چقدر خوب بود
تـــو ، گل من بودی
هر روز
به تو آب میدادم !
علف چرک های تو را
می شستم و به بوی تنت ،
مغرور
میشدم
شبها کنار لب ات
رویا بو میکردم و
روزها ،
حسادت دنیا را
چقدر خوب بود
تـــو
، گل من بودی
برای تـــو ...
یک گلدان کوچک زیبا میساختم
با یک باغچه و حوضی پر از انار
خوابت را
کنار پنجره آفتاب میدادمو
برای صبحانهات ، هوای تازه شمال میخریدم
چقدر خوب بود
تـــو
، گل من بودی !
افشین صالحی