ترجمه خیام عباسی بدون چیزی كه متعلق به ما باشد، ما خود باثباتی نداریم و با
این حال، تعهّد و تعلق كلّی به هر واحد اجتماعی به معنی نوعی نوع دوستی است. حس
انسان بودن ما میتواند از وارد شدن به واحد اجتماعی وسیعتری ناشی شود؛ حس شخصیّت
ما میتواند از شیوه های جزئی ای به وجود بیاید كه در آنها، ما در برابر كشش مقاومت میكنیم. وضعیت ما با بناهای
مستحكمی از جهان قالب بندی میشود، در حالی كه حس هویّت شخصی ما اغلب در لابهلای تركها مسکن گزیده
است.(گافمن، 320:1961). با بناهای مستحكم پشت سرمان، ما تكیهگاهی برای معرفی و
نشان دادن خودمان در زندگی روزمره داریم و وجهه و چهرة اجتماعی برای خودمان و برای
سایرین ایجاد میكنیم. در شكافها، ما هویتهای خاص خودمان را میسازیم. در این
شكافها ملتها متولد میشوند. ارائه کردن ها و تعاریف دیگر از خودِ و موقعیت، بسط
و توسعه داده میشوند. تعامل همگانی از نوعی كه آرنت در نظر داشت در ساختار نهادی
مدرن ساخته میشود. این حکم، به خصوص در شکل گیری ملتهای همبسته با مدرن درست بوده است. جنبش های اجتماعی اغلب
علیه برخی از ابعاد نظم سازمانی جهت داده می شوند، امّا مكانهایی ایجاد میكنند كه
مردم در آنها همدیگر را ملاقات و بحث وگفتگو میكنند؛ ظاهر میشوند، و آشكار میكنند
كه آنها چه كسانی هستند و چگونه میتوانند با هم کار کنند. به طور كلّی این ویژگی جنبش
های اجتماعی جدید است: جنبش فمینیست، جنبش حقوق مدنی، جنبش سبز، جنبش ضد جنگ، و
مانند اینها. هر كدام از این جنبش ها اهداف خاصی دارند، امّا از همه مهمتر، هر
كدام در حال كشف و بررسی جوامع و ملّتهای در حال ظهور است به عنوان گروهها و افراد
مشاركت كننده – به عنوان یک زن با زنان دیگر، به عنوان یک آمریكایی آفریقایی
تبار با دیگر آمریكاییهای آفریقایی تبار دیگر( ملوشی، 1989). الگوهای اختلاف و سلوکی
وجود دارند كه تعریف میكنند كه زن بودن به چه معنی است (گافمن، 1956)، امّا با بیرون
آمدن از آن الگوها، زنان نه تنها خودشان را در الگوهای نهادی شده بلکه با مخالفت
با آنها خود را تعریف میكنند. همانطور كه زنان این كار را با هم انجام میدهند،
جامعه و ملّت دیگری تشكیل میشود كه از سیاستهای جایگزین حمایت میكند، در تعامل
روزمره پدیدار می شود و در جنبش اجتماعی توسعه مییابند. (داپلسیس و اسنیتو،
1998). و همانطور كه جوامع (ملّتها) تشكیل میشوند، همانطور هم اعضای جنبشها در
حضور همدیگر صحبت و رفتار میكنند، به آزادیشان، به اقدام خودمختاری شان متعهّد
هستند (تعریف آرنت از آزادی عمومی) و ظرفیت و توانایی رفتار و عمل هماهنگ و دسته جمعی
را بسط و توسعه میدهند (تعریف آرنت از قدرت عمومی). از این رو، آنها نه فقط
همدیگر را بلكه همچنین آنهایی را كه در
بیرون از قلمرو نزدیكشان، یعنی جوامع و فضاهای
دیگر و قلمرو عمومیتر جوامع قرار دارند، مخطاب قرار میدهند. بدین طریق تعامل
افراد، ملّتها و قدرت های سیاسی را بسط و توسعه میدهند همانطور كه جان دیویی در
صفحات آغازین كتابش در ارتباط با جامعه و مسائل آن مطرح كرد (دیویی، 1954). رسانههای گروهی و ساختار فرهنگی جوامع و قلمرو جوامع هیچ راهبردی به مسئله حوزهها خصوصاً راهبردی كه بر تعامل
اجتماعی و ساختار فرهنگی متمركز است، نمیتواند از تحلیل رسانههای گروهی اجتناب
کند. در حقیقت شایان توجّه است كه تحلیل سطحی و غیرمتفكّرانه رسانه ها به اشتباهات
عمدهای در ارزیابی حوزهها و مشكلات آنها منجر میشود. این ]وضعیت[ در کار تأثیرگذار هابرماس، «دگرگونی ساختاری
حوزه عمومی» (1989) آشكار است. توسعه اشكال رسانههای گروهی- از زندگی عمومی
متمركز بر زبان گفتاری گرفته تا زندگی عمومی متمرکز بر تعامل میان گفتار و نوشتار-
قسمت اصلی تحلیل اوست،. امّا هابرماس آنگاه که به تحلیل رسانه های سمعی و بصری تا
رسانه های الکترونیکی میرسد، تحلیل عینی را رها کرده و كاهش چشمگیری را مشاهده می
کند. عقلانییت ممكن نیست. مبادله كالا بر مبادله رفکری چیرگی دارد. سالهای بعد، او
این دیدگاه جبرگرا را اصلاح كرد، امّا كاری كه او انجام داد نشان دهندة بررسی سیستماتیک
رابطة میان رسانههای گروهی و حوزه هاست. (هابرماس، 1982). به جای کنش متقابل رویارو، رسانههای الكترونیكی معمولاً
تعامل مجازی یا نداشتن تعامل را تسهیل میكنند و در عوض قابلیت رؤیت و مشاهده را
فراهم می آورند(دایان، 2005). اگر رسانههای چاپی در امتداد خط زمان عمل میكنند-
نوشتن، خواندن و صحبت كردن به موقع هماهنگ میشوند ـ رسانههای الكترونیكی در فضا
عمل میكنند، به خاطر اینكه تمام اطلاعات به طور مستقیم و همزمان و اغلب به طور دیداری نمایش داده میشود.
