این صندلی که جای تو خالیست روی آن
یعنی که آمدی ، که نشستی ، که ناگهان
پروانه وار پیله دراندی و پر زدی
رفتی به سمت نقطه ی پایان آسمان
اعجاب رفتنت در و دیوار را گرفت
حتا دهان پنجره باز است همچنان
بعد از تو لفظ و لهجه ی ساعت عوض شده است
طوری که حس نمی شود از چرخشش زمان
دیدم که بعد رفتن تو جای تیک تاک
می گفت لحظه ای نرو پیشم بمان ... بمان
سورنا جوکار