خدا ! به حق دل عاشقان سرگردان
مرا به آنچه که بودم دوباره برگردان
به کدخدایی آبادی به دور از عشق
نه این رعیّت خانه خراب سرگردان
یقین که عشق و غمش حکم نان انسان است
ولی امان که اگر در گلو بماند نان !
جناب عشق عجب باغبان بی رحمیست
دو لاله چیدن از آن باغ و اینهمه تاوان ؟!
به قدر قدرت هرکس ستم سزاوار است
مگر که بید چه دارد برابر طوفان ؟!
خدا ! بریده ام از عشق و زندگی دیگر
به آیه آیۀ توبه ، به جان الرّحمن
علی حیات بخش