ای عاشقان , ای عاشقان من خاک را گوهر کنم
وی مطربان , وی مطربان دف شما پر زر کنم
باز آمدم , باز آمدم , از پیش آن یار آمدم
در من نگر , در من نگر , بهر تو غمخوار آمدم
شاد آمدم , شاد آمدم , از جمله آزاد آمدم
چندین هزاران سال شد تا من بگفتار آمدم
آنجا روم , آنجا روم , بالا بدم بالا روم
بازم رهان , بازم رهان کاینجا بزنهار آمدم
من مرغ لاهوتی بدم , دیدی که ناسوتی شدم
دامش ندیدم ناگهان در وی گرفتار آمدم
من نور پاکم ای پسر , نه مشت خاکم مختصر
آخر صدف من نیستم , من دُرِّ شهوار آمدم
ما را بچشم سر مبین , ما را بچشم سر ببین
آنجا بیا , ما را ببین کاینجا سبکسار آمدم
از چار مادر برترم وز هفت آبا نیز هم
من گوهر کانی بدم کاینجا بدیدار آمدم
یارم به بازار آمدست , چالاک و هشیار آمدست
ورنه ببازارم چه کار ویرا طلب کار آمدم
ای شمس تبریزی , نظر در کل عالم کی کنی
کاندر بیابان فنا جان و دل افکار آمدم
مولونا