جایی برای شعر ...
شعری برای تـــو ...
 
آخرین مطالب
 
پیوندهای روزانه
یک روز میاید و بماند که چه دیر است

از درد ترک خورده و از زخم کبودیم

کوهیم و تماشاگر رقصیدن رودیم

 

او می رود و هر قدمش لاله و نسرین

ما سنگ تر از قبل همانیم که بودیم

 

ما شهرتمان بسته به این است بسوزیم

با داغ عزیزیم که خاکستر عودیم

 

تن رعشه گرفتیم که با غیر نشسته ست

از غیرتمان بود، نوشتند حسودیم

 

جو گندمی از داغ غمش تار به تاریم

در حسرت پیراهن او پود به پودیم

 

پیگیر پریشانی ما دیر به دیر است

دلتنگ به یک خنده ی او زود به زودیم

 

بر سقف اگر رستن قندیل فراز است

ما نیز همانیم، فرازیم و فرودیم

 

یک روز میاید و بماند که چه دیر است

روزی که نفهمد که چه گفتیم و که بودیم

 

بعد از تو اگر هم کسی آمد به سراغم

آمد ببرد آنچه ز تو تازه سرودیم


 

حامد عسکری

 



شاعر : حامد عسکری ,
بوسه های محکم

دوست دارم رک بگویم

بوسه های محکمتری می خواهم


خوب که نوشیدیم

وقتی به موهای پریشان ات رسیدم

بوسه ی داغ و محکم می خواهم


و هیجانِ رقصی که فریاد بزند :

ما همدیگر را دوست داریم ...


دیگر بهتر از این نمی توانم دردم را بگویم ،


تـــو
 که خوب ترینی!

من بوسه های محکم می خواهم ...

 

 

بهنود فرازمند



داغ !!!

 مرد باشی

تنها باشی

دلتنگ باشی ...

 

آواره ی کوچه و خیابان باشی

وقتی به اولین زنی که شبیه اوست میرسی ؛


نزدیک میشوی ...

سیگارت را روشن میکنی

بعد پشت دستت را خوووب داغ میکنی

داااغ ...

 

این داستان هیچ دنباله ای ندارد !

 


 

نیکی فیروزکوهی

 



داغ رفتنت

این روزها

مدام باران می بارد 

داغ بوسه ات بر لب ام سرد شد

 

 اما  ..

داغ رفتنت بر دل ام 

با هیچ زمستانی ، سرد نمی شود ...



نگار الهی



 
 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات