به نام خدا
بعثت رسول خدا (ص) قسمت بیست و سوم
فرستادگان قریش به حبشه
مهاجران در حبشه سکونت کرده و
دور از آن همه آزار و شکنجهای که در مکه به جرم پذیرفتن حق و ایمان به خدا و
پیغمبر او میدیدند زندگی آرام و بی سر و صدایی را در محیطی امن شروع کردند،اگر چه
هجرت از وطن مألوف و دست کشیدن از خانه و زندگی و کسب و کار برای آنها دشوار و سخت
بود ولی در برابر آن همه آزار و شکنجه و ناسزا و تمسخر و محرومیتهای دیگری که در
مکه داشتند این سختیها به حساب نمیآمد تا چه رسد که آنها را غمناک و متأثر سازد.
از آن سو مشرکین مکه که از
ماجرا مطلع شده و دیدند مسلمانان از چنگالشان فرار کرده و در حبشه به خوشی و آسایش
به سر میبرند در صدد برآمدند تا به هر ترتیبی شده بلکه بتوانند آنها را به مکه
بازگردانده و بدین ترتیب از مهاجرت افراد دیگر جلوگیری کرده و ضمنا از انتشار
اسلام به سایر نقاط و کشورها که از آن بیمناک بودند ممانعت به عمل آورند.
به همین منظور انجمنی تشکیل
داده و قرار شد دو نفر را به نمایندگی از طرف خود به نزد نجاشی بفرستند و هدایایی
هم در نظر گرفتند که به همراه آن دو برای وی ارسال دارند و از او بخواهند افراد
مزبور را هر چه زودتر به مکه بازگرداند.
این دو نفری را که انتخاب کردند
یکی عمرو بن عاص و دیگری عمارة بن ولید [1]
بود،عمرو بن عاص به زیرکی و سخنوری و شیطنت معروف بود و عمارة بن ولید یکی
از رشیدترین و زیباترین جوانان مکه و شخص شاعر و جنگجویی بوده،و چون خواستند حرکت
کنند عمرو بن عاص همسر خود را نیز با خود برد و شاید هم رویدرخواست خود آن
زن،عمرو بن عاص او را به همراه خود برده اینان به جده آمده و چون سوار کشتی شدند
مقداری شراب نوشیدند و در حال مستی عمارة به عمرو بن عاص گفت:به زنت بگو مرا
ببوسد،عمرو عاص از این کار خودداری کرد،و عماره نیز در صدد برآمد تا عمرو عاص را
به دریا انداخته غرق کند و با همسر او در آمیزد،و بدین منظور هنگامی که عمرو عاص
بی خبر از منظور او به کنار کشتی آمده بود و امواج دریا را تماشا میکرد از پشت سر
او را حرکت داد و به دریا انداخت ولی عمرو عاص با چابکی خود را به طناب کشتی
آویزان کرد و به کمک کارکنان کشتی و مسافران دیگر خود را از سقوط در دریا نجات داد
و هیچ بعید نیست تمام این جریانات طبق نقشه همان زن و دسیسهای که او داشته و
عماره را به اجرای آن وادار کرده انجام شده باشد و به هر ترتیب که بود عمرو عاص
نجات یافت ولی روی زیرکی و سیاستی که داشت این جریان را حمل بر شوخی کرده و چنانکه
عماره مدعی شده بود که غرضی جز شوخی نداشتم عمرو عاص با خنده ماجرا را برگزار کرد
اما کینه او را در دل گرفت تا در فرصت مناسبی این عمل او را تلافی کند.
[1] در سیره ابن هشام به جای
عماره،عبد الله بن ابی ربیعه را ذکر کرده ولی ما از روی تفسیر مجمع و تاریخ یعقوبی
و کتابهای دیگر نقل کردیم.
منبع: کتاب زندگانی حضرت
محمد(ص) نوشته سید هاشم رسولی محلاتی
مدینةالعلم
بهشتی باشید...
بهشتیان
طبقه بندی: امامان و پیامبران، مقالات پیرامون پیامبر اکرم (ص)،
برچسب ها: بعثت رسول خدا (ص)، فرستادگان قریش به حبشه،