جایی برای شعر ...
شعری برای تـــو ...
 
آخرین مطالب
 
پیوندهای روزانه
وامصیبت ! شیخ راه قبله را گم کرده است

گل که می گرید غم عریانی اش را می خورد

پیچ و تاب زخم سرگردانی اش را می خورد


خاک اگر باران نمی بیند گناه ابر چیست ؟

نامسلمان چوب بی ایمانی اش را می خورد


عشق را از دستبرد بی وفایی دور کن

گرگ بی شک برّه ی قربانی اش را می خورد


راستی ! بار کج خود را به منزل می برد

آن که دارد نان بی ایمانی اش را می خورد ؟


وامصیبت ! شیخ راه قبله را گم کرده است

غصه ی معشوقه ی پنهانی اش را می خورد


اشک بند آمد ولی این سد بی جان نیمه شب

بی گمان دیواره ی سیمانی اش را می خورد ...



ناصر حامدی  



شاعر : ناصر حامدی ,
 
 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات