جایی برای شعر ...
شعری برای تـــو ...
 
آخرین مطالب
 
پیوندهای روزانه
تو آن بلای قشنگی که آمدی به سرم

همین که خواستم از آخرین قفس بپرم

رسید نامه ی سنگت چه ناگهان به پرم

هنوز چشم به راهم که باز لطف کنی

هنوز منتظر نامه های سنگ ترم


بهار آمد ماندم ، پرنده ها رفتند

پرنده ها که بیایند راهی سفرم


بلا که همیشه بد نیست راستی دیدی

تو آن بلای قشنگی که آمدی به سرم


من و تو ما شده بودیم اگر نفهمیدیم

منم که می گذری یا تویی که می گذرم



مهدی فرجی

 




شاعر : مهدی فرجی ,
 
 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات