جایی برای شعر ...
شعری برای تـــو ...
 
آخرین مطالب
 
پیوندهای روزانه
شبانه

آنکه دانست، زبان بست
وانکه می‌گفت، ندانست...

چه غم‌آلوده شبی بود!

وان مسافر که در آن ظلمتِ خاموش گذشت
و بر انگیخت سگان را به صدایِ سُمِ اسبش بر سنگ
بی‌که یک دم به خیالش گذرد
که فرودآید شب را،
                        گویی
همه رؤیای تبی بود.
چه غم‌آلوده شبی بود!


احمد شاملو



شاعر : احمد شاملو ,
 
 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات