جایی برای شعر ...
شعری برای تـــو ...
 
آخرین مطالب
 
پیوندهای روزانه
جهان خالی من

جهان

خالی تر از آن است

که جای خالی تـــو را حس نکنم

 

و خیال کن

چه خالی شده ام

وقتی حتی خیالت هم

            سهم دیگران شده باشد !

 

 

کامران رسول زاده



اسب زخمی


فقط شلّیک کن ، این آخرین راهه

بزن تیر خلاصو قصّه کوتاهه

یکی ، بود و نبودُ با خودش برده

بهت گفتم ، کلاغ قصّه مون مرده ...


نگفتم تا نیای آروم نمی گیرم ؟

نگفتم جون به لب می شم ، نمی میرم ؟

نگفتم آخر این قصّه می اُفتم ؟

بدون تو نمی تونم ، بهت گفتم ...!


تـــو حال اسب زخمی رو نمی فهمی

بکش این ماشه رو ، بانوی بی رحمی

بکش این ماشه رو ، تو خوده این زخمی


من از تو زخمی ام اما ، نمی خوام مرهمم باشی

نه حتی لحظه ی آخر ، تو تنها همدمم باشی


تـــو حال اسب زخمی رو نمی فهمی

بکش این ماشه رو ، بانوی بی رحمی

بکش این ماشه رو ، تو خوده این زخمی


فقط شلّیک کن ، این آخرین راهه 


کامران رسول زاده



تقصیر توست

این همه زیبایی که

 تقصیر تـــو نیست ...

اما

تقصیر توستکه

سهم من از این همه زیبایی

خیالی‌ست که هرشب از موهات می‌بافم ...

 

 

کامران رسول زاده



حیف که ...

حیف که ...

روی تـــو غیرت دارم !

 

وگرنه روسری ات را

             از همین سطر باز می ­کردم

 

که همه ببینند

چه خیالی بافته ­ام از موهایت !

 

 

کامران رسول زاده



کمی توی آینه بمان ...


کمی توی آینه بمان

 

بنویس با قرمز

            می بوسمت

 

و برو ...

نگران من نباش !

خودم را به خواب زده ام ...

 

 

کامران رسول زاده



معشوق من

معشوق من  ...

            موجود پیچیده ای است

که روزها مثل نسیم ،

            از میان موهام رد می شود

و شبها

سرم را به باد می دهد  !!

 

 

 کامران رسول زاده 



دخترم ...

به پای هم پیر نشدیم   ...

تـــو

هنوز مثل روز رفتنت

و من  ...

حالا

 دیگر می توانی

            دخترم باشی !


کامران رسول زاده



تعداد کل صفحات: 5


 
 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات