جایی برای شعر ...
شعری برای تـــو ...
 
آخرین مطالب
 
پیوندهای روزانه
برو اما ...

تو از یک برگ می گفتی من اونو باغ می کردم

همیشه کمترین هارو زیاد اغراق می کردم


همیشه در کنار
تـــو حضور من دو حالت داشت

یا جون ام این وسط بودُ یا احساس ام دخالت داشت


تا یک قله نشون میدی ، میگم وقت صعودم هست

بگو تا پیش مرگت شم ، توانش در وجودم هست  !


من اونقدر اومدم با تو ، نمی تونم که برگردم

من از یک ترسی اینجوری تو رو محکم بغل کردم !


ببین دور تو با دستام دارم دیوار می بندم

چه ابری توی چشمامه ، بری رگبار می بندم


شاید روزی بگی می خوام برم یک گوشه تنها شم

برو اما بعیدم نیست همون دورو ورا باشم  ...



 

افشین مقدم



شاعر : افشین مقدم ,
بهت گفتم

بهت گفتم نرو گفتی دلیلی داره هر رفتن

بهت گفتم بمون گفتی بهونه ای میخواد موندن

 

مسیر عشقمون آخر به سمت یک دو راهی رفت

نمیدونم که بین ما ، کی راهو اشتباهی رفت

 

چیه تکلیف قلبی که یه عمری با تو سر کرده

کسی که با تو راهو رفت ، نمیشه بی تو برگرده

 

تنم جا مونده روو جاده ، دلم رفته پی سایه ات

زیر هر سقفی که هستی نگاهی کن به همسایه ات

 

به جای خالی یک عشق نمیشه هرگز عادت کرد

به تو که راحتی بی من فقط میشه حسادت کرد

 

همیشه پشت تو بودم ، همیشه رو به روم بودی

نخواستم چیزی از دنیا ، خود تـــو آرزوم بودی

 

 

افشین مقدم



شاعر : افشین مقدم ,
+ جان جوانی


برای با تو بودنم راه ستاره رفته ام

هر سفر ثانیه را من به شماره رفته ام


هزار پنجره نگاه در انتظار ساخته ام

روح غرور مرده را در اشک خود شناخته ام


جان جوانی مرا پیر ترانه کرده ای

زبان احساس مرا تو عاشقانه کرده ای


اسم مرا صدا بزن به قصه دعوتم بکن

به خواب روی شانه ات بیا بد عادتم بکن


جان جوانی مرا پیر ترانه کرده ای

زبان احساس مرا تو عاشقانه کرده ای


مرا به خلوتت ببر جان بده به نگاه من

ببوس تا پاک شود در عشق تو گناه من


شبانه با نگاه تو رنگ سپیده میشود

گل از تماشای رخت چه آب دیده میشود


پیش شراب چشم تو باده کنار میرود

سری که گرم عشق توست به سمت دار میدود


جان جوانی مرا پیر ترانه کرده ای

زبان احساس مرا تو عاشقانه کرده ای


اسم مرا صدا بزن به قصه دعوتم بکن

به خواب روی شانه ات بیا بد عادتم بکن


جان جوانی مرا پیر ترانه کرده ای

زبان احساس مرا تو عاشقانه کرده ای


مرا به خلوتت ببر جان بده به نگاه من

ببوس تا پاک شود در عشق تو گناه من


افشین مقدم


 دانلود میوزیک ویدیو FLV

 دانلود آهنگ جان جوانی با صدای ابی



اعتراف

منو تنها نذار عشقم ، نذار این خونه خالی شه
کسی که روت قسم میخورد ، اسیر کج خیالی شه

منو تنها نذار عشقم ، مگه این گریه خواهش نیست ؟
!
اگه با هم نمیسازیم ، جدایی راه حلش نیست
!

منو تنها نذار عشقم ، که من تنهات نمیزارم
نگو که واهمه دارم ، صبوری کن ، تحمل کن
دلم میخواد ببینی ، من چه فرقی با همه دارم

اگه از دست آدم ها ، همش تیشه به ریشم بود
نمی مردم ، واسه اینکه یکی مثل تو پیشم بود

شکنجه دیدم از دوریت ، که گریه اعترافم شد
همین دنبال تو گشتن ، یه جورایی طوافم شد

منو تنها نذار عشقم ، منم سهمی ازت دارم
همین یه دلخوشی رو من ، توی دنیا فقط دارم

منو تنها نذار عشقم ، که من تنهات نمیزارم
نگو که واهمه دارم ، صبوری کن ، تحمل کن
دلم میخواد ببینی ، من چه فرقی با همه دارم



افشین مقدم

 



شاعر : افشین مقدم ,
نفس


یه نفس دور از تو بودن واسه من ماهی و سالی

با یه عکس و چند تا نامه پر نمی‌شه جای خالی


میون بود و نبودت جای خالیتُ حساب کن

وقت اومدن تموم ثانیه‌ها رو جواب کن


یه عالم فرقه میون از
جدایی دق آوردن
تا با دستای قشنگت تو خود عاشقی مردن


چشممُ به
گریه بنداز فکر نکن تو عشق فقیرم
ضرب تو ضربه‌ی ساعت زنده می‌شم و می‌میرم


قلبمُ به غصه بشکن
نگاه کن به تیکه پارم
من به غیر از خواستن تو، رو لبم حرفی ندارم



 افشین مقدم

 



شاعر : افشین مقدم ,
برچسب‌ها : #علیرضا عصار
مردم

شمالم تا جنوبم عشق ، چه خاک و گندمی دارم 

صِدام یاری کنه باید بگم چه مردمی دارم 

 

بگم این حق هیچکس نیست ، که با ثروت فقیر باشه 

کسی که فرش می بافه نباید رو حصیر باشه 

 

اگرچه سختی از انسان یه کوه درد می سازه 

ولی از مردم ما ، درد داره یک مرد می سازه 

 

شمالم تا جنوبم عشق ، چه خاک و گندمی دارم 

صِدام یاری کنه باید بگم چه مردمی دارم

 

نگاه کن بچه های کار ، چه جور تو آب و آتیشن 

توی این روزهای سخت ، کمک خرج پدر می شن 

 

منو تو مردمی هستیم که گنج از رنج می سازیم 

به این تاریخ خورشیدی ، به این فرهنگ می نازیم 

 

منو تو مردمی هستیم که آینده تو مشت ماست

که از هفتاد نسل قبل هزار اسطوره پشت ماست

 

شمالم تا جنوبم عشق ، چه خاک و گندمی دارم 

صدام یاری کنه باید بگم چه مردمی دارم

 

 

افشین مقدم

 

 



شاعر : افشین مقدم ,
برچسب‌ها : #معین
فقط از من بخواه
  چقدر خوبه كسی تو زندگیت نیست

به من دل میدی و دیوونه می شی


چقدر خوبه كسی تو زندگیم نیست

خودت واسم یكی یكدونه می شی


زمین كه زیر پای تو نگرده

یكی هست مثل من دورت بگرده


برو بنویس روی دیوار این شهر

كه عشقت مَردیُ پروانه كرده


فقط از من بخواه هر چی كه می خوای

فقط از من بگیر حقی كه داری


می خوام هرچی كه از آینده می خوای

فقط با دست من به دست بیاری


اگه حرفی نگفته تو دلت هست

نمی خوام حرفت و نشنیده باشم


بدون تنها كسی هستم كه می خوام

تو رو بیش از همه فهمیده باشم


فقط یك لحظه از وقتت رو می خوام

تموم عمرم و به تو ببخشم


اگه روزی گناهی مرتكب شی

می خوام قبل از خدا تو رو ببخشم

 

 

افشین مقدم



شاعر : افشین مقدم ,

تعداد کل صفحات: 3


 
 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات