به نام خدا
شکل و شمایل ابلیس
ابن عباس می گوید-
با جمعی همراه رسول خدا(ص) در بعضی ارز دره های اطراف مدینه بودیم. ناگهان صدای چق چق سختی شنیدیم . از رسول اکرم(ص) پرسیدم این صدا چیست؟ فرمود این ابلیس است که با سپاه خود از اینجا رد می شوند. علی(ع) که در انجا حاضر بود به رسول خدا (ص) عرض کرد دوست دارم ابلیس را ببینم. پیامبر اکرم(ص) به ابلیس خطاب کرد و فرمود ای دشمن خدا خود را برای علی(ع) اشکار کن. ناگهان ابلیس اشکار شد. به صورت پیر مرد کوتاه قد که موی سر و صورتش سفید بود و ریشش بلند تر از خودش بود. دو چشم در پیشانی و دو چشم در سینه داشت. علی(ع) تا او را دید به او حمله کرد و او را نقش زمین نمود. و بر سینه اش نشست و به رسول خدا (ص) عرض کرد اجازه بده کارش را تمام کرده و نابودش کنم. پیامبر اکرم(ص) خندید و فرمود ای علی پس مهلت دادنش تا(روز قیامت) چه می شود؟ زیرا خداوند به او مهلت داده است.
پایان
بر گرفته از کتاب- 110 داستان از سیره عملی علی(ع)
داستانها و پند ها ج 3 ص 103 به نقل از مناقب ابن مغاری ص 300