مگر نمیگویند
که هر آدمی
یک بار عاشق میشود ؟!
پس چرا هر صبح که
چشمهات را باز میکنی
دل میبازم باز ؟!
چرا هربار که
از کنارم میگذری
نفست میکشم باز ؟!
چرا هربار که میخندی
در آغوش ات در به در میشوم باز ؟!
چرا هر بار که
تنت را کشف میکنم
تکههای لباسم بال درمیآورند باز ؟!
گل قشنگم
برای ستایش تـــو
بهشت جای حقیری ست
با همین
دستهای بیقرار
به خدا میرسانمت ...
عباس معروفی