جایی برای شعر ...
شعری برای تـــو ...
 
آخرین مطالب
 
پیوندهای روزانه
به دیدارم بیا هر شب

به دیدارم بیا هر شب ،

 در این تنهایی تنها و تاریک خدا مانند

 

دلم تنگ است 

بیا ای روشن ، ای روشن‌تر از لبخند

شبم را روز کن در زیر سرپوش سیاهی‌ها

دلم تنگ است

 

بیا بنگر ، چه غمگین و غریبان

در این ایوان سرپوشیده ، وین تالاب مالامال

            دلی خوش کرده‌ام با این پرستوها و ماهی‌ها

                                    و این نیلوفر آبی و این تالاب مهتابی

 

...


بیا ای مهربان با من !

            بیا ای یاد مهتابی !

 

 

 

مهدی اخوان ثالث

 


بیا ای همگناه من درین برزخ

بهشتم نیز و هم دوزخ

به دیدارم بیا ، ای همگناه ، ای مهربان با من

که اینان زود می‌پوشند رو در خواب‌های بی گناهی‌ها

و من می‌مانم و بیداد بی خوابی

در این ایوان سرپوشیدهٔ متروک

شب افتاده ست و در تالاب من دیری ست

            که در خوابند آن نیلوفر آبی و ماهی‌ها ، پرستوها

بیا امشب که بس تاریک و تنهایم

بیا ای روشنی، اما بپوشان روی

            که می‌ترسم تو را خورشید پندارند

 

و می‌ترسم همه از خواب برخیزند

            و می‌ترسم همه از خواب برخیزند

                        و می‌ترسم که چشم از خواب بردارند

 

نمی‌خواهم ببیند هیچ کس ما را

            نمی‌خواهم بداند هیچ کس ما را

            و نیلوفر که سر بر می‌کشد از آب

پرستوها که با پرواز و با آواز

و ماهی‌ها که با آن رقص غوغایی

نمی‌خواهم بفهمانند بیدارند

            شب افتاده ست و من تنها و تاریکم


 و در ایوان و در تالاب من دیری ست در خوابند

                         پرستوها و ماهی‌ها و آن نیلوفر آبی




 
 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات