هی دختر باران !
زیاد این دست و آن دست نکن !
بترس از
دلی که دارد پرپر می شود !
برای من
هیچ قراری نمانده هست ...
بگو
کجای آغوش
قرار بگذاریم ؟!
بگو تا ...
عاشقانههایم را
بر
اندام آب بسایم
می خواهم
تمام دلتنگیهایم
را
قربانی
زلالی رویت کنم ...!!
بهرنگ قاسمی