طی جنگ های کره، اسیرکننده های کره ای و چینی، به شستشوی مغزی اسرای جنگی آمریکایی که در اردوگاه ها زندانی بودند می پرداختند. زندانیان بسیاری سرانجام اعتراف کردند که برای جنگ میکروبی اجیر شده بودند — درحالیکه که این طور نبوده است— و در پایان اسارتشان، با آنها بیعت وفاداری بستند. حداقل 21 سرباز پس از آزادی از بازگشت به ایالات متحده سر باز زدند. جالب به نظر می رسد، اما افراد دیرباور اشاره بر این دارند که 21 نفر از بیش از 20،000 زندانی در کشورهای کمونیستی بوده اند. آیا شستشوی مغزی واقعاً عمل می کند ؟
در روانشناسی، از مبحث شستشوی مغزی به نام بهسازی و اصلاح عقاید یاد میشود که مربوط به حوزه ی "تاثیرات اجتماعی" است. تاثیرات اجتماعی در هر لحظه و هرروزه انجام می گیرد. مجموعه ی راه هایی است که از طریق آن افراد می توانند گرایشات، عقاید، و رفتارهای سایرین را تغییر دهند. برای مثال، هدف متد "تسلیم"، ایجاد تغییر در رفتار فرد است و با گرایشات و عقاید او کاری ندارد. به عبارت دیگر به فرد تلقین می کند که "فقط انجامش بده!" از طرف دیگر متد "ترغیب" به دنبال ایجاد تغییر در گرایشات فرد است و به فرد میگوید "انجامش بده چرا که باعث می شود احساس خوبی داشته باشی!" متد "تعلیم" (که زمانیکه به آنچه آموزش داده می شود اعتقادی نداشته باشید، متد تبلیغ نیز نامیده می شود) در تلاش برای تغییر اعتقادات فرد است و به او خاطرنشان می سازد که "انجامش بده چون می دانی که کار درست این است." شستشوی مغزی یکی از انواع مهم تاثیرات اجتماعی است که مجموعه ای از تمام این رویکردها در کنار یکدیگر است و در پی ایجاد تغییراتی در فرد می باشد درحالیکه او خود راضی و موافق با آن تغییر نیست.
از آنجا که شستشوی مغزی نوع تهاجمی از تاثیرات است، نیازمند استقلال و انزوای کامل فرد است، و به همین دلیل است که اکثراً در زندان ها و مکتب های توتالیسم انجام می گیرد. فرد عامل (آنکه شستشوی مغزی می دهد) باید کنترل کامل بر روی هدف (کسی که مورد شستشوی مغزی قرار میگیرد) داشته باشد، تا حدی که حتی غذاخوردن، خوابیدن، حمام رفتن، و سایر نیازهای اولیه فرد نیز تحت خواست و اراده ی عامل است. در عملیات شستشوی مغزی، عامل هویت فرد را از روی یک اسلوب معین به طور کلی از بین می برد به طوری که دیگر عمل نکند. بعد عامل آن هویت از بین رفته را با مجموعه ای از رفتارها، گرایشات، و عقایدی جایگزین می کند که مورد قبول محیط جدید هدف باشد.
با اینکه اکثر روانشناسان بر این عقیده اند که شستشوی مغزی تحت شرایط صحیح امکان پذیر است، اما برخی آن را برخلاف آنچه رسانه های گروهی نشان می دهند، جزء انواعی از تاثیرت می بینند که غیرمحتمل و انجام نشدنی است. برخی از تعاریف شستشوی مغزی نیازمند تهدیدات فیزیکی است و تحت این تعاریف اکثر مکاتب افراطی نمی توانند طریقه ی صحیح شستشوی مغزی را به کار بندند، چون از سوء استفاده و آسیب رسانی فیزیکی افراد سرباز می زنند. سایر تعاریف "کنترل و تهدید غیر فیزیکی" را سرلوحه ی خود قرار داده اند. قطع نظر از اینکه چه تعریفی را انتخاب می کنید، کارشناسان بسیاری عقیده دارند که حتی تحت شرایط ایده آل برای شستشوی مغزی، تاثیرات این عمل تقریباً کوتاه مدت هستند و هویت قدیمی افراد با شستشوی مغزی به طور کامل نابود نمی شوند. بلکه در خفا می مانند و زمانیکه این هویت جدید متوقف شود، باورها، عقاید و گرایشات قبلی فرد دوباره روی کار می آیند.
روانشناسانی وجود دارند که می گویند تغییر اسیران جنگی امریکایی در طی جنگ های کره نتیجه ی شکنجه بوده است نه شستشوی مغزی. و در واقع اکثر اسیران جنگی در جنگ های کره به هیچ وجه به کمونیسم نپیوستند. در اینجا مسئله ی اعتماد پیش می آید. آیا شستشوی مغزی سیستمی است که نتایج مشابه ای در فرهنگ ها و گونه های شخصیتی ایجاد می کند، یا اینکه منوط به آمادگی و مستعد بودن هدف برای تغییر است؟ در قسمت بعدی توصیفات و تعاریف یکی از کارشناسان در رابطه با شستشوی مغزی را مطرح می کنیم .
روانشناسی - مسائل گوناگون - شستشوی مغزی
سالنامه سلامت-نسخه 4
WWW.Beheshtiyan.mihanblog.com