از تو تا ویرونی من ، از تو تا مرز شکستن
فاصله وا کردن در ، فاجعه صدای بستن
برای ضیافت عشق ، اگه شب ، شبه غزل نیست
اگه نور آینه به آینه ، اگه گل بغل بغل نیست
برای گلدون دستات ، یه سبد رازقی دارم
بهترین قلب تو دنیا برای عاشقی دارم
ترسم از بی رحمی شب نیست ؛ ترسم از دلتنگی فرداست
ترسم از شب مرگی آواز ، ترسم از تدفین قمری هاست
سهمی از رجعت انسان ، سهمی از خداشدن باش
سهمی از معجزه عشق ، سهمی از معراج من باش
از تو تا ویرونی من ...
از تو تا ویرونی من ، از تو تا مرز شکستن
فاصله وا کردن در ، فاجعه صدای بستن
ایرج جنتی عطایی