گوشه
ی چشم بگردان و مقدّر گردان
ما
که هستیم در این دایره ی سرگردان ؟
دور
گردید و به ما جرات مستی نرسید
چه
بگوییم به این ساقی ساغر گردان ؟
این
دعایی ست که رندی به من آموخته است
بار
ما را نه بیفزا ! نه سبک تر گردان !
غنچه
ای را که به پژمرده شدن محکوم است
تا
شکوفا نشده ، بشکن و پرپر گردان !
من
کجا بیشتر از حق خودم خواسته ام ؟؟
مرگ
حق است ، به من حق مرا برگردان !
فاضل نظری