کی اشکاتو پاک میکنه ، شبها که غصه داری
دست رو موهات کی میکشه ، وقتی منو نداری ؟
شونه کی مرهم هق هقت میشه دوباره
از کی بهونه میگیری شبای بی ستاره
برگ ریزونای پاییز کی چشم به رات نشسته ؟
از جلو پات جمع میکنه برگهای زرد و خسته ؟
کی منتظر میمونه حتی شبای یلدا
تا خنده رو لبات بیاد ، شب برسه به فردا
کی از سرود بارون ،
قصه برات میسازه
از عاشقی میخونه ، وقتی که راه درازه
کی از ستاره بارون ، چشماشو هم میذاره
نکنه ستاره ای بیاد ، یاد تو رو نیاره
امیر فرخ تجلی