جایی برای شعر ...
شعری برای تـــو ...
 
آخرین مطالب
 
پیوندهای روزانه
نا آشنا

ما را دلی بود که ز دنیای دیگر است

ماییم جای دیگر و او جای دیگر است

 

چشم جهانیان به تماشای رنگ و بوست

جز چشم دل که محو تماشای دیگر است

 

این صدف نه ز گوهر آزادگی تهی است

و آن گوهر یگانه به دریای دیگر است

 

در ساغر طرب می اندیشه سوز نیست

تسکین ما ز جرعه مینای دیگر است

 

امروز میخوری غم فردا و همچنان

فردا به خاطرت غم فردای دیگر است

 

گر خلق را بود سر سودای مال و جاه

آزاده مرد را سر و سودای دیگر است

 

دیشب دلم به جلوه مستانه ای ربود

امشب پی ربودن دلهای دیگر است

 

غمخانه ایست وادی کون و مکان رهی

آسودگی اگر طلبی جای دیگر است

 

 

رهی معیری



شاعر : رهی معیری ,
 
 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات