جایی برای شعر ...
شعری برای تـــو ...
 
آخرین مطالب
 
پیوندهای روزانه
هفت شماره ساده

شکایت نمی کنم ، اما ...

آیا واقعاً نشد که

در گذر همین همیشه ی بی شکیب ،

                        دمی دلواپس تنهایی دستهای من شوی ؟

 

نه به اندازه تکرار دیدار و همصدایی نفسهامان !

 به اندازه زنگی ... واقعاً نشد ؟


واقعاً انعکاس سکوت ،

تنها حاصل فریاد آن همه ترانه

                    رو به دیوار خانه ی شما بود ؟

 

نگو که نامه های نمناک من به دستت نرسید !

نگو که باغچه ی شما 

 از آوار آن همه باران ، قطعه ای هم به نصیب نبرد !

 

نگو که ناغافل از فضای فکرهایت فرار کردم !

من که هنوز همینجا ایستاده ام !

 

کنار همین پارک بی پروانه

کنار همین شمشادها ، شعرها ، شِکوه ها ...

 

هنوز هم فاصله ی ما

همان هفت شماره ی پیشین است !

 

دیگر نگو که در گذر شب گریه ها گُمش کردی !

نگو که نشانی کوچه ی ما را از یاد بردی !

نگو که نمره پلاک غبار گرفته ی ما ، در خاطرت نماند !

 

آیا خلاصه ی تمام این فراموشی های ناگفته ،

حرفی شبیه "دوستت نمی دارم" تو

در همان گفتگوی دور گلایه و گریه نیست ؟

 

 

یغما گلرویی



 
 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات