جایی برای شعر ...
شعری برای تـــو ...
 
آخرین مطالب
 
پیوندهای روزانه
ما ظاهرا رفیقان ، بس نارفیق بودیم

ما ظاهرا رفیقان ، بس نارفیق بودیم
هر پشت اعتمادی زخمی به خنجر کردیم  

هر سینۀ رفیقی با تیغ کین دریدیم
خودکرده ها چه آسان ، نسبت به داور کردیم  

هر جایی هوس را تا خواهشی بر آریم
اسکندران ملکی ، صحرای محشر کردیم

با زورقی شکسته پارو به آب دادیم
چشمان مادران را دریای احمر کردیم

حالا چه مانده بر جا جز مشت خاطراتی
در خاطری شکسته ، اسمی که از بر کردیم

ما خون عاشقان را در لاله ها شکستیم
بر حجله های آنان ، آن لاله زیور کردیم  

با خون آن دلیران آسان وضو گرفتیم
در جام شهد دوستان زهر مکرر کردیم  

 

 

هما میرافشار



 
 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات