جایی برای شعر ...
شعری برای تـــو ...
 
آخرین مطالب
 
پیوندهای روزانه
خیال من بوی تو را داشت !

 

امشب خیال بی خبر از من

                       رفته است تا کجا؟!

 

آیا کدام جای ؛ ندانم ،

اطراق کرده است

 

چشم انتظار مانده ام امشب ،

 که بی من ؛ او ، رو بر کدام سوی نهاده ست

 

از نیمه هم گذشته شب ، اما

                    خیال من ، گویا خیال آمدنش نیست

 

در دم دمای صبح

دیدم خیال ، خرم و خندان ز ره رسید

 

پرسیدمش که ، رفته کجا ؟

پاسخی نگفت ، هرچند می نهفت

رازی نگفتنی را ،

 

اما دیدم

در دیده نقش روی تو را داشت

 

بوییدمش ....

شِگِفت .... !

                   بوی تو را داشت ...

 

 

حمید مصدق

 




شاعر : حمید مصدق ,
 
 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات