراسی آیینی..........شنبه سوم اسفندماه سال 1398
تعریضی بر واکنش آیتالله سبحانی به سخنان دکتر حسن محدثی..........جمعه بیست و پنجم بهمنماه سال 1398
دیکتاتوری، استالین و هنرمند غیرحکومتی..........جمعه بیست و هفتم دیماه سال 1398
مشترک میان دیکتاتورها..........دوشنبه بیست و هفتم آبانماه سال 1398
«چگونه است که استثمارشدگان به ادامۀ استثمار راضی میشوند؟»...........یکشنبه دوازدهم آبانماه سال 1398
جامعهشناس تحملناپذیر است!..........شنبه بیست و هفتم مهرماه سال 1398
همه پستها