ﺗﻤﺎﻡ ﺟﺎﻥ ﻭ ﺗﻨﻢ ﺭﺍ
بکش
ﺩﺭ ﺁﻏﻮش ات ...
ﻣﺮﺍ ﮐﻪ ﻃﺎﻗﺖ ﯾﮏ ﭘﯿﺮﻫﻦ ﺟﺪﺍﯾﯽ ﻧﯿﺴﺖ ...
ﻋﻠﯽ ﺷﮑﺮﯼ
از جدا شدن نوشتی رو تن زخمی هر برگ گریه کردم و نوشتم نازنینم یا تـــو یا مرگ
تو با خنده ای نوشتی هم قفس خدانگهدار
سهم من از همه دنیا یه قفس بود
سر رو شونه هات نذاشتم مثل دستات سرد سردم
فکر چشمای تو بودم ، با دلی از گریه لبریز
مهلت بودن با تو که تموم شد
وقتی از غربت چشمات می نوشتم
سهم من از همه دنیا یه قفس بود
سر رو شونه هات نذاشتم مثل دستات سرد سردم
گریه کردم و نوشتم نازنینم یا تـــو یا مرگ
تو با خنده ای نوشتی هم قفس خدانگهدار
شاعر :
..: ترانه های ؟ :.. ,
-:| فایل صوتی |:- ,
چهارشنبه 21 مرداد 1394 .:|:. 18:19 .:|:. علی ساطع چه فرقی می کند دنیا تو را پر داده یا من را جدایی حاصلش مرگ است ، اگر از لاله لادن را
که من عمریست سرگردانم این تاریک و روشن را
که آب آهسته و آرام می پوساند آهن را
نباید دل سپرد این عابرانِ گرم رفتن را
که پل ها خوب می فهمند معنای گذشتن را ...
حسین زحمتکش
شاعر :
(شعروگرافی) ,
حسین زحمتکش ,
سه شنبه 11 فروردین 1394 .:|:. 23:48 .:|:. علی ساطع دریا که تو دلبسته ی
آنی ز تو دل کند ای رود به این تجربه ی تلخ نپیوند ! تنهایی من آینه ی عبرت من شد دلها که شکستند از این آینه هرچند گفتی نگران منی و روز جدایی در چشم من اشک است ، به لبهای تو لبخند ای عشق ! بگو گرمی بازار تو تا کی ؟ ای دل ! غم ارزانی بسیار تو تا چند ؟ دیدار من و او ... چه سرانجام قشنگی همصحبتی شعله و باد ، آتش و اسفند مژگان عباسلو شاعر :
مژگان عباسلو ,
یکشنبه 9 آذر 1393 .:|:. 21:44 .:|:. علی ساطع پی به راز سفرم برد و چنان ابر گریست دید بازآمدنی در پی این رفتن نیست مثل این بود به یک رود بگویند : بایست ! فکر برگشتنم و واسطه ای نیست که نیست در جهان تهی از عشق نمیباید زیست معنی « مرگ » و « جدایی » به یقین هردو یکیست شاعر :
کاظم بهمنی ,
دوشنبه 24 شهریور 1393 .:|:. 17:02 .:|:. علی ساطع یک نگاه ساده ، بیش از این هوایى نیستم در خودم غرقم ، به فکر آشنایی نیستم مثل تو در قید و بند باوفایی نیستم عاشقت هستم ؟ ... نه تا این حد فدایی نیستم حال ، با این وصف ، پیدا کن کجایی نیستم ! تا ابد پیغمبرم ، فکر خدایی نیستم هیچ ، در گیر و کش چون و چرایی نیستم چون رهایی ربط دارد با جدایی ...نیستم مهدی
فرجی شاعر :
مهدی فرجی ,
چهارشنبه 12 شهریور 1393 .:|:. 08:02 .:|:. علی ساطع مرد گفت : - دوستم داری ؟ زن چیزی نگفت . گفت : - داری ؟ زن سر تکان داد .
مرد گفت : - دوستت دارم "تفتیش فکر خوب نیست" .
و فهمید چیزی ترک برداشته است اما دیده
نمی شود
- مثل سرامیک زیر کمد دیواری . می دانی ترک برداشته است اما
نمی توانی نشانش بدهی .
مرد گفت : - خدانگهدار
زن گفت : - خدافظ
علیرضا روشن شاعر :
علیرضا روشن ,
سه شنبه 7 مرداد 1393 .:|:. 16:51 .:|:. علی ساطع |
بسم الله الرحمن الرحیم
جهان را به عـشـق کسی آفریده اند چون من که آفریده ام از عشق جهـــانی بـــرای تـــــو . . . حسین پناهی دیگر صفحات
فهرست شاعران وبگاه
آرشیو مطالب
برچسب ها
خنده |
آغوش |
تنهایی |
گریه |
تنها |
زمستان |
ابی |
غروب |
لب |
بوسه |
چشم |
بهار |
جمعه |
خورشید |
باد |
اشک |
خواب |
زن |
نگاه |
نفس |
پاییز |
دلتنگی |
دریا |
مرگ |
خیال |
دل |
قلب |
زندگی |
شب |
ستاره |
عاشق |
داریوش |
دست |
بغض |
دیدار |
گل |
ماه |
درخت |
باران |
سیاوش قمیشی |
بانو |
رفتن |
عشق |
پنجره |
دوست داشتن |
مو |
لبخند |
پرنده |
شعر |
آسمان | آمار بازدید وبگاه
بازدید امروز : بازدید دیروز : بازدید این ماه : بازدید ماه قبل : بازدید کل : تعداد کل مطالب : بیشترین بازدید : 7030 عزیز در تاریخ : 18 اردیبهشت 1395 آخرین بروز رسانی : آخرین بازدید : |