شرمیست در نگاه من ؛ اما هراس نه
کم صحبتم میان شما ، کم حواس نه
چیزی شنیده ام که مهم نیست رفتنات!
درخواست میکنم نروی ، التماس نه
از بی ستارگیست دلم آسمانی است
من عابری «فلک» زده ام ، آس و پاس نه
من می روم ، تو باز می آیی ، مسیر ما
با هم موازی است ولیکن مماس نه
پیچیده روزگار تو ، از دور واضح است
از عشق خسته می شوی اما خلاص نه
کاظم بهمنی