سر و سریست که با موی پریشان دارد تا زمانی که رسیدن به تـــو امکان دارد زندگی درد قشنگیست که جریان دارد که بدون تو فقط خواب پریشان دارد کار خیر است ، اگر این شهر مسلمان دارد! خواب دیدم که تو رفتی ، بدنم جان دارد! من به تو ، او به نماز خودش ایمان دارد سر و سریست که با موی پریشان دارد زندگی درد قشنگیست که جریان دارد
علی صفری خرمن گیسویت را نمی خواهم ؛ و کمان ابرویت را یا نرگس چشم ...
یا لب لعل و ماه صورتت را نمی خواهم !
برای رام کردن این اسب وحشی روح صدایت صدایت صدایت تنها صدایت از پشت
تلفن راه دور ...
مصطفی مستور
|
 جهان را به عـشـق کسی آفریده اند چون من که آفریده ام از عشق جهـــانی بـــرای تـــــو . . . حسین پناهی |
