بیا که در غم عشق ات مشوشم بی تو
بیا ، ببین که در این غم چه ناخوشم بی تو !
شب از فراق تو می نالم ای پری رخسار !
چو روز گردد ، گویی در آتش ام بی تو
دمی تو شربت وصلم نداده ای ، جانا !
همیشه زهر فراقت همی چِشَم بی تو
اگر تو با من مسکین چنین کنی ، جانا !
دو پایم از دو جهان نیز درکِشم بی تو
پیام دادم و گفتم : بیا ، خوشم میدار
جواب دادی و گفتی که : من خوشم بی تو !
سعدی