مدتهاست که نیستی
خواستم ببوسمت
تا جادو کنم تو را برای خواستنم
اما نشد
تو تا اجابتم کنی ،
از خجالت آب رفته بودی
عزیز من !
نبودی دیگر ...
مدتهاست که نیستی
و من بی بوسه تـــو
عزرائیل را به خواب می بینم هر شب ...
کامران فریدی