جایی برای شعر ...
شعری برای تـــو ...
 
آخرین مطالب
 
پیوندهای روزانه
چای عصر یک مرداد

بیایی آرام توی فکرم ، ریز ریز

از توی سرم بیاورمت پای قندان روی میز

پشت به پنجره ی اتاق

 

بریزیمت توی استکان چایم

مثل دانه های هل 

مثل تکه های دارچین 

مثل لیمو های امانی

که بمانی 

 

بریزم و سربکشم تمام تو را

که مثل مزه ی خوب چای عصر یک مرداد

بمانی برای روزهای سرد بهمن ماه ...

 

 

حمید جدیدی






شاعر : حمید جدیدی ,
آبان

آبان ؛ اسم کوچکم بود        

و پاییز ؛ مادری که نافم را از چنارهای زرد برید


هر بار که

برگی از شاخه افتاد

گنجشکها دورتر شدند


و من باورم شد که اتفاق

از کوچ پرستویی تنها ، سیاه تر است


کمی بلند پروازی شاید
...

خش خش ؛ صدای من است


و تـــو ؛ عابری شاد 
...

که جانم را تا استخوان نوازش می دهی .


 

حمید جدیدی



شاعر : حمید جدیدی ,
لبخند اردیبهشت


سه فرزند داشت
...

 

ولی برای بهار ،

اردیبهشت

دختری بود که هربار

به لبخندش نگاه می کرد ؛


خاطرات سرد یک زمستان را

به شکوفه ای از یاد می برد ...

 


 
حمید جدیدی



شاعر : حمید جدیدی ,
مانده ام ...

گلم

که صدایت می کنم

شمعدانی چه اخمی می کند !

 

مانده ام جانم را

چقدر آهسته بگویمت که ...

 

هم تـــو بشنوی و هم

 آب از دل هیچ گنجشکی تکان نخورد

 

حمید جدیدی



شاعر : حمید جدیدی ,
 
 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات