جایی برای شعر ...
شعری برای تـــو ...
من میتوانم خوب ، بد ، وفادار ، فرشته خو یا شیطان صفت باشم ، من میتوانم تو را دوست داشته یا از تو متنفر باشم ، من میتوانم سکوت کنم ، نادان یا دانا باشم ، زیرا من انسانم و و اینها صفات انسانےاست
و تو هم به یاد داشته باش من نباید چیزے باشم كه تو میخواهے ؛ من را خودم از خودم ساخته ام , تو را دیگرے باید برایت بسازد ؛
منے كه من از خود ساخته ام آمال من است , تویے كه تو از من میسازے آرزوهایت و یا كمبودهایت هستند ؛
لیاقت انسانها كیفیت زندگے را تعیین میكند نه آرزوهایشان و من متعهد نیستم كه چیزے باشم كه تو میخواهے و تو هم میتوانے انتخاب كنے كه من را میخواهے یا نه , ولے نمیتوانے انتخاب كنے كه از من چه میخواهے ...
میتوانے دوستم داشته باشے همینطورے كه هستم , میتوانے از من متنفر باشے بے هیچ دلیلے , و من هم ...؛ چرا كه ما هر دو انسانیم ؛؛ این جهان مملو از انسانهاست ؛
بنابراین این جهان میتواند ھر لحظه مالك احساسے جدید باشد ... تو نمیتوانے برایم به قضاوت بنشینے و حكمے صادر كنے , ...؛ قضاوت و صدور حكم تنها بر عهدۂ نیرو ماورایے خداوند است ...
دوستانم مرا همینطور مییابند و میستایند ... حسودان از من متنفرند ولے باز میستایند ... دشمنانم كمر به نابودیم بسته اند و بازهم میستایندم ؛ زیرا كه من اگر قابل ستایش نباشم نه دوستے خواهم داشت , نه حسودے و نه دشمنے و نه حتے رقیبے ...؛
من قابل ستایشم , و تو هم ... اگر دیده ات به این دست نوشته افتاد به خاطر بیاور كه آنهایے كه هر روز میبینے و مراوده میكنے همه انسان هستند و داراے خصوصیات یك انسان ؛ با نقابے متفاوت , اما همگے جایزالخطا ...؛
نامت را انسانے باهوش بگذار اگر انسانها را از پشت نقاب هاے متفاوتشان شناختے ... و یادت باشد كه كارے نه چندان راحت است .
دست نوشته های مهاتا گاندی
|
 جهان را به عـشـق کسی آفریده اند چون من که آفریده ام از عشق جهـــانی بـــرای تـــــو . . . حسین پناهی |