باید با من حرف می زدی
من محتاج یک جمله بودم
جمله ای از تو که مرا
از آغوش زنجیرهای ننوشتن ، برهاند
باید با من حرف می زدی
تا چیزی می نوشتم
کلید ادامه ی زندگی ،
در حنجره ی تو بود
در صدای تـــو ….
تویی که در من ،
من را گم کرده بودی
سید محمد مرکبیان