دیوار مست و پنجره مست و اتاق مست ....
این چندمین شب است که خوابم نبرده است ؟!
رویای تو ، مقابل من ؛ گیج و خط خطی
در جیغ جیغ گردش خفاش های پست
رویای «من» مقابل «تو» ، تو که نیستی
دکتر بلند شد و مرا روی تخت بست
دارم یواش ...واش...که از هوش می...ر...ر...
پیچیده توی جمجمه ام هی صدای دست
هی دست دست می کنی و من که مرده ام
آن کس که نیست ، خسته شده از هر آنچه هست
من از ... کمک ! همیشه ... کمک ! .... خسته تر .... کمک !
مادر یواش آمد و پهلوی من نشست !
« با احتیاط حمل شود چون شکستنی ... »
یک هو جیرینگ بغض کسی در گلو شکست
سید مهدی موسوی