جایی برای شعر ...
شعری برای تـــو ...
 
آخرین مطالب
 
پیوندهای روزانه
بازآ

آه تاکی ز سفر باز نیایی ، بازآ
اشتیاق تو مرا سوخت کجایی ، بازآ

شده نزدیک که هجران تو ما را بکشد
گر همان بر سر خونریزی مایی ، بازآ


کرده‌ای عهد که بازآیی و ما را بکشی
وقت آن است که لطفی بنمایی ، بازآ

رفتی و باز نمی‌آیی و من بی تو به جان
جانِ من ، این همه بی رحم چرایی ، بازآ

وحشی از جرم همین کز سر آن کو رفتی
گرچه مستوجب صد گونه جفایی ، بازآ

 
وحشی بافقی



شاعر : وحشی بافقی ,
 
 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات