شاعری گفت :
از
این عشق حذر کن ! نکردم !
عابری
گفت : گذر کن ! نکردم !
ماندم
و سخت گرفتار شدم
عاشقی
زار شدم .
دل سپردم به پرستوی مهاجر !
مانده
ا م ، موقع کوچش
دلِ
من را چه شود.
آرام
رضوی