کمکم شکسته شد ، جبروت صدای تو
طاووس پـُرافادهی مغرور ، وای تو
تو بیپناه عالم و این کودکان خواب
بر شانه بستهاند طلسم دعای تو
من از کدام سو ، به تو نزدیکتر شوم
افتادم از نفس ، نرسیدم به پای تو
نفرت به عشق و عشق به نفرت شبیه شد؛
تلخ است ماجرای من و ماجرای تو
این عشق ، جز حکایت دادوستد نبود
مردی برای من که بمیرم برای تو
عبدالجبار کاکایی