این ویژگیهای معكوس، بر ظرفیتهای رسانههای گروهی برای تسهیل ]شکل گیری[ حوزه هاو بحث
عمومی تأثیر میگذارد. رسانههای گروهی الكترونیكی مردم را برای انجام بحث و گفتگو
یكجا جمع میكند، همانطور كه رسانههای چاپی در گذشته این کار را می کرده اند،
امّا آنها همچنین امکان انواع تعامل و حضور را كه از قبل موجود و در دسترس نبودند،
فراهم میكنند. این توسعهها و پیشرفتها تأثیر مهّمی بر روی تشكیل حوزه ها و
جوامع جدید دارند.
آخرین پست هامرگ در سالهای دیگر کُشی..........شنبه پانزدهم آذرماه سال 1399
علم و مذهب..........چهارشنبه دوازدهم آذرماه سال 1399
انتظار زندگی در سودای بهشت..........دوشنبه سوم آذرماه سال 1399
دکتر فیرحی و یک پرسش..........دوشنبه بیست و ششم آبانماه سال 1399
زندگی، میعاد در لجن..........یکشنبه هجدهم آبانماه سال 1399
زندگی را تخیل و سپس تکرار کنید..........شنبه هفدهم آبانماه سال 1399
سیاستمدارانی چون شاعر در فیلم مادر آرنوفسکی..........شنبه سوم آبانماه سال 1399
رابطۀ ننگین..........شنبه بیست و ششم مهرماه سال 1399
عزادار خویشتنیم نه شجریان..........جمعه هجدهم مهرماه سال 1399
کشیش و پزشک در زمانۀ بیماری..........دوشنبه چهاردهم مهرماه سال 1399
لذت مشترک دیکتاتور و عاشق..........یکشنبه سیزدهم مهرماه سال 1399
خشخش ِ خندههای اشکآمیز برگهای پاییزی..........پنجشنبه دهم مهرماه سال 1399
شهر از عاقل تهی خواهد شدن به مناسبت روز مولانا..........سه شنبه هشتم مهرماه سال 1399
دروغزن قضای مسلمانان را نشاید ..........سه شنبه بیست و پنجم شهریورماه سال 1399
سوغاتی..........سه شنبه هجدهم شهریورماه سال 1399
تحفه ای چون مرگ..........دوشنبه دهم شهریورماه سال 1399
داستانک..........یکشنبه دوم شهریورماه سال 1399
با یادی از مورّخ مشروطیت..........شنبه هجدهم مردادماه سال 1399
سارتر و نویسنده..........یکشنبه دوازدهم مردادماه سال 1399
کاش از تاریخ بیاموزیم..........یکشنبه بیست و نهم تیرماه سال 1399
خشونتی که بر ما می رود..........پنجشنبه بیست و دوم خردادماه سال 1399
سقف تزویر بر ستون ضدتبعیضی..........سه شنبه بیستم خردادماه سال 1399
تأملی در قتل رومینا اشرفی..........شنبه دهم خردادماه سال 1399
ما در کدامین جهان زندگی میکنیم؟..........دوشنبه بیست و پنجم فروردینماه سال 1399
دموکراسی آیینی..........شنبه سوم اسفندماه سال 1398
تعریضی بر واکنش آیتالله سبحانی به سخنان دکتر حسن محدثی..........جمعه بیست و پنجم بهمنماه سال 1398
دیکتاتوری، استالین و هنرمند غیرحکومتی..........جمعه بیست و هفتم دیماه سال 1398
مشترک میان دیکتاتورها..........دوشنبه بیست و هفتم آبانماه سال 1398
«چگونه است که استثمارشدگان به ادامۀ استثمار راضی میشوند؟»...........یکشنبه دوازدهم آبانماه سال 1398
جامعهشناس تحملناپذیر است!..........شنبه بیست و هفتم مهرماه سال 1398
همه پستها