مرد گفت :
- دوستم داری ؟
زن چیزی نگفت .
مرد "دوستم" را نگفت .
گفت : - داری ؟
زن سر تکان داد .
مرد گفت :
- بگــــو
زن آرام گفت :
- دوستت دارم
مرد با خود گفت :
"تفتیش فکر خوب نیست" .
و فهمید چیزی ترک برداشته است اما دیده
نمی شود
- مثل سرامیک زیر کمد دیواری .
می دانی ترک برداشته است
اما
نمی توانی نشانش بدهی .
مرد گفت :
- خدانگهدار
زن گفت :
- خدافظ
علیرضا روشن