جایی برای شعر ...
شعری برای تـــو ...
 
آخرین مطالب
 
پیوندهای روزانه
خرم آن روز کز این منزل ویران بروم

خرم آن روز کز این منزل ویران بروم

راحت جان طلبم و از پی جانان بروم

 

گر چه دانم که به جایی نبرد راه غریب

من به بوی سر آن زلف پریشان بروم

 

دلم از وحشت زندان سکندر بگرفت

رخت بربندم و تا ملک سلیمان بروم

 

چون صبا با تن بیمار و دل بی طاقت

به هواداری آن سرو خرامان بروم

 

در ره او چو قلم گر به سرم باید رفت

با دل زخم کش و دیده گریان بروم

 

نذر کردم گر از این غم به درآیم روزی

تا در میکده شادان و غزل خوان بروم

 

به هواداری او ذره صفت رقص کنان

تا لب چشمه خورشید درخشان بروم

 

تازیان را غم احوال گران باران نیست

پارسایان مددی تا خوش و آسان بروم

 

ور چو حافظ ز بیابان نبرم ره بیرون

همره کوکبه آصف دوران بروم

 

 

حافظ



شاعر : حافظ ,
 
 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات