باید میدانستم
عشق مرداب نیست
و آغوش ، زمینگیرت نمی كند
دوست دارم
دوباره ، دستم را كه دراز می كنم
آسمان توی مشتم
باشد
شبها ستاره بچینم
دلم كه گرفت ، با گنجشكها پرواز كنم
تو شاید به این حرفها بخندی
اما قلبم گواهی می دهد
عشق یعنی همین
دیگر ، هرگز
به آغوشت باز نمی گردم
گیلدا ایازی