جایی برای شعر ...
شعری برای تـــو ...
 
آخرین مطالب
 
پیوندهای روزانه
رفتم که از دیوانه بازی دست بردارم

رفتم که از دیوانه بازی دست بردارم
تا اَخم کردم
، مطمئن شد دوستش دارم

واکرد درهای قفس را گفت : مختاری !
ترجیح دادم دست روی دست بگذارم

بیزارم از وقتی که آزادم کند ، ای وای !
_روزی که خوشحالش نخواهد کرد آزارم_

این پا و آن پا کرد ، گفتم دوستم دارد
اما نگو سر در نمی آورده از کارم !

از یال و کوپالم خجالت می کشم اما
بازیچه ی آهو شدن را دوست می دارم

با خود نشستم مو به مو یادآوری کردم
از خواب های روز در شب های بیدارم

من چای می خوردم ، به نوبت شعر می خواندند
تا صبح ، عکس سایه و سعدی به دیوارم


مهدی فرجی

 




شاعر : مهدی فرجی ,
برچسب‌ها : #آهو
 
 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات